“ناصر سقای” بیریا درگذشت
گروه سیاسی: خبر رسید که سهشنبهشب حجتالاسلام محمدناصر سقایبیریا از شاگردان آیتالله مصباحیزدی و مشاور امور روحانیت محمود احمدینژاد که از اعضای ارشد جبهه پایداری محسوب میشود در سن ۶۶ سالگی درگذشت. فواد ایزدی، کارشناس طیف جلیلی که در بسیاری موارد برای دفاع از مواضع تندروها در صداوسیما حاضر میشود از خویشاوندان نزدیک اوست. سقایبیریا از اساتید موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بود که از دانشگاه هیوستون در تگزاس آمریکا مدرک دکترا داشت. او از ابتدای تحصیلش در حوزه تحصیلات دانشگاهی، کارشناسی معارف اسلامی و روانشناسی را از بنیاد فرهنگی باقرالعلوم(ع) در قم را به پایان رساند. سپس برای ادامه تحصیل به کانادا رفت و مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه مکگیل در مونترال با پایاننامهای تحت عنوان «محاسبه و مراقبه از دیدگاه فیض کاشانی» دریافت کرد. سقایبیریا در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی امامت مرکز آموزش اسلامی هیوستون تگزاس را بر عهده داشت و پس از بازگشت به ایران به عنوان معاون پژوهشی و رئیس گروه روانشناسی در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) فعالیت کرد. او همچنین ریاست دفتر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم را در کارنامه خود داشت. در عرصه سیاسی، سقایبیریا از اعضای ارشد جبهه پایداری انقلاب اسلامی بود و در سال ۱۳۹۲ به عنوان سخنگوی این جبهه انتخاب شد. وی همچنین به عنوان مشاور امور روحانیت محمود احمدینژاد، رئیسجمهور اسبق ایران، فعالیت میکرد.
چطور مشاور احمدینژاد شدم
او از سالهای قبل از انقلاب کار فرهنگی- دینی را در تهران آغاز کرد سپس با سخنرانی در شهرهای مختلف و نیز تدریس در دبیرستانها و همایشها و اردوهای مختلف با موضوعات روز و اعتقادی فعالیت خود را ادامه داد و با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی ضمن شرکت در دورههای تکمیلی موسسه در راه حق تحت مدیریت حضرت آیتالله مصباحیزدی و تحصیل معارف اسلامی، فلسفه اسلامی، اقتصاد اسلامی، جامعهشناسی و دیگر دروس علوم انسانی در جبهههای جنوب نیز حضور یافت. او پس از بازگشایی دانشگاهها در دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی به تدریس معارف، روانشناسی اسلامی و نیز حقوق زن از دیدگاه اسلام پرداخت. دوره عمومی علوم انسانی و دوره تخصصی روانشناسی را در بنیاد فرهنگی باقرالعلوم گذراند. پس از اتمام دوره روانشناسی، کتاب «روانشناسی رشد با نگرشی به منابع اسلامی» را به همراه دیگر اعضای گروه روانشناسی بنیاد فرهنگی باقرالعلوم و با سفارش سازمان سمت تالیف کرد.
وی در سال ۱۳۷۰ به دانشگاه «مک گیل» کانادا رفت و کارشناسی ارشد مطالعات اسلامی را در آن دانشگاه با موفقیت به پایان رساند. در سال ۱۳۷۳ با معرفی رهبری، سرپرستی مرکز تعلیمات اسلامی در شهر هیوستون از ایالت تگزاس، از بزرگترین مراکز اسلامی در آمریکا، را به عهده گرفت و به مدت ۱۰ سال ضمن سرپرستی آن مرکز، امامت جمعه آن شهر را نیز بر عهده داشت. همچنین با سمت نماینده تامالاختیار مقام معظم رهبری در امور حسبیه در سراسر آمریکا به امر تبلیغ اسلام و ایجاد تشکلهای اسلامی میپرداخت. ایجاد تشکل علمای متعهد به انقلاب اسلامی در شمال آمریکا تحت نام «کنگره علما» و تشکل سراسری مسلمانان آمریکا با سبقه انقلابی تحت نام «کنگره مسلمانان» از فعالیتهای اجتماعی- سیاسی ناصر سقایبیریا بود. همچنین تاسیس مدرسه اسلامی الهادی در مرکز مطالعات اسلامی هیوستون و سرپرستی هیاتمدیره آن یکی از فعالیتهای فرهنگی وی به شمار میآید.
خودش در مورد نحوه پذیرش سمت مشاور محمود احمدینژاد در امور روحانیت به رجانیوز اینطور توضیح میدهد: همان سال اول، تجربههای بعد از برگشت از وطن این بود که در زمینه انتخابات فعال شدیم و آن تجربه اعزامهای به خارج از مناطق کشور و سخنرانیها و اینها که منجر شد به روی کار آمدن دولت نهم و آن سمت مشاورت رئیسجمهور. بنده به عنوان مشاور رئیسجمهور در امور روحانیت به خیلی از شهرها و استانها رفتم. گاهی از طرف هیات دولت، ماموریتی به سفرهای استانی داشتیم. همان جا بنده گفتم، شخص آقای احمدینژاد مطرح نیست، او یک سرباز است. ۸ سال ایشان تمام میشود ولی این حرکت، حرکت ادامهداری است. اگرچه شخصیت حقیقی و حقوقی آقای احمدینژاد را متفاوت میدانیم. شخصیت حقیقی ایشان به عنوان رئیس دولت و رئیسجمهور باید تا آخر محترم بماند ولی انتقادهای ما نسبت به عملکردها، مسائل فرهنگی، جهتگیریها، بعضی پشتیبانیهای مطلق و غیرمشروط سر جای خودش هست و ما به شدت منتقد هستیم.
سقایبیریا در انتهای این گفتوگو درباره دلیل حضور شاگردان آیتالله مصباحیزدی در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی گفت: آن چیزی که موجب شد حضرت آیتالله مصباح به رغم اینکه هیچوقت مستقیم از اول نهضت تا پیروزی انقلاب و تا حالا ورود پیدا نکرده بود و شاگردهای ایشان کارها را انجام میدادند- اما اینجا ایشان احساس نیاز کردند- این بود که نیروهایی ساخته و کادرسازی شده مثل تعداد زیادی از فارغالتحصیلان و دانشآموختگان، طرحهای مختلف در بدنه کشور را با دانشآموزان و دانشجویان و مرتبطینی که در این سالهایی که کارهای اجتماعی انجام شده را یک روزی به هم دیگر متصل کنند و یک جبهه واحد را به وجود بیاورند. بهرغم اینکه ما در این ۳۳ سال، افتوخیزهایی داشتیم و به قول آقا ریزشها و رویشهایی داشتیم اما الان رویشها طوری هستند که میتوانند طرح جدیدی را رقم بزنند. چه کسی باید این رویشها و این جوانان را به هم متصل کند و از آنها یک نیروی عظیمی را به وجود بیاورد؟ باید نیروهای فکری و اجرایی به هم متصل شوند. من فکر میکنم یک پیوند مبارکی در اینجا شروع شده است. مساله جبهه پایداری بسیار عظیمتر از مساله انتخابات مجلس است، یعنی در حقیقت یک ورود و اتصال جنبههای فکری و اجرایی نظام است. یک ورود جدیتر و جدید «فکر در مرحله اجرا» است.
اصولگرایی منسوخ شده و کاری با آن نداریم
این روحانی در سال ۱۳۹۲ به عنوان سخنگوی جبهه پایداری منصوب شد و در مقاطع مختلف، نقشی موثر در فعالیتهای سیاسی و مذهبی ایفا کرد. همچنین سقایبیریا سالها به عنوان معاون پژوهش و مدیر گروه روانشناسی موسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی(ره) نیز فعالیت داشت. با نگاهی به مصاحبههای گوناگونی که او در این سالها داشت به چند نکته برمیخوریم. اینکه او به هیچ عنوان با برخی پایداریها که معتقد بودند، نام پایداری از اصولگرایی جداس، موافق نبود و با اینکه اعتقاد داشت جبهه پایداری اساساً کاری با اصولگرایی ندارد زیرا هر شخصی که ارزشهای انقلابی را قبول داشته باشد، ما نیز او را قبول داریم، بارها درخصوص گفتمان «نیروهای انقلاب» در رسانهها سخت گفته بود.
برای نمونه سال ۹۸ وقتی که مرتضی آقاتهرانی، دبیرکل جبهه پایداری به اصولگرایان سنتی هشدار داد که «به ائتلافی که در آن پدرسالاری باشد، ورود نمیکنیم» و البته پیش از آن نیز قاسم روانبخش، عضو شورای مرکزی این جبهه تاکید کرده بود جبهه پایداری عضو شورای وحدت نیست و با وجود همراهی با اصولگرایان طبق شاخصهای خود عمل خواهد کرد. این بار اما عضو دیگری از این جریان تندرو اصولگرا آب پاکی را روی دست سنتیها و قدیمیترها ریخته و گفته «اصولگرایی منسوخ شده و کاری با آن نداریم». محمدناصر سقایبیریا در گفتوگویی که با انتخاب داشت به این گزاره واکنش نشان داده که برخی اصولگرایان گفتهاند در صورت ارائه لیست جداگانه از سوی جبهه پایداری، حق بهرهگیری از عنوان اصولگرایی را ندارد. سقایبیریا اما بر این باور بود «زمان گفتمان اصولگرایی اندکی منسوخ شده و اکنون گفتمان «نیروهای انقلاب» مطرح است. ما نمیگوییم آنها نباید باشند بلکه آنها را میپذیریم اما مساله این است که فاصله هر دوایری تا مرکز، دور و نزدیک است. متاسفانه برخی اصولگرایان در پی طرد هستند اما در پی طرد دیگری نیستیم و به دنبال تعامل هستیم».
حجتالاسلام ناصر سقایبیریا معتقد بود، طرح همین مساله که جبهه پایداری باید مواضع ما (اصولگرایان) را قبول داشته باشد، خود علیه وحدت است. اینکه پایداری جزو سیستم و مکانیسم دستوری آنها قرار بگیرد شاید ممکن نباشد اما پایداری فکر میکند، میتواند وحدت را میان تمامی نیروهای انقلابی ایجاد کند. او بر این نظر بود که در مجموع، نقشه راه تعامل میان نیروهای انقلابی و اصولگرا از طریق مباحثه است. لیکن تا آنجا که ممکن باشد، حرکت در مسیر وحدت مدنظر پایداری است اما به شرطی که مسیر منتهی به شکست نباشد.
اینکه بسیاری معتقد بودند، پایداری یک بار برای همیشه باید تکلیف خود را با اصولگرایی مشخص کند را سقایبیریا نشاندهنده دگم بودن (جزمیتگرا بودن) و چنین اظهاراتی را از اساس فاقد معنا میدانست زیرا به گفته او «هارمونی واقعی «ارزشها» هستند؛ یعنی «ارزشهای انقلابی» هر شخص یا جریانی، اگر صحبتی پیرامون بر هم زدن هارمونی توسط جبهه پایداری دارد، بیاید و در یک گفتوگوی مستقیم نشان دهد که ارزشهای انقلابی را چه جریانی دنبال میکند و آیا آنها در مسیر این ارزشها قرار دارند یا خیر. واقعیت این است که بسیاری از افراد از این ارزشها دست برداشته یا اعتقاد به آنها در درونشان کمرنگ شده است؛ لذا تلاش جبهه پایداری این است که برادران نزدیک به خود را تحت لوای هارمونی «ارزشهای انقلابی» وحدت ببخشد» در نتیجه معرفی جبهه پایداری به عنوان عامل شکست یک ادعای اثبات نشده، است.