وزیر خارجه آلمان میگوید: آماده گفتوگو و مذاکره با ایران هستیم

روابط ایران و آلمان که سالها بر پایه تعامل محتاطانه، منافع اقتصادی مشترک و تلاش برای مدیریت اختلافها شکل گرفته بود این روزها وارد مرحلهای بیسابقه از تنش و بیاعتمادی شده است. سخنان تند نمایندگان آلمان در سازمان ملل همراه با ورود رسمی برلین به روند فعالسازی مکانیسم ماشه در کنار بریتانیا و فرانسه، معادلات دیپلماتیک را وارد فضای متفاوتی کرده است؛ فضایی که در آن اروپا مدعی است، ایران تعهدات هستهای خود را نقض کرده و تهران نیز تأکید دارد، طرفهای اروپایی و آمریکا اولین ناقضان برجام بودهاند.
در تازهترین موضعگیری «ریکیلف بویتن» نماینده آلمان در سازمان ملل، ایران را به «عدم پایبندی کامل به تعهدات» متهم کرد و گفت: «ما برای سالها با ایرانیها در تماس بودیم اما اقدامات کافی ندیدیم و آنها تمام تعهدات خود را نقض کردند. برای همین پس از هشدارهای مکرر، مکانیسم ماشه را فعال کردیم؛ البته این پایان دیپلماسی نیست و آماده گفتوگو با ایران هستیم.» او در ادامه بر لزوم شفافسازی درباره مواد هستهای و برنامه اتمی ایران تأکید کرد و گفت، کشورهای عضو سازمان ملل باید برای جلوگیری از گسترش سلاح هستهای «اقداماتی قاطع» انجام دهند.
این موضعگیری تند در حالی صورت میگیرد که وزارت خارجه آلمان نیز قبلتر بیانیهای صادر کرده و با تکرار ادعاهایی مشابه اعلام کرده بود: «ایران به تعهدات خود ذیل برجام عمل نکرده و چارهای جز اعمال تحریم علیه این کشور باقی نمانده است.» برلین تأکید کرد، ایران هرگز نباید به سلاح هستهای دست یابد و آلمان آمادگی دارد برای دستیابی به «توافقی جدید» وارد گفتوگو شود. در واقع، نوع ادبیاتی که این روزها از سوی مقامات آلمانی شنیده میشود، تفاوتی آشکار با گذشتهای نهچندان دور دارد؛ زمانی که برلین سعی میکرد در نقش میانجی یا حداقل بازیگر متعادلتری میان تهران و اروپا باشد.
در سوی دیگر، تروئیکای اروپایی بدون اشاره به خروج یکطرفه آمریکا از برجام و نقضهای مکرر خود اروپاییها، ایران را «عامل اصلی فروپاشی توافق هستهای» معرفی کردهاند. آنها روند ۳۰ روزه فعالسازی مکانیسم ماشه را آغاز کردند؛ مکانیسمی که در صورت تکمیل، تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را به شکل خودکار بازمیگرداند. در همین راستا شورای امنیت نیز پیش از این تحت فشار آمریکا، پیشنویس حمایت روسیه و چین از تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ را رد کرده بود، اقدامی که نشان میدهد، فضای بینالمللی نیز بهگونهای چیده شده که فشارها بر ایران روزبهروز افزایش یابد.
مقامهای آلمان نیز در ماههای گذشته بارها با مواضعی سختگیرانهتر از معمول درباره برنامه هستهای ایران موضعگیری کردند. به باور برلین هرگونه مذاکرات جدید مستلزم آن است که تهران «از غنیسازیای که میتواند به تولید مواد لازم برای سلاح هستهای منجر شود، چشمپوشی کند» و برنامه موشکی خود را نیز تحت کنترل درآورد. چنین مواضعی برای کشوری که همواره با احتیاط در قبال ایران حرکت کرده بود، نشانهای از تغییر رویکردی جدی ارزیابی میشود.
روابط ایران و آلمان بهطور سنتی بر سه محور استوار بوده است: منافع اقتصادی مشترک، نقش میانجیگرانه آلمان در بحرانهای ایران و اروپا و تلاش برای حفظ کانالهای ارتباطی حتی در سختترین شرایط. آلمان در سالهای گذشته در بسیاری از موارد تلاش کرده بود میان ایران و واشنگتن یا میان ایران و اروپا نقش تعدیلکننده داشته باشد. با این حال، تحولات اخیر نشان میدهد، فضای داخلی اروپا و فشارهای سیاسی در آلمان موجب شده این کشور از سیاستهای محافظهکارانه گذشته فاصله بگیرد و در کنار فرانسه و بریتانیا به بازیگری تهاجمیتر بدل شود. همزمان با شدتگیری مواضع آلمان و سه کشور اروپایی، فرانسه نیز بار دیگر از ایران خواسته است همکاری کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را از سر گیرد. بنا بر بیانیه وزارت خارجه فرانسه، «ژان نوئل بارو» در دیدار با «سیدعباس عراقچی» بر لزوم بازگشت ایران به تعهدات پادمانی و اهمیت دستیابی به توافقی پایدار تأکید کرده و گفته است: «ایران هرگز نباید به سلاح هستهای دست یابد و راهحل دیپلماتیک تنها مسیر ممکن است.» این مواضع بار دیگر نشان میدهد، اروپا تلاش دارد پرونده هستهای را بهگونهای مدیریت کند که ضمن حفظ فشار بر ایران، درِ مذاکره را نیز باز نگه دارد.
در سوی مقابل، ایران نیز تلاش کرده مسیر گفتوگو را حتی در شرایط پرتنش حفظ کند. سیدعباس عراقچی در توضیح سفر اخیرش به فرانسه، اعلام کرده بود این سفر بخشی از رایزنیهای مستمر میان تهران و پاریس است؛ رایزنیهایی که شامل موضوعات دوجانبه، مسائل منطقهای و البته پرونده هستهای میشود. او تأکید کرده، ایران و فرانسه اختلافنظرهای زیادی دارند اما همواره گفتوگوهای سیاسی میان دو کشور برقرار بوده است. تماسهای اخیر رؤسای جمهور ایران و فرانسه نیز نشان میدهد هر دو طرف تلاش کردهاند در اوج بحرانهای دیپلماتیک حداقل سطحی از ارتباط را حفظ کنند.
با این حال روند تحولات نشان میدهد که برای تهران، چالش اصلی در هفتهها و ماههای آینده، تغییر رفتار آلمان و همسویی روزافزون این کشور با لندن و پاریس خواهد بود. برلین اکنون برخلاف گذشته نهتنها نقش میانجی ندارد بلکه در برخی موارد حتی از مواضع تندتر نیز دفاع میکند. برخی تحلیلگران معتقدند تحولات سیاست داخلی آلمان، تغییر رهبران سیاسی در اروپا و فشارهای آمریکا بر کشورهای اروپایی موجب شده، آلمان نیز از سیاستهای سنتی خود فاصله بگیرد. نتیجه این تغییرات، فضایی است که ایران باید با آن با دقت بیشتری مواجه شود. افزایش فشارهای سیاسی، بازگشت تحریمهای سازمان ملل، حمایتهای تلویحی برخی قدرتها از حملات علیه تأسیسات هستهای ایران و رفتار دوگانه نهادهای بینالمللی، همه و همه نشاندهنده مرحلهای جدید از مواجهه میان ایران و اروپاست. در چنین شرایطی، حفظ آمادگی برای گفتوگو همراه با ایستادگی بر منافع ملی، مهمترین اولویت سیاست خارجی ایران خواهد بود.

