جایگزین احتمالی بایدن چگونه میتواند ترامپ را به چالش بکشد؟
به قلم؛ فریدون مجلسی؛ پژوهشگر روابط بینالملل
کنارهگیری جو بایدن از دو سال پیش مورد گمانهزنی قرار گرفته بود اما بحث این است که چرا حزب دموکرات با این همه ادعا، اجازه دادند بایدن با وضعیت جسمانی و تشخیصی اینچنینی تا به اینجا بالا بیاید؛ چراکه روزبهروز و به صورت محسوس شاهد آن بودیم که بیماری ایشان تشدید شد. حتی به نظر میرسد که ابتلای بایدن به کرونا که اخیراً خبر آن منتشر و به وی نسبت دادند، بهانه نهایی بود برای آنکه او از رقابتهای انتخاباتی کنار بکشد و عقبنشینی کند. بدون تردید ادامه حضور بایدن موجب شکست قطعی حزب دموکرات میشد و کنارهگیری وی، شانسی را برای به وجود آمدن یک مقابله جدی مطرح میکند.
باید توجه داشت که هنوز حزب دموکرات و کنوانسیون آن به صورت علنی کامالا هریس را به عنوان نامزد نهایی خود برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر معرفی نکرده اما اگر او به عنوان نامزد نهایی دموکراتها معرفی شود، نمیتوانیم بگوییم که به دلیل زن بودن، نمیتواند از عهده رقابتها در انتخابات ریاستجمهوری همانند مردها برآید یا اساساً توانمندی وی را زیر سوال ببریم. موضوع دیگر این است که مبارزه انتخاباتی از این پس به صورت «یک زوج» درخواهد آمد و حتی احتمال دارد گوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا یا ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا یکباره به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری از سوی دموکراتها معرفی شوند و مجدداً کامالا هریس را به عنوان معاون خود معرفی کنند. این بدان معناست که حزب دموکرات عاری از چهرههای موثر سیاسی برای جایگزینی بایدن در انتخابات نوامبر نیست و تا چند روز دیگر کنوانسیون ملی حزب دموکرات برای معرفی نامزد نهایی این حزب جهت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری برگزار خواهد شد. نکته مهم این است که اگر کهنسال بودن از نگاه محافظهکاران یک نقطه ضعف به حساب میآید که باعث کنار رفتن جو بایدن شده است، اکنون حزب دموکرات هم میتواند از همین ابزار علیه جمهوریخواهان و شخص ترامپ استفاده کند؛ چراکه او نه تنها مانند گذشته رفتارهای عجیبوغریب خود را تکرار میکند بلکه اساساً حضور او در کاخ سفید به عنوان مرکز فرماندهی بزرگترین اقتصاد دنیا، میتواند سبب مشکلات دیگری شود و به همین جهت معتقدم که دموکراتها میتوانند در شرایط کنونی، ترامپ را مورد انتقاد قرار دهند. نقطه ضعف فعلی ترامپ، شریک انتخاباتیاش، یعنی جیمز ونس که یک سناتور جوان به حساب میآید، است. او که با حمایت ترامپ وارد مجلس سنا شده و در گذشته یکی از منتقدان سرسخت وی به حساب میآمد، اساساً هیچ کاریزما و حتی قدرت بیان خوبی ندارد و حال صرفاً به خدمتگزار ترامپ تبدیل شده است و بدونشک او با معاون پیشنهادی کامالا هریس قابل مقایسه نخواهد بود. پیشبینی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نسبت به زمانی که بایدن از رقابتها کنار نرفته بود و با توجه به زمینهچینیهایی که حزب جمهوریخواه انجام داده تا حدودی میتواند اوضاع را به نفع دموکراتها تغییر دهد اما اینکه منجر به پیروزی کامالا هریس شود یا خیر، مشخص نیست. واقعیت این است که ترامپ در مناظره اول همچنین در کمپینهای انتخاباتی خود، صرفاً بر موضوع مهاجرت تاکید داشته و عملاً آن را با شعارها و ادبیات پوپولیستی خود ادغام کرد تا بتواند نگرانی افکار عمومی را به نفع خود تحریک کند. در مورد ایران، خاورمیانه یا اوکراین دیدگاههای ترامپ مشخص است اما باید دانست که اوضاعواحوال نظام بینالملل همانند گذشته یا سال ۲۰۱۶ که ترامپ به قدرت رسید، نیست. امروزه عربستان سعودی دیگر همان عربستان دوران ریاستجمهوری ترامپ نیست که مانند موم در دستان او قرار داشته باشد و حتی ولیعهد عربستان هم مانند دوران ترامپ نیست و یک اقتدار و نگاه دیگری را دنبال میکند.
بسیاری معتقدند که کامالا هریس در ایالتهای ساحل غربی مانند کالیفرنیا و برخی دیگر از ایالتهایی که حزب دموکرات به صورت سنتی رای خود را دارند، میتواند آرای زیادی کسب کند. از جهتی دیگر گفته میشود او میتواند آرای رنگینپوستها و زنان را به سبد خود بریزد و حتی طیفی دیگر او را با هیلاری کلینتون که در سال ۲۰۱۶ مقابل ترامپ نتوانست پیروز شود، مقایسه میکنند اما باید توجه داشت که این تحلیلها در مورد طرفداران حزب جمهوریخواه صدق میکند اما روشنفکران و نخبگان آمریکا اینگونه فکر نمیکنند. واقعیت این است که جامعه آمریکا، ابلهترین و هوشمندترین افراد را در خود جای داده و جامعهای است که مترقیترین اشخاص همچنین محافظهکارترین و عقبماندهترین افراد را در خود دارد. جامعه آمریکا، جامعهای است که سنت و مدرنیته محض را در لایههای گوناگون خود قرار داده است و در انتخابات سال ۲۰۱۶ هم شاهد بودیم که هیلاری کلینتون سه میلیون رای بیشتر از ترامپ داشت اما سبک شمارش کالج انتخاباتی آمریکا بود که موجب شد تا ترامپ به پیروزی برسد. بر این اساس، نمیتوان در مورد انتخابات آمریکا یا در رابطه با پیروزی یا باخت کامالا هریس به صورت قاطع سخن گفت اما در این میان نگاههای متفاوتی اعم از حزبی و غیرحزبی وجود دارد. اگر فرض را بر این بگذاریم که دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری نوامبر پیروز شود به نظر نمیرسد که پیروزی او چندان در حوزه سیاست خارجی بهخصوص در مورد ایران تفاوتی ایجاد کند. ایران در مقابل خود اسرائیل را دارد و باید دانست که اسرائیل مورد حمایت هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه قرار دارد. نکته مهم این خواهد بود که ترامپ هم اهل معامله و هم اهل مخاصمه است و تا حدودی نسبت به هریس یا هر نامزد دیگری از حزب دموکرات، قاطعتر رفتار خواهد کرد. تصمیمگیری در مورد روابط با غرب و مسائلی مانند رفع تحریم و مسائل اینچنینی به دولت ایران مربوط است. در رابطه با اوکراین هم ترامپ دقیقاً برخلاف اتحادیه اروپا به دنبال آن است تا امتیازاتی میان کییف و مسکو ردوبدل شود و این پرونده خاتمه پیدا کند اما باید توجه شود که اساساً نظام بینالملل هم دیگر همانند گذشت نیست و بسیاری از معادلات تغییر کرده است.