سیاستهای مهاجرتی را چگونه باید اجرا و عملیاتی کرد
به قلم؛ صالح نقرهکار؛ حقوقدان
با بازگشت طالبان به قدرت در تابستان ۱۴۰۰ شمار مهاجران افغان در ایران افزایش چشمگیری داشته و مردم از دولت سیزدهم به خاطر مدیریت نادرست مهاجران و سهلانگاری در ورود بیضابطه و افسارگسیخته آنها بارها انتقاد کردند. بررسی تازهترین دادههای مرکز آمار ایران از جمعیت مهاجران رسمی در سال ۱۴۰۲ بیش از ۹۷ درصد مهاجران، افغانستانی هستند. طبق این آمار تنها ۳ درصد از کل مهاجران رسمی کشور دارای تابعیتهای غیرافغانستانی بودهاند.
طبق این آمار بیش از ۲ میلیون و ۷۸۸ هزار نفر مهاجر رسمی در کشور حضور دارند که ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر آنها افغانستانی هستند. باید تاکید کرد که این آمار مربوط به سال ۱۴۰۲ بوده و صرفاً مهاجران رسمی که تابعیت آنها در آمارها ثبت شده توسط مرکز آمار ایران اعلام شده است. البته که باید عنوان کرد این آمار حداقل جمعیت افغان در کشور است که به صورت رسمی در آمارها عنوان شده و در این آمار جمعیت مهاجران غیرقانونی نیامده است. طبق گفته کارشناسان رقم دقیقی از تعداد کل مهاجران افغان در کشور در دست نیست اما تخمینی حدود پنج تا هفت میلیون نفر برای جمعیت مهاجران افغانستانی در رسانهها عنوان شده است. تحلیلگران معتقدند از ابتدای دهه ۷۰ که ایران میزبان افغانستانیها بوده، دولتهای مختلف با اجرای طرحهای متنوع نتوانستند، اشراف حداکثری را بر گروههای جمعیتی افغانستانیها داشته باشند.
بررسی هرم سنی جمعیت مهاجر افغانستانی کشور نشان میدهد هم در مردان و هم در زنان بیشترین سهم جمعیتی مربوط به افراد در سنین «بین ۲۵ تا ۶۴ سال» است. طبق آمارها سهم این جمعیت بیش از ۴۰ درصد جمعیت مهاجر است. بر این اساس میتوان گفت، سهم بالای این جمعیت در کشور به وضوح میتواند در بازار کار تاثیرگذار باشد.
در رتبه بعدی هرم سنی، جمعیت «۹ ساله و کمتر» قرار دارند. افراد حاضر در این سن حدود ۲۳.۹ درصد از مردان و حدود ۲۵.۲ درصد از زنان را تشکیل میدهند. دومین سهم بالای این بازه سنی در هرم جمعیتی افغانستانیهای مقیم ایران به خوبی نشان میدهد علاوه بر اینکه جمعیت زیادی با تابعیت افغانستان وارد بازار کار ایران شدند بلکه سهم بالای زیادی نیز تا چند سال آینده به جمعیت موجود در بازار کار اضافه میکنند و این موضوع میتواند بر بازار کار و اشتغال کشور تاثیری شگرف بگذارد. حضور پناهندگان افغانستانی در ایران از همان ابتدا با برخی تنشهای محلی همراه بود. تراکم حضور پناهندگان در برخی مناطق و فشار بر منابع محلی باعث میشد، ساکنان قدیمی مهاجران را مسبب مشکلاتی مانند بالا رفتن قیمت مسکن یا بیکاری بدانند.
دولتها در برابر پذیرش مهاجران به نسبت شرایط تابآوری نسبی دارند و در هر بازه زمانی ممکن است سیاستهای اقتضایی داشته باشند. درحال حاضر از آنجایی که ایران با چالشهای متعدد اقتصادی، سیاسی، محیط زیستی و فقدان منابع کافی برای زیست کامل شهروندان روبهروست، سیاست دولت به سمت مدیریت و محدودسازی ورود مهاجران رفته است.
در زمانی که طالبان وارد کشور افغانستان شد، حس انساندوستانه ایجاب میکرد که ایران به مهاجرانی که در وضعیت اضطرار به ایران بهعنوان پناهگاه روی آوردهاند، کمک کند اما در نهایت شرایط داخلی کشور به ویژه مشکلات اقتصادی و کسری بودجههایی که هر ساله دولتها با آن درگیر هستند، ضرورت سیاستهای انقباضی و بازبینی مجاری ورود مهاجران که به صورت غیرقانونی وارد کشور شدند، انسداد مرزها و رد مرزی که به صورت ناگزیر اتفاق میافتد را در دستور کار قرار داد.
مهاجران افغانستانی نیز همانند دیگر مهاجران دنیا نیازمند خدمات رفاهی، امنیت و دسترسی به همه امکانات با اولویت زنان و مهیا شدن سایر حقها و آزادیها را دارند اما در شرایطی که ایران به دلیل کاستیهای داخلی حتی توان مدیریت این موضوع را برای ایرانیان مقیم ندارد و نیازمند اقدامات جدی برای مدیریت اقتصاد، فرهنگ و سیاست کشور هستیم، به ناچار باید دامنه مهاجرت مهاجران را محدود کنیم و آنهایی که به صورت قانونی در کشور حضور دارند نیز به طور جدی ساماندهی شوند. تا به امروز سوءرفتارهای فراقانونی، سیاستگذاریهای شلخته و فاقد دوراندیشی و مصلحتاندیشی سبب حضور ناروای مهاجران در کشور شده است. ما در حوزه سیاستگذاری برای مهاجران قوانین کافی داریم و میتوان با همین قوانین حضور آنها را ساماندهی کرد. اما باید بدانیم طی ۴۰ سال گذشته ایران میزبان خوبی برای ساکنان کشور همسایه با وجود جنگ و تحریم بوده اما حالا شرایط بهگونهای است که باید تغییر رویه جدی داده شود.