رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > اقتصاد : پرهیز از غافلگیری

پرهیز از غافلگیری

تغییر قیمت بنزین باعث اعتراض نشد

دولت مسعود پزشکیان را باید در زمره دولت‌هایی به‌ حساب آوریم که بدون ایجاد حاشیه‌ای خاص، تغییرات قابل‌توجهی در قیمت بنزین ایجاد کرد اما در اجرای این سیاست موفق بود و در خیابان‌ها، آب از آب تکان نخورد. مصوبه جدید بنزینی دولت که مهم‌ترین بخش آن افزایش نرخ آزاد بنزین از ۳‌ هزار به ۵‌ هزار تومان است از شنبه ۲۲ آذر با موفقیت اجرا شد که نخستین تغییر قیمت بنزین پس از سال ۱۳۹۸ محسوب می‌شود. به‌ دلیل اجرای تدریجی و احتمالاً موفقیت دولت در زمینه اقناع جامعه، نه صف بنزین شکل گرفت و نه اختلالی در سوخت‌گیری گزارش شد.
تجربه‌های قبلی به‌ویژه رخدادهای سال ۱۳۹۸ نشان داده بود که قیمت بنزین نه فقط یک متغیر اقتصادی بلکه یک مسئله سیاسی و اجتماعی حساس است. با این حال دولت پزشکیان توانست بدون ایجاد تنش اجتماعی جدی، مهم‌ترین تغییر قیمتی بنزین در ۶ سال گذشته را اجرا کند. این موفقیت نسبی را می‌توان در چند ملاحظه کلیدی، جست‌وجو کرد.
نخستین مزیت تغییر در شیوه اجرا بود. در سال ۱۳۹۸ افزایش قیمت بنزین به‌صورت ناگهانی بدون اطلاع‌رسانی قبلی و در ساعات پایانی شب انجام شد. این شوک ناگهانی، فارغ از درست یا غلط بودن اصل سیاست، احساس بی‌اطلاعی و بی‌قدرتی را در جامعه تشدید کرد و به سرعت به اعتراضات گسترده انجامید. در مقابل، دولت پزشکیان سیاست افزایش قیمت را به‌ صورت تدریجی، شفاف و از پیش اعلام ‌شده، اجرا کرد. جامعه از قبل می‌دانست چه اتفاقی قرار است بیفتد، میزان افزایش چقدر است و کدام نرخ تغییر می‌کند. همین قابل پیش‌بینی بودن، بخش مهمی از تنش را خنثی کرد.
دومین ملاحظه مهم، تفکیک دقیق بین بنزین سهمیه‌ای و بنزین آزاد بود. در مصوبه جدید،قیمت بنزین سهمیه‌ای دست نخورده باقی ماند و افزایش قیمت تنها متوجه بنزین آزاد شد. یعنی بخشی از مصرف که معمولاً به دهک‌های بالاتر درآمدی، مصرف غیرضروری یا سفرهای بیشتر مربوط است. این تفکیک، پیام روشنی به جامعه داد که دولت قصد ندارد، فشار معیشتی مستقیم بر مصرف پایه خانوارها وارد کند. در نتیجه بخش بزرگی از جامعه که مصرفش در چارچوب سهمیه تعریف می‌شود، خود را هدف سیاست احساس نکرد.
سوم، میزان افزایش قیمت نیز نقش تعیین‌کننده داشت. افزایش ۲۰۰۰ تومانی بنزین آزاد، هرچند در ظاهر عدد قابل‌توجهی است اما در مقایسه با تورم انباشته سال‌های اخیر جهش ناگهانی محسوب نمی‌شود. جامعه‌ای که طی سال‌ها با افزایش‌های چند ده ‌درصدی قیمت کالاها و خدمات مواجه بوده این تغییر را نه به‌عنوان یک شوک غیرقابل تحمل بلکه به‌عنوان بخشی از روند اصلاح تدریجی قیمت‌ها درک کرد. به بیان دیگر، سیاست در دام شوک درمانی نیفتاد.
نکته دیگر این است که دولت در زمینه اقناع افکار عمومی و روایت‌سازی موفق بود. دولت تلاش کرد این تصمیم را نه به‌عنوان یک اقدام صرفاً مالی بلکه به‌عنوان بخشی از اصلاحات ضروری برای مدیریت مصرف، کاهش قاچاق و جلوگیری از بحران‌های آتی انرژی توضیح دهد. برخلاف دوره‌هایی که سیاستگذار یا سکوت می‌کرد یا با زبان دستوری سخن می‌گفت در این مورد شاهد نوعی تلاش برای اقناع افکار عمومی بود؛ حتی اگر این اقناع کامل و بی‌نقص نبوده باشد. همین تفاوت در لحن و روایت، سطح واکنش اجتماعی را تعدیل کرد.
به عقیده اقتصاددانان یکی دیگر از تفاوت‌های فعلی، سرمایه اجتماعی و تصور عمومی از دولت است. دولت پزشکیان، دست‌کم در ماه‌های ابتدایی فعالیت خود، با تصویری از واقع‌گرایی، پرهیز از شعار و گفت‌وگو با جامعه شناخته شد. در چنین شرایطی حتی تصمیمات سخت اقتصادی با درجه‌ای از مدارا مواجه می‌شوند. مردم وقتی احساس کنند، سیاستگذار واقعیت‌ها را می‌بیند و قصد پنهان‌کاری یا غافل‌گیری ندارد، واکنش‌های هیجانی کمتری نشان می‌دهند. چنانکه علی سرزعیم نیز گفته: «‌دیروز قیمت بنزین آزاد ۲۰۰۰ تومان گران شد. برخلاف جو دادن بی‌خود و ترساندن الکی برخی خبرنگاران، برخی کارشناسان و برخی سیاستمداران اقدام به افزایش قیمت ۲۰۰۰ تومانی یک سال عقب افتاد. اقتصاد یک سال در مشکل بنزین بیشتر فرو رفت. کسانی هشدار می‌دادند که کاری نکنید که چه‌ها خواهد شد. حالا می‌توان دید که چقدر این خیرخواهی‌ها، بی‌مبنا بوده است و چه کسانی واقع‌بین‌تر بوده‌اند. خلاصه کلام، آقای پزشکیان دیدید شد! به پیش بروید اگر می‌خواهید باقی بمانید، اگر می‌خواهید ایران باقی بماند.» نقل‌قول علی سرزعیم نیز دقیقاً بر همین نکته انگشت می‌گذارد. ترس‌افکنی‌های پیشینی با واقعیت اجتماعی سازگار نبودند. یکی از مواردی که نباید از یاد برد، وضعیت کلی جامعه و آستانه اعتراض است. جامعه ایران در سال‌های اخیر با فشارهای اقتصادی، تحریم، تورم و نااطمینانی‌های متعددی مواجه بوده است. این وضعیت هم می‌تواند، زمینه اعتراض را تقویت کند و هم آستانه آن را بالا ببرد. در شرایطی که تغییر قیمت بنزین نه ناگهانی است، نه معیشت پایه را هدف می‌گیرد و نه با بی‌اعتنایی به افکار عمومی همراه است، انگیزه لازم برای بسیج اعتراضی گسترده شکل نمی‌گیرد. به بیان ساده، هزینه اعتراض از هزینه پذیرش سیاست بیشتر به ‌نظر می‌رسد.
تصمیم اخیر یک نکته مهم دیگر هم به یادمان آورد. اینکه صف‌های طولانی بنزین تشکیل نشد چون اختلال در سامانه‌ها یا بی‌نظمی در سوخت‌گیری، خود می‌توانند به محرک نارضایتی تبدیل شوند. اجرای روان و بی‌دردسر مصوبه، مانع از آن شد که نارضایتی بالقوه به تجربه زیسته منفی تبدیل شود. مردم سیاست را در عمل دیدند، نه در قالب بحران روزمره.
البته عدم اعتراض خیابانی الزاماً به‌ معنای رضایت کامل نیست. بخشی از جامعه ممکن است ناراضی باشد اما ناراضی خاموش. تفاوت مهم این سیاست با تجربه‌های پیشین در آن است که نارضایتی به اعتراض جمعی و انفجاری تبدیل نشد. این خود نشانه‌ای است از اینکه سیاستگذاری، دست‌کم در این مورد، توانسته میان ضرورت اقتصادی و ملاحظات اجتماعی تعادل نسبی برقرار کند. اینکه مردم به خیابان‌ها نریختند نه چون بنزین ارزان ماند بلکه چون سیاست درست زمان‌بندی شد، درست روایت شد، درست هدف‌گیری شد و درست اجرا شد. تجربه اخیر نشان می‌دهد که حتی سیاست‌های حساس و پرریسک نیز اگر با عقلانیت، شفافیت و احترام به جامعه همراه باشند الزاماً به بحران اجتماعی منجر نمی‌شوند. این شاید مهم‌ترین درس ماجرای بنزین در دولت پزشکیان باشد.

sazandegi

«پست قبلی

پست های مرتبط

شیر، بی شیر

قیمت اقلام غذایی و خصوصاً مواد لبنی به صورت روزانه افزایش می‌یابد…

۲۱ آذر ۱۴۰۴

دیدار در هرات

ملاقات رئیس‌کل بانک‌ مرکزی با صرافان هراتی چه نتیجه‌ای داشته است؟ تحریم‌ها…

۱۸ آذر ۱۴۰۴

بخش طفیلی

چرا بخش خصوصی هر روز کوچک‌تر می‌شود؟ در ماه‌ها و سال‌های اخیر،…

۱۷ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید