رویکرد ایران به مذاکرات رفع تحریمها چگونه باید باشد؟
به قلم؛ کوروش احمدی؛ دیپلمات پیشین
یکی از دستاوردهای حضور دکتر پزشکیان و همراهان ایشان در نیویورک را میتوان روشن شدن گوشههایی از رویکرد ایران به موضوع مذاکرات هستهای به شمار آورد. سخن آقای پزشکیان در مجمع عمومی از «تعامل با اعضای برجام» و ضرورت عمل آنها به «تعهدات برجامی به طور کامل و با حسننیت» مهم است. البته آقایان عراقچی و روانچی در اظهاراتی که داشتهاند، ذکری از برجام نکرده و تنها از «رفع تحریمها» سخن گفتهاند. آقای عراقچی گفته است، تلاش دارد «دور جدیدی از مذاکرات درخصوص مذاکرات هستهای آغاز شود». آقای روانچی نیز بعد از ملاقات با مدیران سیاسی فرانسوی، انگلیسی و آلمانی از «ضرورت گفتوگو و همکاری با هدف پرداختن به موضوعات مورد نگرانی و علاقه متقابل ازجمله مذاکرات رفع تحریمها و موضوعات هستهای» گفته است. اگرچه این اظهارات مثبت است و در مقایسه با اظهارات یکی دو ماه قبل تا حدودی معرف اتخاذ رویکرد جدیدی است؛ اما هنوز با یک رویکرد کامل و منسجم فاصله داریم. در این مورد نکات زیر قابل طرح است:
۱. با توجه به سخنان آقای پزشکیان و سخنان دو مقام وزارت خارجه روشن نیست که آیا احیای برجام مدنظر است یا گزینهای جایگزین. سوال دیگر این است در شرایطی که احیای برجام دیگر مانند تیر ۱۴۰۰ و اسفند ۱۴۰۰ و شهریور ۱۴۰۱ بر مبنای توافق حاصله محتمل نیست، ایران آماده باز کردن توافق برجام و مذاکره برای اصلاح آن خواهد بود یا خیر. در این رابطه، پیوست داخلی مذاکرات آتی و تلاش برای تعدیل مخالفت سرسختانه طیفی در داخل با برجام نیز مهم است.
۲. تکلیف فرمت مذاکرات نیز باید روشن شود. سوال این است که با توجه به تغییر شرایط بینالمللی و حاد شدن تقابل بین چین و روسیه از یکسو و غرب از سوی دیگر، آیا همچنان همان فرمت ۱+۵ ممکن و مطلوب است یا خیر. واقعیت این است که این فرمت از ابتدا ترجیح ایران بود و ضرورتی به حضور چین و روسیه در این مذاکرات وجود نداشت. چون آنها تحریمی علیه ایران اعمال نکرده بودند و بهعنوان عضو دائمی شورای امنیت نیز تحت هیچ شرایطی منطقاً نمیتوانستند و نمیتوانند مانع تایید یک توافق بین ایران و غرب برای لغو تحریمها شوند. ضمن اینکه حداقل در شرایط کنونی توافقی بین ایران و غرب نیازی به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد ندارد.
۳. ایران در ادامه باید تصمیم بگیرد که آیا حاضر به مذاکره مستقیم با آمریکا، چه امروز برای جلوگیری از افزایش بیشتر تنشها در منطقه و در رابطه با اوکراین و چه فردا در مورد تحریمهاست یا خیر. نحوه مذاکره تنها یک امر شکلی نیست بلکه بر محتوا نیز تاثیر دارد و ازجمله میتواند برای طرف مقابل شاخص میزان جدیت ایران باشد. مذاکره غیرمستقیم نه تنها از نظر زمانبر بودن و ایجاد سوءتفاهم مسالهساز است بلکه به مصلحت و در شأن ایران نیز نیست که در ارتباط با مسائل اساسی به کشورهای کوچکی که خود رقیب و گاه دشمن ایران هستند و منافع خاص خود را دارند، متوسل شود.
۴. ایران باید تصمیم بگیرد که آیا به لحاظ محتوای مذاکرات احتمالی احیاناً مایل به مذاکره در مورد موضوعات بیشتری خواهد بود یا خیر. تجربه برجام نشان داده که مهمترین اشکال برجام ۹۴ تکموضوعی بودن آن بوده است. به این معنی که برجام منحصراً بر برنامه هستهای ایران و تحریمهای هستهای فراملی غرب متمرکز بود و دیگر انواع تحریمهای فراملی شامل تحریمهای حقوق بشری، موشکی، نظامی و تروریسم و نیز تحریمهای دوجانبه آمریکا از شمول برجام خارج بود. تجربه برجام نشان داد که لغو تنها بخشی از تحریمها و ادامه بقیه تحریمها موجب سردرگمی شرکتها و بانکهای بینالمللی میشود و آنها اکثراً با توجه به خطر اعمال جریمههای سنگین از خیر کار با ایران میگذرند.
به علاوه، ایران و آمریکا در ارتباط با طیف گستردهای از موضوعات سیاسی و امنیتی با هم مشکل دارند، ادامه این مشکلات نیز تاثیر سوء خود را بر هر توافق محدود و تک موضوعی بر جا میگذارد و موجب بسیج طیفی از افراطیون در داخل کشورها برای به شکست کشاندن توافق میشود. لذا اگر هدف ایران نیل به یک توافق تک موضوعی دیگر با آمریکا باشد چنین توافقی همواره متزلزل و در خطر خواهد بود و ثباتی که پیششرط توسعه پایدار در ایران است، حاصل نخواهد شد.
پیشرفت در مذاکره در مورد تحریمها بدون اینکه تعدیلی در تعارضات بین طرفین در مورد اوکراین و مسائل منطقه و حداقلی از تنشزدایی در منطقه حاصل شود به سد مخالفت کشورهای منطقه برخورد خواهد کرد. حداقل اینکه در صورت ادامه این تعارضات سیاست داخلی در کشورهای غربیف مانع بزرگی بر سر راه چنین مذاکراتی خواهد بود.
۵. ایران فرصت کافی برای پرداختن به این موضوعات را دارد. چون مادام که رئیسجمهور جدید آمریکا در اول بهمن در کاخ سفید مستقر نشده و تیم سیاست خارجیاش را منصوب نکرده، امکان مذاکرات معنیدار در مورد تحریمها وجود نخواهد داشت. اما در این فاصله تماس بین ایران و آمریکا و اروپا در چارچوب همان «تفاهم نانوشته» اجتنابناپذیر است و در جریان این تماسها طرفین میتوانند در جهت تعدیل تعارضات و ایجاد زمینه بهتری برای مذاکرات در مورد تحریمها نیز تلاش کنند. در این فاصله کار روی پیوست روابط عمومی مذاکرات نیز مهم است. ادامه تنشهای لفظی مانند معرفی کردن ایران و آمریکا به عنوان دو کشور دشمن و امثال آن کمکی به پیشرفت در مذاکرات نخواهد کرد.