روز گذشته انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری در سراسر ایران برگزار شد. انتخاباتی که برخلاف دورههای قبل، شور انتخاباتی تا آخرین ساعات آن آغاز نشد و سیاستمداران و چهرههای نزدیک به حاکمیت چندین و چند بار تلاش کردند، مردم را به شرکت در انتخابات راغب کنند. دو جناح سیاسی داخل کشور هر دو چندان رغبتی از خود نشان ندادند که مردم در انتخابات شرکت کنند. اصولگرایان اساساً با افزایش مشارکت مردم در انتخابات مشکل و مساله دارند و از دیرباز با اهرمهایی که داشتند و دارند با ردصلاحیتهای چهرههای اصلاحطلب و کنار گذاشتن چهرههای اصلی آن تلاش کردند و میکنند، صحنه انتخابات را به گونهای بچینند که خودشان بدون دردسر وارد مجلس یا ریاستجمهوری شوند. نمونههای متعددی نیز در تاریخ پس از انقلاب وجود دارد که شورای نگهبان در کنار جناح اصولگرا قرار گرفت و با ردصلاحیت چهرههایی مانند سیدحسن خمینی در انتخابات خبرگان رهبری، هاشمیرفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ و علی لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ فضایی را به وجود آورد تا کاندیدای مورد نظر جناح اصولگرا به راحتی وارد کاخ ریاستجمهوری یا مجلس شود. این وضعیت البته همیشه جوابگو نبوده و نیست. چه آنکه در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ با ردصلاحیت هاشمی، مردم عصبی شدند و به امید تغییرات به حسن روحانی رای دادند تا کاندیدای اصلی جناح اصولگرا که سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف بود، رای نیاورند. اما در انتخابات ۱۴۰۰ آن اتفاقی رخ داد که از قبل از آن منتظر بودند.
از آن سو، در جناح اصلاحطلب با تشکیل جبهه اصلاحات، هدایت اصلی این جریان بر عهده این نهاد قرار گرفت. این نهاد نیز به جای آنکه برای حتی یک صندلی بجنگد از پیش اعلام کرد که در این انتخابات شرکت نخواهد کرد، چون کسی را واجد رای دادن نمیداند. اما ۱۱۰ نفر از بدنه جبهه اصلاحطلبی با انتشار بیانیهای که اذعان داشت حتی برای یک صندلی هم باید جنگید تا یک نماینده شایسته وارد مجلس شود به انتخابات وارد شد. با این حال تخریب گسترده این ۱۱۰ نفر از یکسو و نیز صحنهآرایی آن جناح و نیز ناکارآمدی مجلس و دولت و اتفاقات تلخی که در دو سال گذشته از سوی دولت و مجلس آغاز شد تا مردم روزبهروز بیشتر در تنگنا قرار بگیرند و ناراحت و عصبی شوند عملاً جامعه را به یک دوقطبی بزرگ تبدیل کرد که مقصر اصلی این دوقطبی هم ابراهیم رئیسی بود و هم باقر قالیباف. از آن سو، برخی از اصلاحطلبان و میانهروها نیز در انتخابات دیروز شرکت کردند. آنها هر یک پس از انتخابات دلایل رای دادن خود را نیز گفتند.
به این دلایل رای دادم
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور پیشین درخصوص دلایل رای دادن خود میگوید: انتخابات، مهمترین و کمهزینهترین راه پیشبرد توسعه، اصلاح و مردمسالاری است. کسانی که مانع از یک انتخابات معنادار و پرشور با حضور نامزدهای انتخاباتی همه جریانات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شدهاند به توسعه و آبادانی کشور کمک نکردهاند. لازم بود با عمل به سخنان رهبری امکان رقابت موثر و معنادار فراهم میشد تا زمینه مشارکت بالا در اکثریت قاطع حوزههای انتخابیه به وجود آید که متاسفانه چنین نشد. با این حال نمیتوان همین انتخابات را خالی از فایده دانست؛ مشارکت در انتخابات آثار مستقیم و غیرمستقیمی بر امور کشور ازجمله مسائل داخلی و بینالمللی دارد. معتقدم بهرغم تلاش برخی جریانات برای کم اثر کردن نقش مجلس در امور کشور، همچنان نهاد مجلس را باید مهم و جدی تلقی کرد. به همین دلیل و برای صیانت از صندوق رای، امروز در انتخابات رای دادم چراکه معتقدم: به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل/ اگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم.
جهانگیری میگوید: «معتقدم با رای به افرادی معترض به شرایط موجود شاید بتوان جریان مهندسیکننده انتخابات را از کرده خود پشیمان کرد و امکان تشکیل فراکسیونی ولو کوچک را از منتخبانی اصلاحطلب، میانهرو و توسعهگرا به وجود آورد. معتقدم در سراسر کشور برخی نامزدهای انتخاباتی سالم و شجاع بوده و دغدغه مسائل ملی دارند؛ امیدوارم این افراد با حمایت مردم به مجلس ورود پیدا کنند تا بتوانند مانع تصمیمات مخرب در مسیر توسعه کشور و زندگی مردم باشد و علاوه بر آن تلاش کنند تا آلام کمرشکن مردم کاهش یابد».
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل پیشین حزب کارگزاران سازندگی نیز درباره شرکتش درباره انتخابات گفت: البته رقابت داخلی است. رقابت بین پایداری، حداد، قالیباف و امثالهم است. این به آن میگوید پاجوش، چناری و… به یکدیگر توهین میکنند، فکر میکنند رقابت شکل گرفته است. رقابت اصلی بین فکرهاست. مدیرمسئول روزنامه هممیهن در پاسخ به سوال دیگر این خبرنگار در مورد ارزیابی او از شانس اصلاحطلبان در این انتخابات نیز گفت: بالاخره میخواهند از آن شعر معروف سعدی پیروی کنند که «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل/ که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم». یکی از کاندیداهای لیست مطهری امروز به من میگفت ما حداقل در پیشگاه تاریخ وجدان خودمان شرمنده نخواهیم بود. بالاخره شاید بتوانیم تغییری ایجاد کنیم. ولی اینکه رای بیاورند یا نه؛ با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از طرفدارانشان شرکت نکردهاند به دلیل عدم اعتماد و ردصلاحیتها بعید است.
عبدالناصر همتی، کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ نیز درخصوص شرکتش در انتخابات گفت: همیشه گفتهام قهر با صندوق را نمیپذیرم. در انتخابات ۱۴۰۰ هم شعارم همین بود و هر موقع حضور مردم بوده، تحولآفرین بوده و دشمنان را مأیوس کرده است، البته باید بپذیریم که بد عمل کردند و این روش بررسی صلاحیتها را ما قبول نداریم. برای جلوگیری از بدتر شدن وضعیت حتماً باید حضور داشته باشیم. دلمان نمیخواهد خالصسازی زیاد شود. دلمان میخواهد مجلس ما به اعتدال و نظر عمومی مردم نزدیکتر شود، رای میدهیم، برای اینکه میخواهیم در کشور زندگی کنیم و براساس نظر مردم، کشور اداره شود. کار خوبی نکردند. در ارزیابی صلاحیتها یک مقداری بد عمل کردند ولی این دلیل نمیشود حضور نداشته باشیم. باید از اینکه انتخابات یه طرفه شود جلوگیری کنیم، کشور باید با اراده مردم اداره شود.
وی با بیان اینکه همیشه گفتهام قهر با صندوق را نمیپذیرم، گفت: در انتخابات ۱۴۰۰ هم شعارم همین بود هر موقع حضور مردم بوده تحولآفرین بوده و دشمنان را مأیوس کرده است، البته باید بپذیریم که بد عمل کردند این روش بررسی صلاحیتها را ما هم قبول نداریم.
همتی با بیان اینکه مردم باید حس کنند وقتی رای میدهند و ارادهای میآید حاکم میشود، میتواند در کشور تعیینکننده باشد و براساس نظر و صلاح مردم تصمیمی بگیرد نه برخلاف آن، گفت: خود من شخصاً میبینم افراد خیلی محدود برای انتخاب هستند، چگونه میتوانید از انتخاب محدود مطالبه حداکثری کنید. انشاالله همانهایی که مجلس میروند حتی اگر قبول نداشته باشیم را باید کمک کنیم تا اراده مردم را پیش ببرند، نه اراده و امور خودشان را.
محمدرضا عارف نیز هنگام رای دادن گفت: باید در مجلس افرادی باشند که شرایط را درک کرده و برای برونرفت از شرایط راهکار داشته و خیلی دنبال شعار نباشند. در مجالس گذشته بعضاً همکاران و نمایندگان بیشتر دو دغدغه دارند؛ ابتدا در نطقهای خود طوری صحبت کنند که به آنها دوباره رای داده شود و اینکه هیاتهای نظارت و شورای نگهبان از عملکرد آنها راضی بوده تا تایید صلاحیت شوند. محمدرضا عارف در پاسخ به سوال خبرنگار جماران مبنی بر اینکه چه اتفاقی افتاد که مردم از شور و هیجان لیست امید به بیاعتمادی رسیدند، گفت: وی درباره توصیه خود برای حضور مردم در انتخابات گفت: با قهر کردن و کنار کشیدن از انتخابات مسالهای حل نمیشود بلکه تشدید هم میشود. مردم اگر در انتخابات شرکت نکنند، آن اتفاقی رخ میدهد که آنها نمیخواهند، پس رای بدهند. توقع مردم از نهادهای حاکمیتی و نظارتی این است که اجازه دهند در چارچوب قانون، افراد واجد شرایط کاندیدا شوند؛ اگر مردم احساس کنند کاندیداها با یک نوع گزینش در هیاتهای اجرایی و هیات نظارت وارد عرصه رقابت میشوند، مردم استقبالی نمیکنند. باید نخبگان سیاسی ریشهیابی کرده که چرا سرمایه اجتماعی جذب شده در سالهای ۹۲ و ۹۴ به خصوص در بین جریان اصلاحات از دست رفت؛ این مساله جدی است که بخشی از آن به درون جبهه برمیگردد و باید در وهله اول جبهه اصلاحات عملکرد خود را ارزیابی کند؛ مبنی بر اینکه چه اتفاقی افتاد این سرمایه اجتماعی بینظیر در انتخابات مجلس دهم در تهران به طور کامل به لیست امید رای دادند و بعد در انتخابات ۹۸ اتفاق دیگری رخ داد. متاسفانه در این موضوع باید نگاهی به نهادهای نظارتی و اجرایی داشت. شاید تلقی این بوده که مردم در سالهای ۹۲ و ۹۴ از جریان اصلاحات فاصله گرفته و رای نمیدهند لذا دریچههای نیمهباز برای حضور جریان اصلاحات را بستند. ما در اینجا گلایه جدی از نهادهای حکومتی و نظارتی داریم که نباید به جای مردم تصمیمگیری کنند و به جای این رویکرد، راهبردهای مقام معظم رهبری را نصبالعین قرار دهند. چرا رهنمودهای مقام معظم رهبری مورد توجه جدی مسئولان قرار نمیگیرد؟ اگر این مساله حل شود دیگر نیازی به تشویق مردم برای شرکت در انتخابات نیست چون درک مردم بالاتر از مسئولان است.
عارف درخصوص انتخابات ۱۴۰۴ گفت: باید همیشه برای همه انتخاباتها حضور و آمادگی داشت لذا در فضای صمیمی چالشها و مشکلات و تنگنظریها را بررسی کرده و برای آخرین بار این موضوع حل شود تا حق مردم به رسمیت شناخته و مردم هم مسئولیت خود را به رسمیت بشناسند. به نظرم باید خیلی از مسائل حل شود.