به یاد “علیرضا ذکاوتی”
علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، پژوهشگر برجستۀ معاصر که آثار گوناگونی در زمینۀ عرفان، ادبیات، ترجمه و تصحیح از خود به یادگار گذاشته، ظهر چهارشنبه ۲٠ فروردین پس از طی یک دورۀ بیماری در ۸۲ سالگی درگذشت.
علیرضا ذکاوتی قراگزلو، زادۀ سال ۱۳۲۲ در شهر همدان بود و تا پایان عمر در زادگاه خود زیست. ذکاوتی دربارۀ خودش گفته بود: «به سال ۱۳۲۲ در یک خاندان مذهبی، علمی و عرفانی در همدان متولد شدهام. پدرم مرحوم شیخ علیاصغر ذکاوتی قراگزلو متخلص به «زمزم همدانی»، عالم و ادیب و خطیب و عارف و مدرس و شاعر بود. مادرم از خاندان حاج محمدجعفر کبوترآهنگی (مجذوب) از عارفان نامدار قرن سیزدهم هجری است. از کودکی با کتاب بزرگ شدهام و از حضور در مجالس اهل علم در همدان و قم بهره برده و از محضر پدرم و دیگر خویشاوندان که اهل علم بودند، استفاده کردهام. مطالعات پیوسته و گستردهای در ادب فارسی و عربی، عرفان اسلامی، عقاید و مذاهب و تاریخ اجتماعی ایران بعد از اسلام دارم و در هر دو رشتۀ ادبیات ابداعی و ادبیات تحقیقی و نیز ترجمه از عربی به فارسی، آثار متعددی پدید آوردهام که از آن جمله ترجمۀ «تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری» (تألیف آدام متز) در سال ۱۳۶۳ و ترجمۀ کتاب «نظام اداری مسلمانان در صدر اسلام» در سال ۱۳۸۵ «کتاب سال» شناخته شد و موفق به اخذ جایزه شدم. همچنین به مناسبت چاپ مقالات متعدد در نقد کتاب در مجلات وزین کشور در سال ۱۳۷۷ به عنوان «منتقد نمونه» و در سال ۱۳۹۰ به عنوان منتقد پیشکسوت موفق به اخذ جایزه شدم. جزء هیأت مؤلفین دائرۀالمعارف تشیع بوده و با بنیاد دائرۀالمعارف اسلامی و دانشنامۀ جهان اسلام همکاری مداوم داشته، با مرکز نشر دانشگاهی درخصوص تهیۀ مقالات و ویرایش کتب ارتباط مستمر داشتهام. تدریس من در دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان از بدو تأسیس بهطور مستمر بوده است. در مرکز آموزش عالی ابن سینا نیز به مدت ۱۰ سال تدریس کردهام و استاد مدعو ادبیات فارسی و عربی در دانشگاه علامه طباطبایی بودهام. با دانشگاه بوعلی سینا نیز همکاری پژوهشی داشتهام.»
ذکاوتی در ادب فارسی و عربی، عرفان اسلامی، عقاید و مذاهب و تاریخ اجتماعی ایران بعد از اسلام، مطالعات پیوسته و گستردهای داشت و نقدهای بسیاری بر آثار کلاسیک ایران نوشته و تحقیق و ترجمههای بسیاری از او به یادگار مانده است. از کارهای برجستۀ او در تصحیح بازسازی کهنهترین نسخۀ «اسکندرنامه» منوچهر خان حکیم بوده که توسط انتشارات سخن در سال ۱۳۸۸ چاپ شده است. ذکاوتی دربارۀ این تصحیح گفته: «این نسخه، درهمریخته بود و من روی ترتیب طبیعیاش آن را مرتب و جاافتادگیها را با نقطهچین در متن مشخص کردم. صحافی کتاب اشکال داشت که با زحمت زیاد کتاب تنظیم، مرتبسازی و چاپ شد. من در این کتاب استخراج لغات، تعبیرات جالب و اطلاعات تاریخ اجتماعی، مدنیات، غذاها، اسلحه و… که در داستان آمده است، آوردهام. اهمیت کتاب به این است که اوضاع عصر صفوی را به خوبی نشان میدهد. حتی غذاهایی که میخوردند، اسلحههایی که در آن دوره استفاده میکردند همه باعث آشنایی بیشتر خواننده با آن عصر میشود.» اگرچه اسکندر در قبل از میلاد میزیسته اما «اسکندرنامه» متعلق به عصر صفوی است و آن دوران را به خوبی نشان میدهد. کتاب واقعاً جذاب و دوستداشتنی و شامل ماجراهای عاشقانه، پهلوانانه و شیرینکاریهای عیاری است. زبان آن حد واسط بین نثر کتابهای عصر صفوی و زبان محاورهای است و پیشدرآمد نثر مشروطه (نثر جدید ایرانی) بهشمار میرود. اولین کتابهای متاخر در عصر قاجار- متعلق به حدود ۱۵۰ سال پیش- به همین نثر نوشته شده است. رمانهای تاریخی مانند «شمس و طغرا» از محمدباقر خسروی و ترجمههای «ژیل بلاس» یا «حاجی بابای اصفهانی» به قلم میرزا حبیب اصفهانی متأثر از نثر نقالی خصوصاً «اسکندرنامه» است. پس این کتاب در تحول نثر فارسی جایگاه مهمی داشته است.
از جمله کارهای متأخر استاد ذکاوتی در متون نثر فنی فارسی این است که کتابهای «فرائدالسلوک» شمسالدین سجاسی و «محبوب القلوب» میرزا برخوردار فراهی و ترجمۀ «سلوان المتاع» ابن ظفر را با حذف مترادفات و مکررات و تتابع اضافات ساده کرده، بدون آنکه تصرفی در ساختمان نحوی جملهها ایجاد شده باشد به فهم خواننده متوسطالحال امروزی نزدیک کرده است. همین کار را در مورد «اسکندرنامه» ۷ جلدی و «رموز حمزه» چاپ سنگی نیز صورت داده که قدمی است در راه آشنا کردن نسل معاصر با فرهنگ قدیم و از این رو میتوان او را پژوهشگری مرزی دانست. از دیگر کارهای تازۀ علیرضا ذکاوتی معرفی و ترجمۀ برخی از شاهکارهای ادب عربی به زبان فارسی از جمله مقامات بدیعالزمان همدانی و مقامات حریری و اشعاری از ابوالعلاء معری و قطعات مفصلی از جاحظ و ابوحیان توحیدی است. کتابهای «عرفانیات»، «حافظیات» و «عمر خیام» هم از مهمترین آثار او هستند.