جذب مهاجر باید از مجراهای قانونی باشد
به قلم؛ شهربانو امانی؛ عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
حضور مهاجران افغان (افغانستانیها) طی سالهای اخیر بهویژه پس از قدرتگیری طالبان در افغانستان در سال ۲۰۲۱ سبب بروز تنشها و مسائل متعددی شده است. موضوع مهاجران افغانستانی بدل به یکی از محورهای اصلی اظهارنظرهای مسئولان شد و پیشنهاداتی نظیر ساماندهی و کمک از کشورهای غربی تا بعضاً پیشنهاداتی نظیر دیوارکشی در مرز شرقی ایران مطرح شد.
بحرانی شدن مسالۀ حضور اتباع در ایران موضوعی غیرقابل کتمان است، موضوعی که سبب صفآرایی حامیان این مهاجران و مخالفان آنها در جامعه شده است. حامیان، استدلالهایی انسانی- اخلاقی را در هستۀ اصلی تحلیلهای خود قرار میدهند و مخالفان حضور اتباع افغانستانی در ایران معمولاً به معضلات اقتصادی خود ایران، افزایش نا امنی در شهرها، اشغال بخشی از شهر توسط اتباع و حتی گفتارهایی نژادپرستانه متوسل میشوند.
مهاجرت پدیدهای است که تاثیرات عمیق و ماندگاری بر جوامع میگذارد. ایران با جمعیت گسترده مهاجران افغانستانی و عراقی به یکی از بزرگترین کشورهای پذیرنده پناهندگان در جهان بدل شده و این امر با خود چالشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی به همراه آورده است. در همین راستا مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری در گزارشی به بررسی سیاستهای مهاجرتی در ایران پرداخته است. این گزارش نشان میدهد که افزایش جمعیت مهاجران، ایران را با تغییرات جمعیتی، گسترش آسیبهای اجتماعی و افزایش نرخ بیکاری مواجه کرده است. در مقایسه با نظام مهاجرتی آلمان، ایران از نبود دادههای دقیق و سیاستهای مشخص برای مدیریت مهاجران رنج میبرد. در این راستا، پیشنهاد شده است که نظام جمعآوری دادههای مهاجرتی متمرکز و همکاریهای منطقهای تقویت شود تا کشور بتواند در مواجهه با این چالشها مدیریت بهتری داشته باشد. همچنین توصیه شده است که سیاستهای مرتبط با ویزا، اشتغال و حمایتهای اجتماعی با هدف کاهش آسیبپذیری جامعه میزبان و ساماندهی مهاجران به طور هدفمند و کارآمد اجرا شود.
امروزه اغلب کشورها با پدیده مهاجرت مواجهند و از آن تاثیر میپذیرند. پیامدهای مهاجرت محدود به یک دوره مشخص نیست و در بلندمدت بر زندگی فردی و اجتماعی افراد تاثیر دارد. در ایران با وجود میلیونها پناهنده، مهاجر قانونی و پناهجوی غیرقانونی از سوی افغانستان و قریب ۴۰ هزار پناهنده عراقی به یکی از بزرگترین کشورهای پناهنده و مهاجرپذیر در دنیا تبدیل شده است. حضور گسترده مهاجران، ابعاد مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار داده و نگرانیهایی را ایجاد کرده است. ضرورت دارد دولت نسبت به اعمال سیاستگذاریهای کلان در این مورد اقدام کند و با چالشها و نگرانیهای مترتب بر حجم جمعیتی اتباع خارجی در کشور برنامهریزی و اقدامات لازم را به عمل آورد.
برای تعدیل این نزاع در گام نخست باید از درگیر شدن در بازیهای نژادپرستانۀ موجود که باعث انحطاط اخلاق در جامعه شده و تبعات جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت، جداً خودداری شود. این بازیهای ترسناک و دیگریستیزی، میتواند جامعه را به سمت رادیکالیزه شدن و عدم پذیرش هر نوع دیگری سوق دهد. به علاوه این رویکردها جز بروز بحرانهای بیشتر هیچگونه دستاورد عملی نخواهند داشت. خشم از اتباع و برخورد قهریه با آنها باید به سمت مطالبهگری و خواست از دولت برای تغییر سیاستها در برابر مهاجران پیش رود.
البته دولت نباید در پی اجرای سیاستهایی غیرعملی مثل دیوارکشی در مرز شرقی باشد،که اگر چنین ایدههایی پاسخگوی وضعیت مهاجران غیرقانونی بود، دولت آمریکا پیشتر میتوانست با دیوار موجود جلوی مهاجران مکزیکی را بگیرد. باید پذیرفت دیواری چند متری هرگز نخواهد توانست مانعی برای مهاجران افغان که بعضاً سختترین راهها را برای مهاجرت به ایران انتخاب میکنند، باشد. دولت باید به مانند بسیاری از کشورها، مهاجران افغان را نه از مجرای غیرقانونی بلکه از مجرای قانونی و از طریق فرآیندهای جذب مهاجر انجام دهد و سعی کند با شفاف کردن تعداد مهاجران، مجراهای ورودی آنها و … بر این امر نظارت کند. همانند عمدۀ کشورهای توسعهیافته. افغانستانیها نباید در مشاغلی با حداقل دستمزد در جامعه جذب شوند. اگر آنها به فراخور توان جذب در دانشگاه و مشاغل رسمیتر شوند، میتوان از پیدایش نوعی خشم دوطرفه انباشته تا حد قابل توجهی جلوگیری کرد. اول اینکه، تصویر کلیشۀ سوژۀ افغان با یک شغل با حداقل دستمزد زدوده میشود و دوم از خشم افغانستانیهایی که به صورت تاریخی به انجام این مشاغل در ایران پرداختهاند، کاسته میشود.