تحلیل نقش موسیقی اصیل در تاریخ معاصر
موسیقی اصیل یکی از نامهای موسیقی کلاسیک ایرانی است که تاریخی کموبیش ۶۰ ساله دارد و موسیقیدانان مشهور آن را افرادی مانند محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان و شهرام ناظری تشکیل میدهند و مخاطبان معمولاً آن را با نام «موسیقی سنتی» میشناسند. این موسیقیدانان نمایندگان جریان اصلی موسیقی ایرانی، دستکم در دوران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ بودهاند و تلقی خاصی از موسیقی ایرانی را وارد تاریخ کردهاند. آیدین آریافر در کتاب «برساخت اصالت» به فرآیند تاریخی برساخته شدن موسیقی «اصیل» در ۵۰ سال گذشتۀ ایران میپردازد؛ اینکه چگونه این موسیقی که دستپروردۀ نهادهای فرهنگی پهلوی دوم بود به صدای غالب در انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تبدیل میشود. «اصالت» مهمترین، پرتکرارترین و مسألهدارترین مفهومی است که زندگی اجتماعی و تاریخی این جریان به میانجی آن آشکار میشود اما مفهوم اصالت تاریخی دیرینهتر از۶۰ سال اخیر و ابعادی ورای تداعیهای صرف موسیقایی آن دارد. رد پای این مفهوم را میتوان در اولین تأملات تاریخی در عصر مشروطه و تمام دوران پهلوی، انقلاب ۱۳۵۷ و حتی امروز شناسایی کرد. آیدین آریافر در «برساخت اصالت» با واکاوی روند برآمدن مفاهیمی مانند «اصالت» و «ابتذال» به مطالعۀ انتقادی تاریخ اجتماعی ایران در سدۀ گذشته از دریچۀ موسیقی میپردازد؛ همچنین با تمرکز بر جایگاه اجتماعی موسیقی و موسیقیدانان ملی در تاریخ معاصر ایران، لحظاتی از گفتار موسیقی ملی ایران را برجسته میکند و شمایلی از تداوم سلطه و مقاومت اجتماعی در قرن گذشته را به خوانندگان ارائه میکند. کتاب با فصلی دربارۀ کنگرۀ بینالمللی موسیقی تهران در سال ۱۳۴۰ آغاز میشود. این کنگره که ادارۀ کل هنرهای زیبا بانی آن بود، پذیرای تعداد زیادی از موسیقیدانان و شرقشناسان عمدتاً اروپایی میشود. نتایج کنگره که در قالب توصیههایی به مسولان و موسیقیدانان ایرانی منتشر میشود، مقاومتهایی را در عرصۀ موسیقی ایران برمیانگیزد. نویسندۀ کتاب این کنگره یکی از لحظات مهم برآمدن گفتار (گفتمان/ discourse) «اصالت» در موسیقی است که مستقیماً از بالا و در تقاطع شبکهای از نخبگان دستگاه فرهنگی پهلوی و شرقشناسان اروپایی ظاهر میشود و مخالفان کنگره عمدتاً متأثر از جریان علینقی وزیری هستند؛ موسیقیدانانی چون روحالله خالقی و حسین دهلوی.
جدال عارف قزوینی و علینقی وزیری
در فصل دوم نویسنده، عارف قزوینی را در مرکز تحقیق قرار داده. به اعتقاد آریافر عارف شخصیت پیچیده و متناقضی است که برای بار نخست شکلی از «اصالت» را در موسیقی ایرانی تئوریزه میکند. نویسنده در این فصل کوشیده، نسبتی میان تجربۀ تاریخی و زیستۀ عارف و عقاید و جهتگیریهایش برقرار کند و نیمۀ پایانی زندگی او را در میان دشواریهای تاریخی سیاسی و اجتماعی اواخر دوران قاجار به نخستین لحظه از ظهور «اصالت» در موسیقی متصل کند. درگیریهای عارف در اواخر عمر با چهرۀ قدرتمند و نوظهور موسیقی یعنی علینقی وزیری موضوع دیگر این فصل است. شرح این درگیریها را در فصل دوم و فصل سوم به نحوی مکمل ارائه کرده و نشان میدهد که چگونه مداخلۀ عارف در این لحظه از تاریخ، همزمان با نوعی مقاومت در برابر ظهور نظم رضاخانی، عناصری خطرناک و واپسرونده را وارد گفتار «اصالت» میکند و چگونه سرگذشت تلخ زندگی «شاعر ملی» یکی از نخستین تصاویر زمین تاریخی موسیقی در ایران بعد از مشروطه را رؤیتپذیر میکند. در فصل سوم با عنوان «کلنل موسیقیدان» ظهور علینقی وزیری در جایگاه مرکزی و تبدیل شدنش به مرجعیت موسیقی در آستانۀ پدید آمدن نظم رضاخانی توضیح داده میشود. به اعتقاد نویسنده، اهمیت وزیری از چند جنبه است؛ او به شکل متناقضی هم با صورتبندی عارف از «اصالت درگیر میشود و هم خود گزارههایی را وارد تاریخ موسیقی ایران میکند که بعدتر به خدمت صورتبندی نهایی موسیقی «اصیل» درمیآیند. در این فصل عارف و وزیری به عنوان دو تن از فرزندان انقلاب مشروطه نمایان میشوند که تبار و منشأ متفاوتی دارند و همین تفاوت چهرهها و موقعیتهای گوناگون، سوژۀ ایرانی در اوایل قرن چهاردهم شمسی را به میانجی موسیقی رؤیتپذیر میکند. نسبت موسیقیدانان ایرانی با دولت یکی دیگر از موضوعات این فصل است.
فصل چهارم با عنوان «وزیری، میانپردۀ موسیقایی ابتذال» به مطالعۀ موسیقی وزیری اختصاص یافته و نویسنده اثرات متناقض مداخلات تاریخی او بر بدن موسیقی ایرانی را نشان داده و کوشیده میان مواد تاریخی و اجتماعی شکلگیری سوژۀ وزیری با موسیقیاش پیوندی برقرار کند. در این فصل همچنین به جریان غلامحسین مینباشیان و پرویز محمود که مخالف پروژۀ وزیری است، پرداخته میشود. ظهور فراگیر نهاد رادیو، کافه و موسیقی مردمپسند در دهۀ ۱۳۲۰ همزمان با بروز تصویر جدیدی از حیات اجتماعی موسیقی، نخستین مفهومپردازیهای گسترده از مفهوم «ابتذال» در موسیقی را رؤیتپذیر میکند. همچنین در دهۀ ۱۳۲۰ به دلیل اشغال ایران، مفهوم «ایران» و مرزهای سرزمینی مجدداً به مسأله تبدیل میشود و مسائل و تنازعات خاصی را در میدان موسیقی ایران آشکار میسازد.
در فصل «چهرههای پشت صحنۀ پردۀ جدید» به نقشآفرینی دو تن از چهرههای مؤثر بر گفتار «اصالت» پرداخته میشود که از اواخر دهۀ ۱۳۳۰ منادی «اصالت» در موسیقی میشوند. زندگی و عقاید آلن دانیلو- شرقشناس فرانسوی- و نیز مداخلهاش در تاریخ موسیقی ایران بررسی میشود. در این فصل همچنین نویسنده به داریوش صفوت پرداخته؛ موسیقیدانی ایرانی با تباری کاملاً متفاوت که در انتهای دهه ۱۳۳۰ در مرکزیت شبکۀ نخبگان مدافع «اصالت» قرار میگیرد و از سوی دستگاه فرهنگی پهلوی راهی فرانسه میشود تا پازل «اصالت» در موسیقی را تکمیل کند.
اصالت در خدمت انقلاب
مطالعۀ جامعه شناختی ایران در دهۀ پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و بررسی نسبت آن با موسیقی ایرانی موضوع فصل ششم با عنوان «کوران کودتا و سامان جدید دولت – ملت» است که در آن تصویری از تلاشهای حاکمیت پهلوی برای برساختن یک گفتار «ملی» جدید را در کنار عرصههای خروشان زیرزمینی که بیرون از نظم گفتاری حاکمیت به حیات خود ادامه میدهند، نشان داده شده است و در فصل «برساخت اصالت» مهمترین عناصر مفهوم «اصالت» به صورت یکپارچه ارائه شده است.
فصل هشتم به مهمترین نهاد موسیقی اصیل یعنی «مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی» اختصاص دارد که مهمترین موسیقیدانان جریان اصالت تا امروز تحت آموزهها و گفتار آن قرار داشتهاند. موسیقیدانانی چون محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی، پریسا، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان و دیگران و ریاست مرکز با صفوت بود. در انتهای این فصل، تضادهای موجود در نهاد مرکز حفظ و اشاعه را چند سال مانده به انقلاب نشان داده و از نقش هوشنگ ابتهاج در حمایت از جریان «اصالت» گفته شده است. ابتهاج فضای تنفسی مناسبی برای موسیقیدانان «اصیل» در رادیو فراهم میآورد که تضادهای موجود در مرکز را به نحوی خاموش حفظ میکند اما نقطه بحرانی شدن تضادهای گفتار «اصالت» با حاکمیت پهلوی، سال ۱۳۵۷ و کشتار ۱۷ شهریور است: لحظهای که ابتهاج و اعضای گروه شیدا در اعتراض به خونهای ریخته شده از رادیو تلویزیون استعفا میدهند و به آفریدن سرودها و تصنیفهای انقلابی و زیرزمینی رو میآورند. فصل انتهایی کتاب، موسیقی «اصیل» را در میانۀ انقلاب ۱۳۵۷ تصویر میکند. ابتدا چند قطعه از ساختههای چاووش مرور شده سپس بر شخصیت تاریخی شجریان تمرکز شده و حضور قدرتمند او و گفتار «اصالت» در میانۀ انقلاب تبیین شده است.