گفتاری از “علی شکوریراد”
گروه سیاسی: علی شکوریراد، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در تحلیلی شفاف از پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری، تأکید میکند که شرایط غیرعادی جامعه و حاکمیت، پیروزی پزشکیان را رقم زد، نه برنامهریزی هدفمند یا رویکردی حزبی. او در گفتوگویی تحلیلی با ایرنا به واکاوی شعارها، عملکرد و زمینههای پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات پرداخته و معتقد است که پیروزی او نه از روی انسجام حزبی بلکه محصول شرایط غیرعادی حاکم بر فضای سیاسی کشور بوده است. او با اشاره به اینکه شعار «وفاق» اصالتاً از جانب پزشکیان مطرح نشده بلکه از دل شعار «دعوا نکنید» استخراج شده، تأکید میکند که این واژه هرچند بخشی از تئوری حکمرانی خوب است اما به دلیل نبود برنامهریزی و اشراف اجرایی، در عمل به تقسیم مناصب و تعارضات برداشتمحور تقلیل یافته است. شکوریراد، پزشکیان را پدیدهای برخاسته از شرایط ناهنجار سیاسی میداند و معتقد است: در چنین وضعیتی، پزشکیان با شعارهای ساده، اما صادقانه، مانند «دعوا نکنیم»، «عدالت علوی» و «کار کارشناسی» توانست نظر طیفی از جامعه و حتی حاکمیت را جلب کند. از نگاه شکوریراد، این شعارها فطری و برخاسته از شخصیت خود پزشکیان بودند نه محصول کار تیمی و اتاق فکر. به همین دلیل او بر این باور است که وفاق مطرح شده از سوی پزشکیان، با وجود بار مثبت مفهومی، در اجرا با ابهام و ضعف همراه بوده است. این فعال سیاسی تاکید کرد: من نمیدانم در ذهن دکتر پزشکیان در مورد وفاق آیا کار منسجمی تعریف شده یا نشده؟ اما آنچه در عمل اجرا شد به نظر من به دلیل نواقصی که دارد، نتوانست محصول خودش را به بار بیاورد. هژمونی دولت باید برای اجرای یک برنامه یا یک اصلاح یا یک کار برقرار باشد و وفاق برای آن برنامه اجرا شود؛ ایشان از ابتدا گفتند من برنامهای ندارم و لازم است به عنوان یک جمله معترضه بگویم که دکتر پزشکیان دو سه عیب داشت که اتفاقا همینها باعث شد که رأی بیاورد. یکی اینکه گفت من حزبی نیستم و نقطه ضعف ایشان، نقطه قوت ایشان شد. خب حزبی نبودن نقطه ضعف است نه نقطه قوت. دوم اینکه گفتند، من برنامه ندارم و برنامه نداشتن برای نامزد رئیس جمهوری نقطه ضعف است نه نقطه قوت. سوم اینکه تیم نداشت و این هم نقطه ضعف ایشان بود؛ اما هر سه نقطه ضعف ایشان باعث شد که آقای پزشکیان به یک پدیده تبدیل شود و رأی بیاورد. چرا؟ چون بستر انتخابات و بستر سیاسی جامعه، بستر نرمالی نبود.
حامیان دلزده دولت
وی ضمن اذعان به اینکه برخی حامیان پزشکیان از عملکرد دولت دلزده شدهاند، این نارضایتی را ناشی از عدم تعریف روشن از وفاق میداند. شکوریراد معتقد است، پزشکیان برای حفظ حمایت بدنه و رأس قدرت باید وفاق را به گونهای اجرا کند که در هر دو سوی حاکمیت و جامعه رضایت ایجاد کند. لذا رویکرد پزشکیان موجب شد که وفاق در سطح عالی مدیریت کشور اتفاق بیفتد؛ یعنی الان میبینید که روسای سه قوه همراستا با رهبری هستند. او انتقادهایی نیز به ساختار تصمیمگیری کشور دارد بهویژه از ناترازی اختیارات و مسئولیتها به عنوان یکی از بحرانهای ساختاری یاد میکند: اگر اختیارات به درستی توزیع و استفاده میشد، مدیریت کشور میتوانست مؤثرتر عمل کند. الان در بسیاری موارد، تصمیمگیریها شفاف نیست. شکوریراد تأکید میکند که در فرآیند انتخاب وزرا، نیمی از گزینهها حاصل وفاق و نیمی از تحلیل گروههای مشورتی بودند اما همین مصالحه موجب شد که برخی افراد شایسته کنار گذاشته شوند. او به صورت تلویحی نسبت به نقش قالیباف در سوءبرداشت از مفهوم وفاق نیز انتقاد دارد و معتقد است که پزشکیان این مفهوم را با رویکردی فردی، فطری و بدون پشتوانه نظری دنبال کرده است.
با این حال، او روند رشد و تطور شخصیتی پزشکیان در دولت را مثبت ارزیابی میکند و میگوید:«از زمان تشکیل دولت، در هر ملاقات، شاهد پیشرفت و پختگی بیشتری در دکتر پزشکیان بودهام؛ او اکنون با خرد جمعی کار میکند و به عقلانیت در مدیریت بها میدهد.»

