رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ : کلاه چین بر سر آمریکا

کلاه چین بر سر آمریکا

مایکل پیلزبری، مدیر «مرکز راهبرد چین» در موسسۀ هادسون واشینگتن که به‌عنوان استراتژیست سیاست خارجی، همکاری با دولت آمریکا را در کارنامۀ کاری خود دارد و سِمَت‌های مختلفی در وزارت دفاع آمریکا داشته در کتاب «ماراتن صدساله: راهبرد پنهانی چین برای کنار زدن آمریکا و تبدیل شدن به ابرقدرت جهان» به این موضوع مهم می‌پردازد که چین چگونه به قدرتی بزرگ در دنیا بدل شده‌ و چه تهدیدی برای آمریکا دارد؟ «ماراتن صدساله» را بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه با ترجمۀ سیامک دل‌آرا و اعظم ورشوچی‌فرد منتشر کرده است.
مایکل پیلزبری در «ماراتن صد ساله» با استناد به اسناد و مدارک گوناگون و نیز ارجاع به فرهنگ و هنر و ادبیات و برنامه‌های تلویزیونی چین، استراتژی کهن مبتنی بر پنهان‌کاری چینی‌ها و استفاده از این استراتژی برای از میدان به در بردن آمریکا و تبدیل کردن چین به یک قدرت بزرگ اقتصادی و سیاسی و نظامی در جهان را شرح می‌دهد و از نقشی که آمریکا، خواسته و ناخواسته در قدرت گرفتن چین ایفا کرده، سخن می‌گوید.
پیلزبری که یک استراتژیست متخصص سیاست‌های چین است و چم‌وخم فرهنگ و سیاست این کشور را خوب می‌شناسد، در این کتاب اطلاعات خود و آن‌چه که از تحقیقاتش در اسنادِ از طبقه‌بندی خارج شده دربارۀ چین و استراتژی ابرقدرت شدن این کشور به دست آورده، روی دایره ریخته تا نشان دهد چین امروز چگونه به این‌جا رسیده است و می‌خواهد به کجا برود. پیلزبری به آمریکا هشدار می‌دهد که اگر سیاست‌های رقابتی‌تری را در قبال چین اتخاذ نکند و گول ظاهر صلح‌آمیز فعالیت‌های توسعه‌طلبانۀ چین را بخورد، در آینده چین جای آمریکا را به‌عنوان یک ابرقدرت جهانی خواهد گرفت.
کتاب «ماراتن صدساله» با اشاره‌ای به انفجار نمادهای غرب در حضور غربی‌ها توسط کای گوجیانگ، هنرمند مشهور چینی، آغاز می‌شود. نویسنده ماجرای پرفورمنسی را نقل می‌کند که کای گوجیانگ در مراسمی که جمعی از سیاست‌مداران غربی هم در آن حضور داشته‌اند، اجرا کرده و در آن درخت کریسمسی را منفجر کرده و دودی به راه انداخته که نماد انفجار باروت توسط چینی‌ها بوده است. پیلزبری از مواجهۀ ساده‌دلانۀ سیاست‌مداران غرب با این پرفورمنس سخن می‌گوید و از این‌که ملی‌گرایان چین کای گوجیانگ را به‌خاطر اجرای چنین پرفورمنس‌هایی تحسین می‌کنند چون در آن‌ها نمادهای غرب منفجر می‌شوند. پیلزبری در پسِ پرفورمنس‌هایی از این دست، استراتژی چینی‌ها علیه غرب را می‌بیند و معتقد است، سیاست‌مداران آمریکایی‌ای که به این هنرمند بابت نقشی که در تفاهم میان چین و آمریکا ایفا کرده، مدال داده و از او تقدیر کرده‌اند، مقصود پشت پرفورمنس کای را درنیافته‌اند و نفهمیده‌اند این پرفورمنس نماد هنری سیاست‌های خصمانۀ پنهان چین در قبال غرب است و چین دارد مخفیانه برای اینکه تا سال ۲۰۴۹ جای آمریکا را بگیرد، برنامه‌ریزی می‌کند و آمریکا هم دانسته و ندانسته در پیشبرد این استراتژی چین به این کشور کمک کرده است، با این تصور که این دو دولت می‌توانند با یکدیگر همکاری مسالمت‌آمیز داشته باشند. در سرآغاز «ماراتن صدساله» به‌نحوی به سیاستمداران آمریکا هشدار داده شده که معنای پنهان پشت پرفورمنس‌های کای را جدی بگیرند و در پسِ آن‌ها، نمایش قدرت دولت چین را ببینند. نویسنده در ادامۀ «ماراتن صدساله» از این موضوع سخن می‌گوید که چین چه استراتژی‌ و برنامه‌ای برای این‌که در آینده به قدرتی بلامنازع در جهان تبدیل شود را پیش می‌برد.
مایکل پیلزبری در کتابش می‌کوشد از درون کشور چین و از چشم رهبران و دولت‌مردان و سیاست‌گذاران این کشور به پروژه و استراتژی جاه‌طلبانه و پنهان‌کارانۀ چین بنگرد تا شناختی از آن‌چه در پس پردۀ سیاست چین، دربارۀ گسترش اقتدار این کشور در عرصۀ جهانی، می‌گذرد و پیشینۀ رویکرد سیاسی کنونی چین بپردازد و نیز سیاست آمریکا در قبال چین را با دیدی نقادانه مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. «ماراتن صدساله» از فریب‌خوردگی آمریکا از چین سخن می‌گوید و از این پنداشت غلط آمریکا که فعالیت‌های توسعه‌طلبانۀ چین صلح‌آمیز هستند و آسیبی به قدرت امپریالیستی آمریکا نمی‌زنند. پیلزبری اما در «ماراتن صدساله» با غور در اسناد و مدارک موجود و ارجاع به ادبیات و سینما و برنامه‌های تلویزیونی چین و نیز فرهنگ چین باستان نشان می‌دهد که چینی‌ها همواره در پیش‌برد اهداف خود از شیوه‌هایی پنهان‌کارانه سود می‌جویند و این جزئی از فرهنگ باستانی آن‌هاست.
پیلزبری در این کتاب معتقد است صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های توسعه‌طلبانۀ چین، کلاهی بوده که چینی‌ها سرِ آمریکایی‌ها گذاشته‌اند و آن‌ها در عمل و در خفا سیاست‌هایی عکسِ این ادعا را پیش برده‌اند و از دوران مائو درصدد بوده‌اند که تا زمان صدسالگی چین کمونیست، یعنی تا سال ۲۰۴۹، چین را به ابرقدرتی سیاسی، نظامی و اقتصادی در جهان تبدیل کرده و کاری کنند که چین جای آمریکا را، به‌لحاظ موقعیت نظامی و سیاسی و اقتصادی، در جهان بگیرد.
کتاب «ماراتن صدساله» در بررسی رَوَند و شیوۀ توسعه‌طلبی چینی‌ها و تفکر توسعه‌طلبانۀ چین معاصر به گذشتۀ دورِ چین و تاریخ و سنت‌های سیاسی این کشور نقب می‌زند و از ریشه‌دار بودن استراتژی و مَشیِ توسعه‌طلبانۀ چینی‌ها در سنت‌ و آموزه‌های سیاسی چینِ باستان سخن می‌گوید. این کتاب نشان می‌دهد، چینی‌ها چگونه الگوهای توسعه‌طلبانۀ خود را از آموزه‌های سنتی خود در زمینۀ سیاست‌مداری گرفته‌اند. مایکل پیلزبری در کتاب «ماراتن صدساله» بر این عقیده است که آمریکا اگر می‌خواهد میدان را به چین واگذار نکند باید سیاست رقابتی جدی‌تری را در قبال چین اتخاذ کند.
کتاب «ماراتن صدساله» از مقدمه‌ای با عنوان «خیال واهی» و یازده فصل تشکیل شده است. فصل‌های یازده‌گانۀ کتاب عبارتند از: «رؤیای چین»، «عصر دولت‌های متخاصم»، «فقط چین می‌تواند به دیدن نیکسون بیاید»، «آقای وایت و خانم گرین»، «آمریکا شیطان بزرگ»، «پلیس پیام‌رسانی چین»، «گرز قاتل»، «سیاه‌بازی سرمایه‌داران»، «نظم جهانی به سبک و سیاق چینی‌ها در سال ۲۰۴۹»، «تیر اخطار» و «آمریکا دولت متخاصم».
مایکل پیلزبری در واپسین صفحات کتاب نیتیجه‌گیری‌اش را این‌گونه خلاصه می‌کند: «راهبرد چین بر اساس موفقیت‌های تاریخی غرب و مطالعۀ دقیق نحوۀ ظهور و افول امپراتوری‌های چین باستان بنا شده است. در راهبرد چین از نقشۀ راه، جدول زمانی یا طرح و نقشه جدی خبری نیست بلکه این راهبرد هر کجا که لازم باشد، فرصت‌های موجود را به طور ناگهانی به کار می‌گیرد. دام سوم فقط به مقامات دولت آمریکا مربوط می‌شود. مردم آمریکا از دامنۀ همکاری‌های مخفی میان واشینگتن و پکن ظرف 40 سال گذشته بی‌خبرند. حمایت چین از فعالیت‌های مخفی آمریکا سابقۀ طولانی دارد. چینی‌ها نیز در عوض مقامات آمریکا را متقاعد کرده‌اند که به این کشور به دید شریک زمان حال و آینده بنگرند. سابقۀ همکاری‌های مخفیانه دو کشور موجب شده تا بسیاری از سیاست‌گذاران آمریکایی جانب شاهین‌های چینی را بگیرند که مسئولیت اجرای برنامه‌های مخفی را برعهده داشته‌اند. گام اول یعنی پذیرفتن این موضوع که ماراتنی وجود دارد، دشوارترین و در عین حال مهم‌ترین گام است. آمریکا ممکن است، مشکل پیش‌رو را تشخیص ندهد و از مواجه شدن با سناریو بلندمدت چین امتناع کند. چین بر اساس این سناریو نه تنها ایالات متحده را پشت سر می‌گذارد بلکه ابعاد اقتصاد خود را تا سال ۲۰۴۹ به دو تا سه برابر اقتصاد آمریکا افزایش می‌دهد. در آن صورت، چین به دلیل حاضر نشدن رقیب در میدان مسابقه، پیروز ماراتن خواهد بود.»

sazandegi

پست های مرتبط

قهر هنرمندان با صندوق

انتخابات و نامزدها از ظرفیت بالای تبلیغاتی هنرمندان محروم‌ شده‌اند رفتار هنرمندان…

30 ژوئن 2024

پوتینیسم

مارک گالئوتی در بیایید از پوتین بگوییم به دنبال اسطورهزدایی از ولادیمیر…

29 ژوئن 2024

بی‌میلی کارگردانان

در تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری، برنامه‌ها و شیوه‌های مختلفی برای معرفی پیشینه و…

13 ژوئن 2024

دیدگاهتان را بنویسید