مهدی مطهرنیا کارشناس سیاست خارجی:
تحلیلی بر جنگ غزه و اسرائیل/ آیا ایران به این جنگ ورود میکند؟
یک کارشناس سیاست خارجی، با تحلیل جنگ غزه و اسرائیل، به اصلاحات نیوز میگوید: ورود ایران به این جنگ صرفا ایستادگی در برابر تل آویو نیست، آنها می گویند اگر ایران دخالت کند ضربه سنگینی میخورد. لذا این سخنان بیش از آنکه در واقع تهدیدی علیه ایران باشد، عامل تحریک ایران در صحن عمومی افکار عمومی بین المللی است، به شکلی که اگر ایران دخالت کند آنچه که آنها گفتند درست در می آید و اگر ایران دخالت نکند، آنها میتوانند این را نوعی پیروزی برای خودشان تلقی کنند.
مهدی مطهرنیا کارشناس سیاست خارجی
مهدی مطهرنیا کارشناس سیاست خارجی، با تحلیل جنگ غزه و اسرائیل، به اصلاحات نیوز میگوید: آن چیزی که باید درباره جنگ غزه به آن توجه کرد این است که این بحران، تاریخچه گسترده ای دارد و یک طنز بزرگ تاریخی درعرصه سیاست ولی بسیار تلخ را شکل و محتوا میبخشد. باید گفت که در سه عنصر اساسی، یعنی زمان، مکان و زبان جنگ کنونی غزه، تغییراتی در حال رخ دادن است. زمانی که رخ میدهد یک زمان بسیار مهم است. بالغ بر سه دهه است که جهان وارد گذار از نظم کهن به نظم جدیدی شده که هنوز استقرار پیدا نکرده است.
وی ادامه داد: فروپاشی اتحادجماهیر شوروی سابق و تلاش قدرت های بزرگ جهانی برای پایین کشیدن آمریکا از قدرت و بهره برداری از این دوران گذار هم دیده میشود. سخن از جهان پس از آمریکا با توجه به روابط استراتژیک با اسرائیل در این چند دهه بارها شنیده شده است. اکنون با گذشت سه دهه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دنیا نمیتواند منتظر بماند و نظم جدید جهانی باید استقرار پیداکند.
مطهرنیا با بیان اینکه یکی از مهمترین جغرافیای استقرار این نظم خاورمیانه است، گفت: چه از منظر زمانی و چه از نظر زمانی ،با وجود این که غزه و اسرائیل در یک جغرافیای واحد هستند، اما این جغرافیا در زمان کنونی که وارد دهه ۲۰۲۰ شدهایم، به هر روی باید استقرار نظم نوین جهانی در امنیت چهره نشان دهد. این در حالی است که این تغییرات با ورود ادبیات جدیدی از باب محتوای قدرت در عرصه بین المللی میتواند به صورت یک کاتالیزور میتواند شدت بخش جریان باشد. امروز افرادی مانند ایلان ماسک، بیل گیتس و … تنه به رهبران بزرگ جهان میزنند و این زنگ خطری را برای سرعت بخشیدن به ایجاد نظم نوین جهانی ایجاد میکند.
این استاد دانشگاه میگوید: آمریکا با تبادل زندانیان بارها تلاش کرد تا دست ایران را برای اعمال فشار ببندد، زمینه هایی را ایجاد کرد که آمریکا اکنون با دست بازتر در کنار تل آویو باشد و اسرائیل این بار با وجود این که گروگان های بسیار زیادی را در دست حماس دارد، دیگر برای آزادی این گروگان ها مانند گذشته فعال نیست و حتی مکان هایی که احتمال وجود این گروگان ها است را بمباران میکند. این یعنی این بار داستان متفاوت است.
جنگ غزه و اسرائیل اگرچه ممکن است مانند سایر جنگ ها در نهایت با یک آتش بس تمام شود، اما این تمام شدن به معنای آغاز یک تحرک دیگر در جهت بهره برداری از آن به شکل دهی در نظمی است که در جهت پیاده شدن آن تعارض های گوناگونی را در پی خواهد داشت و پیامدهای این جنگ بسیار مهمتر از خود این جنگ است.
این کارشناس سیاست خارجی با اشاره به این موضوع که کشورهای بزرگ اروپایی و هم آمریکا و حتی چین و روسیه نسبت به گذشته نگاه دیگری به جنگ غزه دارند، تصریح کرد: این بحران را نه محصول محدودیت میان دو کنشگر اصلی یعنی تل آویو و غزه، بلکه به صورت گسترده ای مورد توجه قرار داده اند. اگرچه بیش از ۱۶ روز از آغاز جنگ میگذرد، عملیات مشت آهنین در برابر طوفان الاقصی محکم برخورد میکند. اسرائیل حاضر نیست مانند گذشته مذاکره ای در باب گروگان ها داشته باشد، حداقل تا الان اینگونه بوده است، در صورتی که آمریکا خودش با میانجیگری قطر، برای پس گرفتن گروگانهایشان وارد عمل شدند. از سوی دیگر آمریکاییها نمیخواهند خارج از رهبری خود اسرائیلیها عرصه جنگ را گسترش دهند، زیرا گسترش جنگ نه تنها آنها را، بلکه همه غرب را درگیر میکند. این به معنای این نیست که از جنگ فرار میکنند، بلکه به این معنا است که میخواهند با گام های معینی احتمالا وارد این جنگ شوند، فلذا احتمال یک جنگ گسترده به معنای امری دور از دسترس با این عملیات به یک احتمال وقوع جنگ گسترده تبدیل شد. وقتی این ابعاد را نگاه کنیم، متوجه میشویم که حماس به احتمال زیاد در ارزیابی خود نسبت به احتمال رودرویی با این رویکرد، ارزیابی دقیقی نداشته است.
وی ادامه داد: امروز رهبران کشورهای غربی، وزاری دفاع و فرماندهان نظامی این کشورها در رفت و آمد دائم به تل آویو هستند و برای اولین بار در جنگ، رئیس جمهور قدرتمند ترین کشور جهان، به تل آویو میرود و تا زمانی که در آنجا حضور دارد، هیچگونه حمله ای به تل آویو نمیشود و به محض خروج او، تل آویو دوبار موشک باران میشود. این حجم از سفر مقامات کشورهای بزرگ به تل آویو، برای این نیست که بخواهند یک ماموریت تخصصی در جهت تمرین بیشتر علمی و عملی برای جایگاه و نقش خود ایفا کنند، برای این در منطقه حضور پیدا میکنند که آینده منطقه را با نقطه عزیمت این بحران مورد بهره برداری قرار دهد. از این رو باید گفت برآوردی که حماس و حامیانش از این موضوع داشتند، تا حدود زیادی تغییر کرده است. اکنون اگر آمریکایی ها به عنوان گروگان در این جنگ کشته شوند رئیس جمهور آمریکا پاسخگو نیست، زیرا در خاک اسرائیل و به عنوان اسرای یک جنگ به گروگان گرفته شده اند.
این استاد دانشگاه میگوید: این جنگ اگرچه ممکن است مانند سایر جنگ ها در نهایت با یک آتش بس تمام شود، اما این تمام شدن به معنای آغاز یک تحرک دیگر در جهت بهره برداری از آن به شکل دهی در نظمی است که در جهت پیاده شدن آن تعارض های گوناگونی را در پی خواهد داشت و پیامدهای این جنگ بسیار مهمتر از خود این جنگ است.
مهدی مطهرنیا کارشناس سیاست خارجی با بیان اینکه ایران و کشورهای محور مقاومت تهدید های بسیار آشکاری در خصوص تصرف غزه داشتند، گفت: آیا اگر اقدامی انجام دهند میتوانند زمینه حل و فصل مسئله فلسطین و عدم گسترش آن در منطقه را به همراه داشته باشد؟ اگر مسئله فلسطین حل نمیشود و جنگ در کل منطقه گسترش پیدا کند، آیا ایران و کشورهای مقاومت آماده ایجاد یک اتحاد گسترده در برابر اتفاقی که میان تل آویو و کشورهای حامی وجود دارد، خواهند بود؟ این آغاز جنگ جهانی سوم خواهد بود، به معنای اینکه در جنگ جهانی دوم هم رخ داد. فلذا این آمادگی اهمیت بالایی دارد. به فرض که جبهه متحدین و متفقین هم شکل گرفتند، چین و روسیه هم در طرف دیگر به حمایت از جبهه متفقین پرداختند، آیا هزینه آن را سران کشورهای گوناگون میدهند یا مانند جنگ اول و دوم هزینه را مردم میپردازند؟ جنگ بازی پیچیده ای است که ملت ها هزینه آن را میپردازند و رهبران در جشن پیروزی یا در معاهده شکست، خود را پیروز میدان جنگ به واسطه حیات مادی خود میدانند.
آنچه که امروز مطرح است، این است که ورود ایران به این جنگ صرفا ایستادگی در برابر تل آویو نیست، تل آویو و رهبران اسرائیل اتفاقا خواهان این هستند که ایران در این موضوع دخالت کند و اتفاقا سخنان تحریک آمیزی را هم مطرح میکنند که اگر ایران دخالت کند ضربه سنگینی میخورد. لذا این سخنان بیش از آنکه درواقع تهدیدی علیه ایران باشد، عامل تحریک ایران در صحن عمومی افکار عمومی بین المللی است، به شکلی که اگر ایران دخالت کند آنچه که آنها گفتند درست در می آید و اگر ایران دخالت نکند، آنها میتوانند این را نوعی پیروزی برای خودشان تلقی کنند و از این رو سعی میکنند تا توپ را در زمین جمهوری اسلامی بیاندازند.
وی ادامه داد: در واقع گرایی سیاسی، مورگنتا، به مثابه ماکیاولی یک پرچم دار محسوب میشود و یک جمله معروف دارد که سیاستمداران برجسته سخنی نمیگویند که انجام دادن آن سخن هزینه گزافی را به ملت ها تحمیل و منافع بسیار کمی را برای آنها به همراه داشته باشد و همچنین سخنی را نمیگویند که عقب نشینی از آن مواضع، حرمت، حیثیت و جایگاه شان و ملت را پایین بیاورند. همین حالا غزه بدون ورود ارتش اسرائیل هزینه های بسیار گزافی را متحمل شده است و این مدت غزه و مردمش هزینه های آن را پرداخت کرده اند و رهبران حماس آیا در غزه و جبهه های جنگ حضور دارند؟ تردید های در میان مردم غزه وجود دارد، همانطور که این تردید در میان مردم تل آویو هم میتوان مشاهده کرد.
این استاد دانشگاه با بیان این موضوع که ایران قبل از طوفان الاقصی از زبان رهبری احتمال صلح میان تل آویو و ریاض به طور رسمی و جابجایی رسمی سفرا میان دو پایتخت تذکرات جدی داده شد و ایشان از وقوع یک طوفان در کشورهای عربی در جهت مسائل مربوط به صلح اعراب و اسرائیل داده بودند، گفت: بعد از ۶ روز عملیات طوفان الاقصی توسط حماس صورت گرفت. از این رو باید بگوییم بعد از چندروز رهبری این موضوع که ایران در آن دخیل است را کاملا رد کردند و از این نکته سخن گفتند که ایران در این عملیات هیچ دخالتی نداشتند و خود حماس تصمیم گیر بودند، اگرچه بعد از آن رهبران حماست مواضع متعددی را اتخاذ کردند، از جمله اینکه توقع بیشتری از تهران برای حمایت داشتند.آنچه که امروز مطرح است، این است که ورود ایران به این جنگ صرفا ایستادگی در برابر تل آویو نیست، تل آویو و رهبران اسرائیل اتفاقا خواهان این هستند که ایران در این موضوع دخالت کند و اتفاقا سخنان تحریک آمیزی را هم مطرح میکنند که اگر ایران دخالت کند ضربه سنگینی میخورد. لذا این سخنان بیش از آنکه درواقع تهدیدی علیه ایران باشد، عامل تحریک ایران در صحن عمومی افکار عمومی بین المللی است، به شکلی که اگر ایران دخالت کند آنچه که آنها گفتند درست در می آید و اگر ایران دخالت نکند، آنها میتوانند این را نوعی پیروزی برای خودشان تلقی کنند و از این رو سعی میکنند تا توپ را در زمین جمهوری اسلامی بیاندازند.
انتهای پیام/