درخواست از “فرامرز قریبیان”
هنرمندانی که به مراسم بزرگداشت فرامرز قریبیان رفته بودند، اظهار امیدواری کردند که این هنرمند در تصمیماش مبنی بر بازنشستگی در عرصه بازیگری تجدیدنظر کند.
بیستوهشتمین ماه نشست درآستانه، عصر جمعه ۱۶ شهریور ۱۴۰۳ به بزرگداشت فرامرز قریبیان به پاس یک عمر فعالیت مستمر و اثربخش در حوزه بازیگری و کارگردانی سینما و آثار ادبیاتمحور اختصاص داشت.
در این مراسم داریوش فرهنگ درباره فرامرز قریبیان گفت: «بازیگری توانا که در همه کارها روش و منش دارد؛ بدون حاشیه. او به هر قیمتی حاضر نشده در هر کاری حاضر شود؛ با اخلاق است و دیسیپلین خاص خودش را دارد. مهمترین ویژگیاش این است که استایل دارد؛ در راه رفتن، نشستن، برخاستن، اعتراض، عکسالعمل و مهمترین نکته او، چشمهایش است که هنوز هم در خود او میدرخشد. آیا هنرمندی میشناسید که کشور و مردمش را دوست نداشته باشد، یا نخواهد کار کند؟ آقای قریبیان گفته بودند خداحافظ، اما آقای قریبیان! حرفه ما بازنشستگی و سنوسال ندارد. حرفه ما به تو، بازی تو و چشمان پرفروغ تو نیاز دارد».
در بخش دیگری از مراسم ابوالحسن داودی، کارگردان با بیان خاطراتی اظهار کرد: «در ۱۳ فیلمی که کار کردم، شانس این را داشتم که با خیلی از بازیگران بزرگ و چهرههای سینمایی کار کنم اما چند نفر بودند که به عنوان اسطوره، همیشه از آرزوهایم بود که بتوانم زمانی با آنها همکاری داشته باشم. یکی از آنها فرامرز قریبیان بود. خوشبختانه در فیلم «مرد بارانی»، شرایط فراهم شد، البته ابتدا قرار بود با زندهیاد شکیبایی کار کنیم که به دلیل همزمانی با فیلم آقای مهرجویی، این همکاری فراهم نشد. با ناامیدی به سراغ آقای قریبیان رفتم و ایشان پذیرفتند. این فیلم یکی از تاثیربخشترین کارهایم با یک بازیگر بود. از او خیلی چیزها یاد گرفتم، آن هم زمانی که فکر میکردم، حرفهای شدهام».
در ادامه تهمینه میلانی، کارگردان نیز گفت: «من با آقای قریبیان کار نکردهام اما افتخار داشتم که در ۱۶ سالگی، هزار بار فیلم «گوزنها» را با همکلاسیهایم ببینم، در ۱۹ سالگی وقتی با آقای کیمیایی کار میکردم، او را از نزدیک دیدم و فکر میکردم، پاسخ تمام سوالهایم درباره چریکهای ایران را میتوانم از او بپرسم. حضور آقای قریبیان برای من معجزه بود. میدانید این نتیجه چیست؟ این جادوی نقش است. نقشهای باورپذیری که ملکه ذهن ما میشود و قبول میکنیم او همان آدم است.
سپس مسعود جعفریجوزانی، کارگردان بیان کرد: «حرف زدن درباره آقای قریبیان برای من کار مشکلی است زیرا ما از یک نسلی میآییم که سینما برایمان خیلی جدی بود. وقتی رفتیم سینما بخوانیم به نظر دیگران عجیبوغریب بود که مگر سینما خواندن دارد؟ آقای قریبیان، یک تصویری است که در ذهن نسلی مانده و حرکات و منششان را تغییر داده است. چکیده تولید جمعی سینما در چهره بازیگر سینما نمایان میشود و او را به یک تصویر ماندگار در اذهان تبدیل میکند که از ظاهر تا ذهنیت مخاطب را میتواند تغییر دهد. آقای قریبیان فقط یک چهره نیست، یک ستاره و سوپراستار نیست، او یک بازیگر است که در عمق نگاه، ایست و حرکت خود آن تصویر را میسازد. بازیگری که فقط در یک چیز خلاصه نمیشود؛ گفتار، لحن و حرکتش در یک توازن است. یک هنرمند مثل آقای قریبیان، حتی اگر سناریو ضعیف باشد، کار میکند و چنان باورپذیری کار میکند که ضعف فیلم را میبخشید».
همچنین سعید مطلبی، نویسنده و کارگردان قدیمی سینما نیز عنوان کرد: «در این سالها چیزی را به دست آوردم که هیچ وقت با هیچ کاری نمیتوانستم به دست بیاورم. با آدمهایی آشنا شدم و زندگی کردم که زندگی کردن با آنان، لذت بردن از معاشرت با آنها و آموختن از ایشان یک دنیا میارزید. یک خوشحالی دارم که فرامرز قریبیان هست که امیدوارم سالها باشد و من از روی چنین صحنهای میتوانم به او بگویم، دوستت دارم. ۵۰ سال است او را میشناسم و یک بار ندیدم از کسی بد بگوید. از او یک حسادت و حرف تحقیرآمیز نشنیدهام».
در ادامه فرامرز قریبیان با تشویق حاضران به روی صحنه آمد و با تشکر از افرادی که درباره او صحبت کرده بودند به ذکر خاطراتی از همکاری با آنها پرداخت و گفت: «باید از زندهیاد نعمت حقیقی یاد کنم، او در کتابفروشی «سخن»، اولین کتاب را به من داد و من کتابخوان شدم که برای حرفهای که میخواستم شروع کنم، مهم بود. فیلم «مرد بارانی»، کار موفقی شد و زمانی که به خاطر آن برنده سیمرغ جشنواره فجر شدم، جایزه را نعمت حقیقی به من داد. از آقای داوودی سپاسگزارم که این فیلم را ساخت. با آقای جوزانی بهعنوان کارگردان کار نکردم اما در «آژانس دوستی» همکاری داشتیم و باعث شد فیلمنامه «چشمهایش» را برای من بنویسند تا کارگردانیاش کنم. رفاقت ما همچنان ادامه دارد و خواهد داشت. آقای مطلبی عزیز، من را به سالهایی که وارد سینما شدم، بردند. آقای مطلبی سالها با نام مستعار فیلمنامه مینوشتند. فیلم «صلات ظهر» را خیلیها هنوز دوست دارند.
قریبیان گفت: درود میفرستم به همه هموطنان عزیزم که تمام طول ۵۷-۵۸ سال و به قول پسرم شاید ۶۰ سال (از زمانی که نوجوان بودیم و به دفتر ساموئل خاچیکیان میرفتیم و در زیرزمین به صداگذاری فیلمها کمک کردیم) به من لطف داشتند و من را حمایت کردند، از همه سپاسگزارم.