رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : وظیفه دیپلماتیک

وظیفه دیپلماتیک

سیدحسین مرعشی؛ دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران

از بدو تشکیل کشور پاکستان و با به پیروزی رسیدن مسلمانان پاکستانی و بنگلادشی- که در آن زمان بنگلادش پاکستان شرقی خوانده می‌شد- و بعد از اینکه مبارزات مسلمانان و هندوها به اتمام رسید و کشور پاکستان در جوار مرزهای شرقی ایران تشکیل شد تا به امروز، مرزهای ایران و پاکستان مرزهای صلح بوده است. اساس این مساله نیز به این بازمی‌گردد که پاکستان در شرق خود با هند دچار مشکل بوده و دو کشور به‌عنوان دو رقیب در شبه‌قاره هند همواره درگیر تنش‌هایی بودند و از اساس تشکیل کشور پاکستان نتیجه درگیری مسلمانان و هندوها بود. نام پاکستان نیز از جایی انتخاب شد که مسلمانان هندوها را پاک نمی‌دانستند و خود را پاک می‌دانستند و زمانی که موفق شدند این جدایی را رقم بزنند، نام خود را «پاکستان» گذاشتند. نباید از یاد برد که پاکستان هیچ عمق استراتژیکی در مرزهای خود نداشته است. این مساله بسیار مهمی است. طی سال‌های گذشته در پاکستان، دولت‌های متفاوتی روی کار آمدند، دولت‌هایی که در نتیجه انتخابات شکل گرفتند یا بر اثر کودتای نظامی در این کشور مستقر شدند. هر دولتی که در پاکستان روی کار آمد هیچ تغییری در روابط ایران و پاکستان رخ نداد و حتی تغییرات اساسی در ایران ازجمله انقلاب اسلامی سال ۵۷ که منجر به تغییرات راهبردی در ایران شد نیز نتوانسته کوچک‌ترین اثری در روابط دوستانه ایران و پاکستان بگذارد.

در این میان چند نکته حائز اهمیت است که باید مورد توجه تحلیلگران باشد؛ نخستین مساله در درون پاکستان در حوزه جمعیتی است. عمده تمدن پاکستان در ناحیه شرقی به محوریت رود سند است و این بخش مهم جمعیتی و اقتصادی پاکستان با بخش شرقی پاکستان که بلوچستان است همواره درگیر تنش داخلی بودند. بلوچستان پاکستان به مرکزیت کویته با سرزمینی بسیار وسیع و تراکم جمعیت کم نسبت به بخش دیگر همواره روابط پرتنشی با دولت مرکزی پاکستان داشته است، یعنی پاکستان شرق و غرب هیچ‌گاه یکپارچه و یکنواخت و دارای شرایط یکسان نیست؛ چه به لحاظ قومی، چه به لحاظ تاریخ تمدن و چه به لحاظ جغرافیا و فرهنگ و اقتصاد.

دومین موضوعی که باید مورد توجه باشد این است که در نتیجه در اثر همین مشکلاتی که قید شد، دولت مرکزی پاکستان به اندازه کافی بر مناطق وسیع بیابانی خود در غرب- که مناطق همجوار مرز شرقی کشور ما می‌شود- تسلط کافی نداشته و ندارد و این منطقه جولانگاه گروه‌هایی بوده که بعضاً با دولت ایران یا خود دولت مرکزی پاکستان در تنش بودند. سومین مساله نیازمند توجه موضوع افغانستان است. از زمانی که افغانستان در شمال پاکستان وارد دوره طولانی بی‌ثباتی شد، مسائل بین دو کشور تغییر کرد. واقعیت این است که یک اشتباه تاریخی توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق رخ داد و افغانستان به وسیله نیروهای شوروی سابق اشغال و با ساقط شدن سلطنت افغانستان، دولت کمونیستی در این کشور مسلط شد.

این دولت کمونیستی کاملاً در تضاد عقیدتی و فرهنگی با عامه مردم افغانستان بود و استقرار این دولت اثراتی را در ژئوپلیتیک شرق ایران به وجود آورد و پدیده مهاجران افغانی از بیش از ۴۰ سال پیش به یک موضوع مهم تبدیل شد. مهاجرانی که تعدادی به ایران و تعدادی به پاکستان رفتند. خود وجود جامعه بزرگ مهاجران افغان در ایران و پاکستان اثرات وسیعی بر ژئوپلیتیک شرق ایران گذاشت و برای نخستین بار مرزهای شرقی ایران که همیشه مرزهای امنی بود به مرزهای ناامنی تبدیل شد.

در ادامه هم شکل‌گیری نیروی مقاومت در درون افغانستان- چه در بخش اهل سنت چه شیعیان افغانستان- علیه دولت کمونیستی مورد حمایت روسیه، ایران و پاکستان را وارد مرحله جدیدی از حضور نیروهای جهادی کرد که این نیروها توسط عربستان، ایران و پاکستان- هر کدام در حوزه نفوذ خود- حمایت می‌شدند. در ادامه بی‌ثباتی‌های افغانستان بود که ارتش پاکستان برای اولین بار به جای نگاه همیشگی به شرق خود- یعنی هند- نگاهش متوجه شمال شد و به این سمت رفت، نیرویی را به میدان بیاورد که آن نیرو بتواند بر افغانستان اثر بگذارد. طالبان مولود این نگاه و اقدامات ارتش پاکستان برای تثبیت موقعیت خود در افغانستان است. با وجود اینکه به هیچ وجه افغانستان عمق استراتژیک پاکستان تلقی نمی‌شد و پاکستان همواره نگاه سنتی خود را به غرب خود داشت- چه از لحاظ تقویت ارتش، چه دستیابی به سلاح هسته‌ای و چه رقابت‌های اقتصادی و منطقه‌ای و بین‌المللی همواره هند رقیب و تهدید بزرگ پاکستان بود- یک مرتبه نگاه پاکستان به منطقه شمال که از اساس نقطه استراتژیکی برای آنها تلقی نمی‌شد، پررنگ شد.

نکته چهارم اتفاقاتی است که در درون مرزهای جمهوری اسلامی در سیستان‌وبلوچستان ایران رخ داده است. ما در طول دوره بالغ بر ۴۰ سال جمهوری اسلامی با نگاه درستی به سیستان‌وبلوچستان توجه نکردیم و روابط جمهوری اسلامی با بلوچ‌های ساکن در سیستان‌وبلوچستان مورد انتقاد جامعه بلوچ ایران بوده است. بلوچ‌ها تا به امروز، به درست یا غلط، این برداشت را داشتند که نگاه دولت‌های مستقر در تهران و مقامات جمهوری اسلامی به بلوچ‌های اکثراً سنی و سیستانی‌های اکثراً شیعه، نگاهی تبعیض‌آمیز است. به‌‌رغم آمدن و رفتن دولت‌های مختلف و بهبودی روابط بلوچ‌ها با قدرت مرکزی ایران در دوره‌های مختلف اما به طور کامل بلوچ‌ها احساس مثبتی نسبت به سیاست‌ها و رفتارهای جمهوری اسلامی نداشته و ندارند. در دو مقطع این تنش‌ها به نقطه نامناسبی نیز رسیده است؛ نخستین بار رخدادهایی در دولت سازندگی اتفاق افتاد که منجر به مشکلات و درگیری‌هایی بین نیروهای مسلح حول‌وحوش مسجد مکی شد و دیگری نیز در همین سال گذشته همزمان با اعتراضاتی که تحت عنوان کشته شدن خانم مهسا امینی بود، رخ داد. حوادث سال گذشته در بستر تاریخی چند ده ساله رخ داد و متاسفانه به‌رغم گذشت بیش از یک سال از مسائل حادث شده، هنوز منتج به نتیجه مناسبی نشدند. بنابراین بر مبنای تحلیل ارائه شده متاسفانه مرزهای شرقی ایران بدون اینکه دولت‌های ایران و پاکستان دچار تنش واقعی باشند و در معرض کشمکش واقعی قرار بگیرند، محل جولان گروه‌هایی شده است که ارزش یک نام را هم ندارند اما می‌توانند برای دو کشور ناامنی ایجاد کنند. آنچه در جمع‌بندی باید مورد توجه باشد این است که با وجود روابط راهبردی بسیار خوب بین ایران و پاکستان صرفاً به دلیل سوءاستفاده از ضعف‌های دولت پاکستان یا سوءاستفاده از مشکلاتی که جامعه بلوچستان ایران با دولت مرکزی دارند اگر تنشی در مناطق شرقی وجود داشته است به هیچ عنوان توجیه این را نمی‌کند که ایران و پاکستان دچار مخاصمه معمول مرزی شوند. این مساله نباید منجر به شکستن حرمت تمامیت ارضی ایران شود. اگر بخواهم تعبیری دقیقی داشته باشم همان روایت نهی از باز کردن گره‌ای با دندان است که با دست باز می‌شود. دولت ایران نه ‌تنها حق دارد بلکه وظیفه دارد که تدبیر کرده و از روابط و قدرت و امکاناتش برای برخورد با کسان یا گروه‌هایی که در شرق ایران ناامنی ایجاد می‌کنند، استفاده کند اما دفاع از امنیت ملی ایران نباید زمینه‌ساز مخدوش شدن تمامیت ارضی ایران و تهدید امنیت شهروندان ایران و غیرایرانی ساکن در نوار شرقی توسط پاکستان شود. جا داشت که ایران از سایر امکاناتی که در اختیار دارد، استفاده کند. جا داشت که ایران از مشکل شکاف بین بلوچ و دولت ایران بکاهد و جا داشت که ایران با استفاده از روابط مشترک نیروهای مسلح خود و ارتش پاکستان با هزینه مادی بیشتر و هزینه معنوی کمتر اهداف مورد نظر خود را در تامین امنیت پیش ببرد.

sazandegi

پست های مرتبط

دوراهی تعقیب بین‌المللی

بازتاب‌های جهانی حکم جلب “نتانیاهو”  

۳ آذر ۱۴۰۳

هاشمی به روحانی چه گفت؟

ناگفته‌های “روحانی” از اتفاقات منتهی به انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲  

۳ آذر ۱۴۰۳

موضع ترامپ مشخص است

چرا باید مواضع ایران در حوزه سیاست‌‌خارجی شفاف‌تر باشد؟ به قلم؛ فریدون…

۳ آذر ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید