درباره “کوروش”، پادشاه هخامنشیان
هفتم آبان در تقویم رسمی كشور به نام كوروش نامگذاری نشده است اما هر ساله صدها ایرانی به صورت خودجوش به آرامگاه او در شیراز میروند تا یاد این پادشاه ایرانی را زنده نگه دارند. درباره این پادشاه هخامنشی دو نظریه وجود دارد؛ برخی او را همان ذوالقرنین، پیامبر یاد شده در قرآن میدانند كه در مقابل فساد ایستادگی کرد و برخی دیگر معتقدند كه پیامبر نبود اما بهعنوان حاکم، مردم را راضی نگه داشت و امكانات بسیاری برای آنان فراهم کرد.
پادشاهی صلحطلب
كوروش، بنیانگذار و نخستین پادشاه هخامنشی بود؛ به مدت ۳۰ سال بر نواحی وسیعی از آسیا حكومت كرد. از خانواده هخامنش، تیره پاسارگادی پارس و از نژاد آریایی که ۵۹۸ پیش از میلاد به دنیا آمده بود. از شرق به اقیانوس هند، از شمال به دریای سیاه، از غرب به قبرس و مصر و از جنوب به حبشه مرزهای امپراتوری او بود که در زمانی کم به یک فرمانروایی پهناور و مقتدر تبدیل شد. کوروش خیلی زود به واسطه رواداری سیاسی که با کشورهای تابعه ایران داشت بهعنوان فرمانروای محبوب شناخته شد. او برخلاف فرمانروایان دیگر پس از فتح بابل زندگی مردم را غارت نکرد و به سازندگی آن کشور را در پیش گرفت. همان زمان در بیانیهای به مردم اطمینان داد که برای صلح آمده است. در این بیانیه آمده: سپاه بزرگ من به آرامی وارد شهر بابل شد، نگذاشت رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاههای مقدساش قلب مرا تکان داد. من برای صلح کوشیدم. نبونعید،(پادشاه دینستیز بابلی آخرین پادشاه مقتدر امپراتوری بابل) مردم درمانده بابل را به بردگی کشیده بود، کاری که در خور شأن آنان نبود. من بردهداری را برانداختم، به بدبختیهای آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی نیندازد. فرمان دادم همه نیایشگاههایی را که بسته شده بود، بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جای خود بازگردانم. همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند به سرزمینهای خود برگرداندم. خانههای ویران آنان را آباد کردم. بیگمان در آرزوهای سازندگی، همگی مردم بابل، پادشاه را گرامی داشتند و من برای همه مردم جامعهای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم. از دیگر رفتارهای صلحآمیز او درباره یهودیان اتفاق افتاد. او یهودیانی که بختالنصر دوم پادشاه بابل در ۵۸۶ پیش از میلاد، پس از تسخیر اورشلیم اسیر کرده و به بابل آورده بود را آزاد کرد و به آنها کمک کرد تا به بیتالمقدس برگردند.
قدیمیترین سندی که از کوروش مانده است
نخستین بیانیه حقوق بشر در جهان شناخته شده، متعلق به کوروش است که حدود ۱۴۵ سال پیش در جریان كاوشهای باستانشناسی هیات بریتانیایی در محوطه باستانی بابل در بینالنهرین پیدا شد؛ منشوری که مفاد آن، توسط سازمان ملل به ۶ زبان رسمی دنیا منتشر شده است. این گروه باستانشناس انگلیسی پس از بررسی این منشور دریافتند که نوشتههای روی استوانه به ۵۳۸ سال پیش از میلاد حضرت مسیح برمیگردد؛ زمانی که او نبونید پادشاه بابل را شکست داده و این کشور را تصرف کرده بود. جنس استوانه از گل رس است که بر روی آن به زبان اکدی و خط میخی ۴۵ سطر نوشته شده است. سال ۱۳۴۸ در گردهمایی حقوقدانان سراسر جهان كه در كنار آرامگاه كوروش برگزار شد، این پادشاه ایران نخستین بنیانگذار حقوق بشر نامیده شد. سال ۱۳۷۵ مشخص شد که بخشی از یک لوح استوانهای که در دانشگاه ییل آمریکا نگهداری میشد، پس از مطالعه دوباره به وسیله پل ریچارد برگر بهعنوان قسمتهایی از این منشور به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانه اصلی پیوست شد. این لوح سفالین استوانهای اکنون در بخش ایران باستان موزه بریتانیا از بزرگترین و غنیترین موزههای جهان نگهداری میشود. در بخشی از این منشور آمده است: «اینک که به یاری «مزدا» تاج سلطنت ایران و بابل و کشورهای چهارگوشه جهان را به سرگذاشتهام اعلام میکنم که تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من میدهد دین و آیین و رسوم ملتهایی را که من پادشاه آنها هستم محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیر دستان من دین و آیین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم یا ملتهای دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند، یا به آنها توهین نمایند. من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهادهام تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من میدهد، هرگز سلطنت خود را بر هیچ ملتی تحمیل نخواهم کرد و هر ملتی آزاد است که مرا به سلطنت خود قبول کند، یا نکند و هرگاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند من برای سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد. من تا روزی که پادشاه ایران هستم، نخواهم گذاشت کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شد من حق وی را از ظالم خواهم گرفت و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد. من تا روزی که پادشاه هستم نخواهم گذاشت مال غیرمنقول یا منقول دیگری را به زور یا به طریق دیگر بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال، تصرف نماید و من تا روزی که زنده هستم نخواهم گذاشت که شخصی دیگری را به بیگاری بگیرد و بدون پرداخت مزد وی را به کار وا دارد». این منشور که نخستینبار در زمان جشنهای ۲۵۰۰ساله پهلوی به مدت ۱۰ روز به كشور انتقال داده شده بود، بار دیگر ۱۹ شهریور سال ۱۳۸۹ از موزه بریتانیا به ایران منتقل شد، پس از گذشت ۷ ماه از نمایش عمومی آن در موزه ملی، فروردین سال ۱۳۹۰ به انگلیس ارسال شد.
استقبال از روز کوروش
در هیچ قسمتی از تاریخ به روز هفتم آبان و ارتباط آن با بزرگداشت کوروش هخامنشی اشارهای نشده است اما گفته میشود، این پادشاه ایران در این روز وارد بابل شده است، بنابراین چنین مناسبتی رواج یافته است. به اعتقاد برخی باستانشناسان نامگذاری این روز، چندان مناسبتی ندارد و معتقدند که چنین روزی از دوران احمدینژاد از سوی برخی گروهها جدی گرفته شد، اگرچه این موضوع با حقایق جاری در خارج از کشور و برگزاری بزرگداشت کوروش در هفتم آبان از سوی عدهای از ایرانیان در آنجا نمیخواند. در هر صورت هر ساله گروههایی از مردم به شیراز و پاسارگاد سفر میکنند و اغلب در آبانماه تورهای گردشگری با محدودیتهایی مواجه میشوند. این گردهماییهای خودجوش مردم، البته هرازچندگاهی هم با جو امنیتی و ممانعتهایی مواجه میشود. سال ۹۵ برخی رسانههای داخلی و خارجی خبر دادند که انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافری در ایران در بخشنامهای «خیلی فوری» از اعضای این انجمن خواسته است تا اسم و مشخصات افرادی را که از تاریخ ۲۴ مهرماه گذشته تا دهم آبان به شهر شیراز سفر کردهاند به این انجمن ارائه دهند. در این بخشنامه، قید شده بود که هدف از این کار ارائه مشخصات این مسافران به پلیس است. روزنامه شهروند هم آن زمان به نقل از امیر هاتفی، نایبرئیس انجمن صنفی کارفرمایی دفاتر سفر هوایی، گردشگری و زیارتی استان تهران که نامه را مشاهده کرده بود از برخی جزئیات آن نوشت.