چگونه از فعال شدن مکانیسم ماشه جلوگیری کنیم؟

فعالسازی مکانیسم ماشه یا «اسنپبک» در چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به معنای بازگشت فوری و خودکار تحریمهای بینالمللی علیه ایران است که پیشتر در توافق هستهای برجام لغو شده بودند. این سازوکار، بدون نیاز به تصمیمگیری جدید یا امکان استفاده از حق وتو، تحریمهای مالی، بانکی، نفتی و فناوریهای حساس هستهای را بازمیگرداند. پیامدهای این اقدام در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گسترده است و میتواند ایران را در موقعیت دشواری قرار دهد.
در حالی که فعال شدن مکانیسم ماشه به کابوسی برای اقتصاد ایران تبدیل شده، برخی نسبت به آن بیتفاوتاند، برخی با تهدید پاسخ میدهند و برخی خواستار جلوگیری از آن هستند.
بازگشت تحریمها چنانکه یدالله کریمیپور معتقد است؛ فشار اقتصادی شدیدی بر ایران وارد خواهد کرد. کاهش درآمدهای نفتی، بهعنوان ستون اصلی اقتصاد ایران، یکی از بارزترین اثرات خواهد بود. با محدود شدن صادرات نفت و محصولات پتروشیمی، منابع ارزی کشور کاهش مییابد که به افت ارزش پول ملی و افزایش تورم منجر میشود. این وضعیت، گرانی کالاها، بهویژه مواد غذایی و دارو، را در پی خواهد داشت. همچنین دسترسی ایران به سیستم مالی جهانی محدودتر شده و تراکنشهای بینالمللی با اختلال مواجه میشوند. شرکتهای خارجی که با ایران همکاری میکنند تحت تحریمهای ثانویه قرار گرفته و این امر سرمایهگذاری خارجی را به شدت کاهش میدهد.
علاوه بر این، بازرسی شناورهای ایرانی در آبهای بینالمللی و حذف یا گران شدن بیمه کشتیها، هزینههای تجارت خارجی را افزایش میدهد. این محدودیتها، زمان ترخیص کالاها را طولانیتر کرده و زنجیره تأمین را مختل میکند. در سطح داخلی، کاهش فعالیت بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط، افزایش بیکاری و کاهش قدرت خرید مردم، زندگی روزمره را دشوارتر خواهد کرد. پساندازهای مردم به دلیل افت ارزش ریال کاهش یافته و آینده اقتصادی غیرقابل پیشبینیتر میشود.
از منظر سیاسی، فعالسازی مکانیسم ماشه موقعیت ایران در مذاکرات هستهای را تضعیف میکند. این ابزار به کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و اروپا، اهرم فشاری میدهد تا ایران را به بازگشت کامل به تعهدات برجام یا پذیرش شرایط جدید وادار کنند. به گفته عبدالرضا فرجیراد، تحلیلگر مسائل بینالملل، بازگشت تحریمها با پشتوانه حقوقی شورای امنیت میتواند، اقدامات نظامی احتمالی علیه ایران را «قانونی» جلوه دهد. این موضوع ریسک تنشهای منطقهای را افزایش داده و ایران را در برابر فشارهای نظامی و دیپلماتیک آسیبپذیرتر میکند.
علاوه بر این، کشورهای دیگر حتی آنهایی که تمایل به همکاری با ایران دارند، به دلیل الزامات حقوقی شورای امنیت، ناچار به اجرای سختگیرانهتر تحریمها خواهند شد. این امر میتواند به کاهش سطح روابط دیپلماتیک، سختتر شدن دریافت ویزا و محدودیتهای مهاجرتی منجر شود. در نتیجه، انزوای دیپلماتیک ایران تشدید شده و توانایی کشور برای ایجاد ائتلافهای بینالمللی کاهش مییابد.
در سطح اجتماعی، فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند نارضایتی عمومی را افزایش دهد. گرانی، کمبود کالاهای اساسی و کاهش فرصتهای شغلی، فشار روانی و اقتصادی بر خانوارها را تشدید میکند. این وضعیت ممکن است به نارضایتی از عملکرد دولت منجر شود بهویژه در شرایطی که اعتماد عمومی به نهادهای دولتی تحت تأثیر مشکلات اقتصادی قرار دارد.
با توجه به آگاهی دولت ایران از ابعاد گسترده این تهدید، احتمالاً تلاشهای دیپلماتیک برای جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه افزایش خواهد یافت. ایران ممکن است از طریق مذاکرات غیرمستقیم یا واسطههایی مانند قطر و عمان به دنبال کاهش تنشها باشد. همچنین تقویت روابط با کشورهای غیرغربی مانند چین و روسیه میتواند بهعنوان راهکاری برای کاهش اثرات تحریمها مدنظر قرار گیرد، هرچند این کشورها نیز به دلیل ملاحظات حقوقی شورای امنیت، ممکن است در همکاری با ایران محتاطتر شوند.
به هرحال فعالسازی مکانیسم ماشه، چالشی چندوجهی برای ایران ایجاد میکند. در بعد اقتصادی، کاهش درآمدها، تورم و انزوای مالی، زندگی مردم را دشوارتر خواهد کرد. در بعد سیاسی این اقدام، موقعیت ایران را در مذاکرات تضعیف کرده و ریسک تنشهای نظامی را افزایش میدهد. در سطح اجتماعی، نارضایتی عمومی و فشارهای روانی تشدید خواهد شد. با این حال، ایران احتمالاً با تقویت دیپلماسی و مدیریت داخلی، تلاش خواهد کرد تا اثرات این بحران را کاهش دهد. موفقیت این تلاشها به عوامل متعددی از جمله انسجام داخلی و تحولات بینالمللی بستگی دارد.
در عین حال باید توجه داشت که اگر به هر دلیلی، مکانیسم ماشه فعال شد، آن را پایان دنیا و ایران قلمداد نکنیم. ایران طی سالهای اخیر توانسته است با تکیه بر ظرفیتهای بومی، فناوریهای پیشرفته و شبکههای منطقهای، بخشی از فشار تحریمها را خنثی کند. تجربه نشان داده است که فشارهای خارجی، اگرچه سخت و پرهزینه هستند و اقتصاد ایران را فلج میکنند و میتوانند دامنه نارضایتیها را افزایش بدهند اما به وقت جنگ، ایرانیان نشان دادند با همراهی دولت و همگرایی داخلی، میتوانند سختیها را تحمل کنند به شرط اینکه چشمانداز روشنی وجود داشته باشد.
از منظر امنیت ملی نیز دولت میتواند با تقویت پیوندهای منطقهای بهویژه با کشورهای همسایه و قدرتهای نوظهور آسیایی، هزینههای انزوای تحمیلی غرب را کاهش دهد.
تجربه تاریخی نشان داده که فشارهای یکجانبه خارجی در نهایت به بازگشت به میز مذاکره منتهی میشود. ایران میتواند با اتخاذ راهبردی هوشمندانه، دوباره میز مذاکره را فعال کند. منوط به اینکه استراتژی ما، مذاکره برای مذاکره نباشد. مذاکره برای پایان دادن به تحریمها باشد. از زاویه امنیت داخلی نیز انسجام ملی و مدیریت رسانهای نقشی تعیینکننده دارند. آگاهیبخشی به افکار عمومی درباره ابعاد جنگ اقتصادی، میتواند از شکلگیری روایتهای مغرضانه جلوگیری کرده و جامعه را نسبت به اهداف واقعی قدرتهای خارجی حساستر کند. در همین مسیر، تقویت دیپلماسی عمومی و روایتسازی در رسانههای جهانی میتواند، چهرهای فعال و مقاوم از ایران به نمایش بگذارد.
در نهایت، فعال شدن مکانیسم ماشه را میتوان آزمونی تاریخی برای ایران دانست؛ آزمونی که تهدیدهای فوری در حوزه اقتصاد، سیاست و اجتماع دارد. موفقیت ایران در عبور از این چالش بیش از هر چیز وابسته به انسجام داخلی، تقویت توان دیپلماتیک و بهرهگیری از ظرفیتهای منطقهای و جهانی است. اگر این مسیر با هوشمندی طی شود نه تنها آثار منفی تحریمها مهار خواهد شد بلکه ایران میتواند در موقعیتی جدید و قدرتمندتر در معادلات آینده جهان ظاهر شود.

