«پرویزخان» یکی از بهترین فیلمها و مهمترین آثار این دوره است که ساخته اول کارگردانش علی ثقفی است. این فیلم علاوه بر بخش نگاه نو در بخش مسابقه اصلی هم حضور دارد. اثری که به سختی میتوان باور کرد، فیلم اولی است. چراکه هم فیلمنامه قرص و محکمی دارد و هم کارگردانیاش کاری دشوار است که ثقفی در اولین تجربه فیلم بلندش به خوبی از پس آن برآمده است. نکته مهم در «پرویزخان» این است که ثقفی داستانی ورزشی را با سیاست آمیخته و همین اتفاق منجر به برجستهتر و حساس شدن قصه اصلی شده است. «پرویزخان» در میان آثاری که بر موج حاشیه سوار شدند، آنقدر برای خود حرف دارد که نیازی به حاشیه و جنجال نداشته باشد و بدون کمک گرفتن از این هیاهوها تماشاگران و منتقدان را راضی کند. ثقفی در میانه جشنواره درحالی که به سختی درگیر اکرانهای مردمی بود، توانست به چند پرسش ما پاسخ دهد و مصاحبه کامل ماند برای اکران عمومی فیلم.
گویا فیلم براساس مستندی با همین موضوع شکل گرفته است. چقدر از آن مستند برای طراحی قصه و کارگردانی وام گرفتید؟
آن مستند درباره آقای دهداری است اما ما در «پرویزخان» تنها به مقطعی از زندگی ایشان پرداختیم که از این جهت این فیلم با آن مستند تفاوت دارد.
پرویزخان کمتر نشانی از فیلم یک کارگردان فیلم اولی دارد؟ برای ساخت و طراحی فیلم با کسی مشورت کردید، یا اینکه اثر براساس ایدههای شخصی خودتان شکل گرفته است؟
با شخص خاصی مشورت نکردم. فیلم براساس ایدههایی شکل گرفت که از زمان نگارش با من بود و مشورت با فرد خاصی نداشتم. در زمان فیلمبرداری تنها با عوامل مشورت میکردم. یعنی ابتدا دکوپاژ را با فیلمبردار مطرح میکردم و او درباره پلانهای نظر میداد.
چه زمانی دکوپاژ میکردید، پیش از فیلمبرداری یا حین آن؟ استوری برد هم طراحی کرده بودید؟
همه فیلم قبل از فیلمبرداری دکوپاژ شده و شاتلیست آن آماده بود. یکسری از سکانسها استوری بورد هم داشت. سکانسهای فوتبالی را قبل از فیلمبرداری با هندیکم یک بار خودم میگرفتم و بعد این تصاویر را با فیلمبردار میدیدیم که این اتفاق به پختهتر شدن کار میانجامید. اما اینکه بگویم به همه این تصاویر وفادار میماندم، واقعیت ندارد گاهی در زمان فیلمبرداری برای ارتقای کار تغییراتی میدادم. برای من خیلی مهم بود که با دکوپاژ سر صحنه بروم اما دستم باز بود که اگر گاهی سر صحنه چیز بهتری به نظرم برسد آن را اجرا کنم.
فیلم پر از جزئیاتی است که هم به شکلگیری و کامل شدن قهرمان داستان کمک کرده هم تاثیر مهمی بر ساختار فیلم داشته چطور به این جزئیات نظیر برداشتن کلاه یا قمقمهای که به همراه دهداری بود، رسیدید؟
برخی از این جزئیات از فیلمنامه و تحقیقاتی که داشتیم، نشأت میگیرد و به خیلی از اینها هم موقع کارگردانی رسیدم. برای من هم جزئیات خیلی مهم است و طبیعتاً چیزی مانند برداشتن کلاه همان استفاده از متعلقات کاراکتر و استفاده از عادات اوست که به شخصیتپردازی کمک میکند. من هم سعی میکردم با استفاده از همه این جزئیات شخصیتپردازی عمق بدهم که امیدوارم موفق بوده باشم.
پرویزخان پس از بیش از دو دهه عدم اقبال سینمای ایران به فیلمهای ورزشی ساخته شده، شما تمایل دارید ساخت فیلمی مشابه را ادامه دهید یا اینکه مسیری تازه را در پیش میگیرید؟
دلیل عدم اقبال به این فیلمها یکی به این دلیل است که ساخت چنین آثار بسیار کار سختی است و دلیل دیگر اینکه کسی برای چنین فیلمهایی سرمایهگذاری نمیکند. من هم باید از سازمان اوج تشکر کنم که این فرصت را در اختیار من گذاشت و این ریسک را پذیرفت که برای چنین فیلمی سرمایهگذاری کند. از طرف دیگر ما با کار خیلی سختی روبهرو بودیم و از حالا نمیدانم که بخواهم همین مسیر را ادامه دهم یا نه. بستگی به این دارد که چه موقعیتی پیش بیاید و اینکه اصلاً قصهای باشد که من را قلقلک بدهد. این اتفاق بیشتر از هر چیز برایم برای ادامه این کار تعیینکننده است. یک موضوع یا یک کاراکتر یا قصه باید من را درگیر کند که از حالا نمیدانم که چه چیزی برای ساخت کار بعدی، ذهن من را درگیر خودش خواهد کرد.