چه کسانی به سعید جلیلی مشورت میدهند و در کارزار انتخاباتی به او کمک میکنند؟
هدا احمدی-گروهسیاسی سعید جلیلی یکی از ۶ کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری که اکنون رقیب جدی مسعود پزشکیان است. او درحالی پا به این عرصه گذاشت که تفکرش در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جز به مذاق عده خاصی از طرفدارانش به تفکر هیچ بخشی از جامعه خوش نمیآید. جریان موسوم به او که پروژه خالصسازی و یکدست کردن جامعه را پیش گرفته بودند و حزبی مانند پایداری و دولت سیزدهم، حمایتش میکنند با تندترین رویکردها قصد دارند تا قوه مجریه را به دست بگیرند.
در دور اول انتخابات ۱۴۰۳ جلیلی با بیش از ۹ میلیون آرا بعد از پزشکیان توانست وارد دور دوم شود اما با مقایسهای کوتاه با آرای ابراهیم رئیسی در سال ۱۴۰۰ میتوان به این نتیجه رسید که او نتوانست رای قابل توجهی را از سوی آنها که طرفداران تفکر رئیسی و حامیان تفکرش به شمار میروند، کسب کند. جلیلی در انتخابات دوره قبل آنطور که در مناظرهها و نشستهای خبری اعلام کرده بود، برنامههای بسیاری در بخشهای مختلف ازجمله اقتصادی داشت که گفته میشود، برنامههای خود را در دولت سایه در اختیار سیدابراهیم رئیسی قرار داده بود.
او حتی در اردیبهشت سال ۱۳۹۲ با شعار «حیات طیبه» وارد یازدهمین کارزار انتخابات ریاستجمهوری ایران شد که پس از تایید صلاحیت با کسب حدود ۵ میلیون رای پس از حسن روحانی و محمدباقر قالیباف، سوم شد.
سعید جلیلی در بیانیهای که بعد از شکست در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ منتشر کرد، ایده تشکیل دولت در سایه (برای کمک به دولت مستقر و کم کردن کاستیهای این دولت) را مطرح کرد که البته تا امروز به نتیجه نرسیده است. هرچند که وی و دوستانش همچنان بر ایدههای خود پافشاری میکنند. این را میتوان از کاندیداهای پوششی او هم فهمید. از زاکانی و قاضیزادههاشمی که در مناظرههای این دوره تنها هدفشان فقط از میدان به در کردن اصلاحطلبان و میانهروها و تخریب دولتهای پیشین بود تا محمدباقر قالیباف که از سمت آنها در چهار سال ریاستش بر مجلس یازدهم انواع هجمهها را بر دوش کشید اما دم نزد. قالیبافی که در کمال تعجب پس از رفتن جلیلی به دور دوم بیانیه حمایت از جریان خالصساز را هم صادر کرد که احتمالاً کمی از گزند این طیف در پارلمان جدید در امان باشد.
نام آنهایی که از سعید جلیلی حمایت کردند برای یک ملت کافی است تا با کمی تفکر متوجه شوند که چرا نباید به سعید جلیل رای داد و چرا نباید منفعل بود. حمید رسایی، چهره آشنای طیف تندرو که اتفاقاً مردم هم از سخنرانیهای تند او در تمام حوزهها دل خوشی ندارند. او روز گذشته از تریبون مجلس برای تبلیغ برای سعید جلیلی استفاده کرد و در صحن علنی اعلام کرد: «کدام دستهای پنهان و مافیای قدرت و ثروت درحال عصبانی کردن ملت هستند؟ چه کسانی در پشت پرده تصمیم گرفتند تا آقای جلیلی را بهعنوان یک عنصر ضدبورس معرفی کنند بعد هم علیه آقای جلیلی هشتک بزنند». رسایی هم مانند جلیلی و دوستانش دشمن قسمخورده اصلاحطلبان هستند و از برخی اصولگرایان نیز کینه به دل گرفتهاند. رسایی کسی است که از موضوع حجاب تا برجام و سخنان تندی درباره برخی چهرههای مهم نظام را در کارنامه خودش دارد. او ازجمله حامیان سرسخت نظارت استصوابی است، مسالهای که در انتخابات دهم دامن خودش را هم گرفت. کسی که از فعالیتهای بسیج گرفته تا نقش واعظی و تبلیغات اسلام در اوگاندا، لبنان، پاکستان و … و ورود به سپاه پاسداران را در کارنامهاش دارد. علاوه بر اینها هفتهنامه ۹ دی او را به عرصه مطبوعات هم کشاند. در دورههای حضورش در مجلس تاکنون، طرحهای مختلف و عجیبی را امضا کرد. «طرح تقویت و توسعه سازمان بسیج رسانه»، «طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده»، «طرح افزایش نرخ باروری» و «طرح اصلاحیه اجرای قانون سنجش و پذیرش دانشجو در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی». رسایی ازجمله کسانی بود که در دولت حسن روحانی در جبهه مخالف شکلگیری برجام قرار گرفت که به دلواپسان معروف شدند؛ این جبهه در تلاش برای عدم توافق با غرب و نتیجهبخش بودن مذاکرات هستهای بودند. محمدعلی رامین، مرتضی آقاتهرانی، وحید یامینپور، اسماعیل کوثری، محمود نبویان، مهرداد بذرپاش و جواد کریمیقدوسی از دیگر کسانی بودند که دلواپس نامیده شدند. او در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ همایشی تحت عنوان منتقدان برجام در محل سابق سفارت آمریکا با حضور دلواپسان برگزار شد. اعضای جبهه پایداری که از گروههای تندرو و محافظهکار نزدیک به هسته قدرت هستند، این همایش را ترتیب داده بودند که رسایی هم نقش بهسزایی در آن داشت.
محمدعلی رامین، مشاور مطبوعاتی پرحاشیه محمود احمدینژاد که عروس و پسرش در کشوری دیگر هستند و بر براندازی میکوبند، روز گذشته در کانال شخصیاش در شبکه ایتا در مدح جلیلی متن بلند بالایی نوشت که در بخشی از آن آمده است: «ایشان در سرآغاز جوانی، یکپای خود را برای آزادسازی خاک میهن تقدیم کرده؛ اینک برای بازپسگیری حقوق ضایع شده هممیهنان خویش، چه از گردنکشان خارجی، چه از غارتگران داخلی، جانش را بر سر دست گرفته است! دکتر سعید جلیلی، بیش از ۱۲ سال با کارشناسان و نخبگان برجسته کشور، در دولت سایه، برای نجات مردم از انبوه مشکلات فزاینده و آزاردهنده، برنامهریزی همهجانبه کرده تا هر وقت مردم تصمیم بگیرند، آماده خدمترسانی به ایرانیان باشد». او سابقه توقیف و تذکر به مطبوعات زیادی را در دوران خودش دارد. درست مانند جلیلی که از نشریههایی که او را نقد میکنند، خوشش نمیآید. هرچند که رامین تلاش بسیاری کرد تا پس از اتمام دولت هشتم و نهم، احمدینژاد و بقایی را رسوا کند اما حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با افشاگری درباره نفوذ محمدعلی رامین در دولتهای نهم و دهم از روند رشد این چهره پرحاشیه سیاسی پرده برداشت. او در بخشی از یادداشت مکتوب خود در قرن نو با عنوان FATF و زندگی لاکچری آقازادهها گفته بود که فردی در اواخر دولت خاتمی تلاش میکرد با برگزاری همایشهای غیرعلمی، بودجههای هنگفتی را از دولت دریافت کند که با مخالفت بنده و همکارانم در هیات علمی یکی از مراکز پژوهشی مهم آن زمان مواجه شد. به گفته این نماینده سابق پارلمان، این فرد پس از مدتی در دولت بعد به جایگاههای مهمی رسید و ضمن برگزاری چند همایش که موجب دردسر برای کشور شد، او هرازگاهی شعارهای غیرمنطقی را وارد گفتمان دولت میکرد و به تبع آن دشمنیها علیه کشور در سطح جهان شکل میگرفت. حتی ادامه امثال همان تفکر در دولت منجر به صدور چندین قطعنامه علیه کشور شد و ایران در ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد قرار گرفت.
امیرحسین ثابتی، مجری سابق که الان در مجلس دوازدهم نماینده است از حامیان سعید جلیلی است و تمام تلاشش را برای رساندن او و جریان همسواش به پاستور انجام میدهد، مثلاً او دیروز در توئیتی نوشته است: «خلاصه رقابت دور دوم این است: جریانی که چیزی برای ارائه ندارد؛ نه برنامهای برای حل مشکلات مردم دارد و نه راهحلی اما تا بخواهید پول و رسانه برای تخریب دارد (پزشکیان) و جریانی که برای حل مشکلات مردم هم برنامه دارد و هم راهحل؛ اما مافیای رسانه را ندارد (جلیلی)».
ثابتی طوری از نداشتن مافیای رسانهای جلیلی حرف میزند که گویا با جماعتی چشموگوش بسته مواجه شده و هر سخنی که میل دارد، میتواند بر زبان بیاورد. هرچند که عادت این جریان به طور کل برای رسیدن به هدفشان همین بوده و هست. درحالی که همگان دیگر به خوبی میدانند علاوه بر تهران و بیلبوردهای مختلف از بیتالمال بر سر در شهر و پلهای عابر پیاده که هنوز هم جمع نشده است توسط نامزدهای حامی آقای جلیلی، نهادها و سازمانهای کشور هم در خدمت ثابتی و سعید جلیلیاند. سردبیر روزنامه همشهری نوشت که نباید اجازه بدهیم دولت سوم روحانی تشکیل شود و منصوری، معاون اجرایی رئیسجمهور هم رئیس ستاد جلیلی است.
در روزهای اخیر برخی کاربران مجازی تصویر حضور ساداتینژاد، وزیر سابق کشاورزی که متهم به اهمال در پرونده فساد چای دبش است را در جلسات دولت سایه منتشر کردهاند. این درحالی است که سعید جلیلی، کاندیدای ریاستجمهوری در تبلیغات تلویزیونیاش گفت: «قصه چای دبش برای این به وجود آمد چون انضباط مالی گرفته نشد. باید یک بودجه ارزی دقیق داشته باشیم. اگر انضباط مالی در اولویت دولت قرار بگیرد، برکات زیادی خواهد داشت». بنابراین شاید این موضوع ادلهای باشد برای اینکه در دوران ریاست ابراهیم رئیسی بر دولت سیزدهم، جلیلی به جای آنکه این روزها فقط درباره فساد دبش در دولت سخن بگوید و ارتباطش با ساداتینژاد، وزیر سابق کشاورزی سخن بگوید و روشن کند که حملات خود را به سوی توسعهگرایان گرفته و آنها را راهزن خوانده است و کلمهای از بزرگترین فسادهای تاریخ ایران سخن نگفت و این حاکی از این است که جلیلی و یارانش همچنین وزیر دولت سیزدهم ادامهدهنده وضع موجود هستند. البته این پرسش هم مطرح میشود که چرا حتی بعد از انتشار گسترده تصاویر همنشینی جلیلی با ساداتینژاد او هم چنان درباره روند ارتباطات خود با وی هیچ توضیحی نمیدهد و البته در این باره که آیا این وزیر جنجالی توسط جلیلی به کابینه رئیسی وارد شده است نیز از سوی تیم او که خودش میگوید در دولت سایه با وی بودهاند هیچ گزارشی برای افکار عمومی ارائه نشده است. آن هم درحالی که محکومیت ساداتینژاد به سه سال زندان قطعی است.
مهدی کوچکزاده، نماینده اصولگرا و تندروی مجلس پیشین و رفیق غار حمید رسایی هم ازجمله کسانی است که چشم امید به ریاست سعید جلیلی بر قوه مجریه بسته تا احتمالاً در یکدست کردن دو قوه به کمک دوستانش راحتتر باشد و امکان چندصدایی گرفته شود. او ازجمله افرادی است که در همایشهای جبهه صبح ایران شرکت داشت. جریانی که در آستانه برگزاری دوازدهمین انتخابات مجلس به دبیرکلی علیاکبر رائفیپور، (فردی که حدود یک ماه پیش فاکتورهای فساد مالیاش در موسسه مصاف منتشر شد) اعلام موجودیت کرد. در همایشهای صبح ایران علاوه بر کوچکزاده، جمعی از حامیان وی، دانشجویان و برخی چهرهها همچون سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد، حسینالله کرم و حمید رسایی حضور داشتند. کوچکزاده حتی در انتخابات ۹۲ هم نگاهش به سمت جلیلی بود و همان موقع جلیلی را فردی معرفی کرد که بهتر از همه درک کرده ما کجا ایستادهایم و در چه مسیری قرار داریم.
همچنین حجتالاسلام علیرضا پناهیان، روحانی و سخنرانی شناخته شده و پرحاشیه تلویزیون که پیش از این حمایت خود را از محمدباقر قالیباف اعلام کرده بود با انتشار توئیتی از سعید جلیلی حمایت کرد و نوشت: «تشکر از رایدهندگان به قالیباف که بهرغم مشاهده گرایش امواج اجتماعی به دو نامزد محترم دیگر بر استقلال رای خود استوار ماندند و نگذاشتند جامعه دوقطبی شود. تلاش مضاعف در این هفته همدلی برای تداوم راه شهید رئیسی عزیز. کنار گذاشتن دلخوریها و همت برای همراه کردن دیگران حتی کسانی که رای ندادند». پناهیان همان روحانی است که چند ماه پیش در پخش زنده تلویزیونی این رسانه سعی داشت تا پیامبر را از چهرهای رئوف و مهربان به شخصیتی بداخلاق تبدیل کند و واکنشهای مختلف جریانهای سیاسی، نشان از آن داشت که سخنان آقای پناهیان هم میتواند پشت پرده سیاست پنهان شود اما در دولت سیزدهم و یارانش خطی به گفتههای او نیندازند. درحالی که هرگز مهم نبوده که توهین به مقدسات را چه کسی انجام داده اما گویا اگر دوران اصلاحطلبان باشد به هر ظن و گمانی انگ توهین بزنند و با آنها برخورد کنند اما اگر نوبت به اصولگرایان رسید، جریانها به دو دسته تقسیم شود. به هر سو از پناهیان کم گفته نشد. حتی عدهای متهماش کردند به شراکت با سوپر میلیاردر معروف و سند ملک در سعادتآباد را منتشر کردند. مسائلی که از سال ۹۹ تاکنون کموبیش مطرح بوده است.
دیگر فرد سینماییای که از جلیلی حمایت کرده بهروز افخمی، کارگردان پرحاشیه سینمای ایران است. او که گرایش اصولگرایی دارد، مستند سعید جلیلی را برای انتخابات ۱۴۰۳ ساخت و رسماً از این کاندیدا حمایت کرد. این مستند شامل بخشهای مختلفی بود که فعالیتهای مختلف این نامزد انتخابات ریاستجمهوری در عرصههای مختلف ازجمله دیدار با کارگران و دیگر اقشار مختلف مردم را به نمایش گذاشت. این کارگردان کسی بود که چند روز پس از قتل داریوش مهرجویی و همسرش به محل زندگی آنها رفت و با انتشار ویدئویی با لبخند گفت که قصد دارد، فیلمی درباره قتل مهرجویی در یک برنامه تلویزیونی بسازد و بعضی چشم ندارند ببینند که او در این مورد فیلم میسازد. بهروز افخمی پس از شناخته شدن چهرهاش در عرصه سینما و تلویزیون مدتی را به عضویت شورای هنرستان روایت فتح درآمد و به عنوان مدرس شروع به تدریس کرد. وی سابقه فعالیتهای سیاسی و حزبی هم دارد و در اواسط دهه ۷۰ به کمک اصلاحطلبان به عنوان نماینده مردم شهر تهران در انتخابات ششمین دوره مجلس شرکت کرد و حتی بهعنوان نفر بیستویکم این شهر، راهی پارلمان شد. افخمی در سال ۱۳۹۴ نیز به عنوان مجری و کارگردان در برنامه هفت مجریگری کرد که در مصاحبه با بسیاری از سینماگران شناخته شده، خود را عالمی فرض میکرد که هر آنچه از دهانش بیرون میآید را بگوید. او در تالار وحدت نیز در مدح رئیسی گفته بود و حالا هم از سعید جلیلی حمایت میکند.
به هر حال صفبندیهای انتخاباتی وارد مرحله تازهای شده است و در همین راستا محسن رضایی با اشاره به حمایت دیگر نامزدهای جبهه انقلاب از جلیلی، آن را فصل جدیدی از همافزایی و برادری میان نیروهای انقلاب توصیف کرد. شورای عالی اجماع نیروهای انقلاب هم طی اطلاعیهای از نامزدهای جبهه انقلاب و هواداران آنها برای پیوستن به سعید جلیلی دعوت کرد. سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت نیز به جمع حامیان جلیلی پیوسته است.