«بنده وصی مرحوم آقای محتشمیپور هستم و وصیتنامه ایشان هم پیش من است. ایشان کلمهای به عنوان «مسجد» در وصیتنامهشان نیاوردند و صرفاً نوشتهاند که وصی (یعنی بنده) هر کار خیری را که صلاح میدانم، انجام دهم». این را وصی محتشمیپور میگوید. یعنی حتی ساخت مسجد هم وصیت مرحوم نبوده و تنها به اصرار وصی، علیرضا زاکانی و شورای شهر انقلابی بناست در پارک قیطریه با وجود مخالفت گسترده مردم، منتقدان و صاحبنظران مسجد ساخته شود. مسجدی که هرچند بنا بر ادعای مالک و شهرداری تهران سبب قطع درخت نمیشود اما شواهد نشان میدهد که در مسیر ساخت این بنا حدود ۴۰ درخت تنومند و ۶۰ نهال به فاصله یک متر وجود دارد. حافظه تهران پر است از درختانی که قرار نبود قطع شوند و باغهای بسیاری با همین وعده به مرور تبدیل به برج و مرکز خرید شدند. بعد از آن نیز کارشناسان تاریخ نگرانی جدیتری را مطرح کردند، ازجمله حمیدرضا حسینی، پژوهشگر تاریخ که درباره گودبرداری در پارک قیطریه نقلقولی از سرپرست کاوشهای باستانشناسی این منطقه در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد. به گفته سیفالله کامبخشفرد: «پارک قیطریه و رفتوآمد مردم در آنجا بهترین پوشش حفاظتی برای آثار باستانی است و مانع از دستبرد به آنها میشود». حالا این نگرانی وجود دارد که با شتاب و اصرار شهرداری برای گودبرداری، اتفاقات دیگری در این منطقه باستانی بیفتد. البته عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری روز چهارشنبه هفته گذشته به ماجرای ساخت مسجد در این پارک واکنش نشان داده و ساختوساز را منوط به تاییدیه وزارتخانه دانسته است. با این حال اما مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران که سابقه همراهی با برخی از طرحهای سوالبرانگیز را طی دورههای مختلف حضورش در شورای شهر دارد با دفاع از ساخت مسجد در این بوستان گفت که «مسجد کم دارد و باید ۴۰۰ مسجد در تهران ساخته شود». محمد آقامیری، رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران با بیان اینکه «نباید درخصوص ساخت خانه خدا مانع کار خیر نشویم»، اضافه کرد: «هر کسی با یک کلمه نیز مانع این اقدام خیر شود، مکافات آن را در دنیا و آخرت خواهد دید». علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران نیز مخالفت مردم را به « دشمن» نسبت داد. پیروز حناچی، شهردار سابق تهران اما در گفتوگو با «سازندگی» میگوید: رهبر انقلاب در توصیهای که سال ۹۳ به برخی مسئولان کرده بودند، حکایت از آن دارد که حتی اگر بنا باشد با قطع درخت حوزه علیمه ساخته شود، باید جلوی این اقدام را گرفت. مشروح این گفتوگو را میخوانید.
یکی از دلایل مخالفت جدی با ساخت مسجد در این پارک، باستانی بودن پارک قیطریه است، نظر شما در اینباره چیست؟
درمنطقه قیطریه آثار تاریخی پیدا شده و بخشی از موزه ملی ایران مربوط به آثار این منطقه است که بسیار دیدنی و مربوط به دوره ابتدایی تمدن بشری است؛ از این جهت منطقه قیطریه و تپههای آن بسیار مهم است. تشخیص اینکه آیا آثاری در این نقطه وجود دارد یا نه، بر عهده همکاران باستانشناس در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است. قاعدتاً وقتی در آن منطقه عمومی آثاری با این اهمیت پیدا شده كه مربوط به دوره قاجار و صفوی نیست و حداقل به ۶۰۰۰ سال پیش برمیگردد، یعنی اهمیت آن با آثار و اسکلتی که در حدود میدان امینالسلطان پیدا کردند همتراز است، باید حساسیت بیشتری نشان داد.
گفته میشود ساخت مسجد در پارکها از سالها قبل در شهرداری تهران باب شد اما طی دورههای مختلف مدیریت شهری، این موضوع عملیاتی نشد؟
ساخت مسجد در پارکها در زمان آقای احمدینژاد از قاعده عادی و منطقی خارج شد. تا قبل از آن به جای مسجد، نمازخانه میساختیم که مثل خدمات عمومی است. مگر در سطح شهر و داخل محدوده شهر تهران چقدر پارک داریم که ۳ هزار متر از آن را بگیریم و به مسجد تبدیل کنیم؟ مگر چقدر فضای سبز داریم؟ در داخل محدوده قانونی، بهشدت مشکل داریم. خدماتی مثل فضای سبز به نسبت توسعه بخشهای مسکونی و افزایش تراکم آن توسعه پیدا نکرده که یکی از دلایل آلودگی همین تمرکز وعدم توسعه خدمات وخصوصاً فضای سبز است. تا قبل از دوره ایشان چنین مشکلی نداشتیم.
ساخت مسجد ولیعصر در جوار پارک دانشجو از همین نمونهها بود؟
مورد پارک دانشجو که مثال زدید بخشی از پارک نبود، بلکه پارکینگ تئاترشهر بود و درختی در آن وجود نداشت. البته به نظر من اصرار به آن طرح اولیه در مورد آنجا اصرار بیجایی بود، یعنی درست عین همین قضیه است که شما کاری انجام دهید که افکار عمومی و افرادی که در شهر زندگی میکنند نسبت به موضوعی حساس شوند.
در دوره مدیریت شما اوضاع به چه شکل بود؟
در مورد ساخت هرگونه بنا در پارکها، ما بخشنامه کرده و به شهرداری همه مناطق گفته بودیم که نباید سانتیمتری از پارکها را به بهانههای مختلف بگیرید و به کاربریهای دیگر اختصاص دهید. پارک یک فضای عمومی است و باید مثل انفال با آن برخورد کنید و نباید چیزی در آن بسازید. البته ساخت خدمات در حدی که مردم وقتی به آنجا مراجعه میکنند، در دسترسشان باشد، استثناست. مانند نمازخانه، سرویس بهداشتی و غیره. این خدمات قبلاً هم در همه پارک ها بوده یا اگر نبوده ایجاد میشده است.
حتی حوزه علمیه!
نکته بعدی این است که در تاریخ ۱۳/۱۲/۹۳ به مناسبت روز درختکاری، دفتر رهبری همه کسانی را که در تصمیمگیری و تعیین یا تغییرکاربری زمین در کشور نقش داشتند، دعوت کردند؛ اعضای کمیسیونهای ماده ۵ استانها و شهرهای کشور، اعضای کمیسیون ماده ۱۲، اعضای شوراهای برنامهریزی استانها و اعضای کمیسیون تبصره ۱ ماده ۱ وزارت جهاد کشاورزی و غیره. ایشان به همین مناسبت چند نکته گفتند؛ یکی اینکه جلوی تخریب زمینهای کشاورزی، باغات و فضای سبز را بگیرید و به اصطلاح «جنم داشتن» اشاره کردند. ایشان نقطه عطفی را گفتند. آن موقع در وزارت راه و شهرسازی، دبیر شورای عالی شهرسازی بودم و یکی از وظایف ما نظارت عالی بر اجرای همین موارد بود. ما از این مطلب ارائه شده در جلسه بسیار استفاده کردیم و جلوی خیلی از تخلفات را در سطح کشور گرفتیم. ایشان (رهبری) گفتند: حتی اگر خواستند حوزه علمیه بسازند جلویشان را بگیرید.
ساخت حوزه علمیه ازگل در باغ گیلاس!
در تهران آن موقع دو مورد حوزه علمیه داشتیم که در زمینهای درجه یک کشاورزی و باغات ساخته شده بود. یکی همین حوزه علمیه ازگل که در باغ گیلاس ساخته شده بود و بخشی از باغات منطقه ازگل بود که از بین رفت و یکی هم موردی مربوط به دوره های قبل از ما که در زمینهای کشاورزی درجه یک در حریم شهر تهران ساخته شده بود. آن موقع خیلی از این دستور در سطح کشور برای جلوگیری از تخلفات و حفظ زمینهای کشاورزی و باغات استفاده کردیم. هرجا خلاف قانون به زمینهای کشاورزی، باغات و فضای سبز تعرض شده بود جلوی آن را گرفتیم مانند لواسان، آبیک و اطراف قزوین و غیره.
ساخت مسجد همیشه با مردم بوده است
نکته سوم بحث ساخت مسجد است. سنت جاری در کشور ما تا قبل از انقلاب اینطور بوده که مسجد را مردم میساختند و همه کارهای مربوط به آن را انجام میدادند. شاید در احداث مساجد بعضاً یک بانی نقش مهمتری داشته و بیش از دیگران کمک میکرده یا مثلاً بعضی از علما منابعی را اهدا میکردند، ولی عمدتاً دولت در این قضیه چندان نقشی نداشته است. اگر هم نهادهای عمومی یا دولتی بخواهند نقشی ایفا کنند باید به جای داشتن نقش محوری، کمککننده باشند. در این مورد خاص، اولاً اگر آنجا واقعاً نیازمند مسجد باشد، شهرداری بزرگترین ملاک این شهر است و زمین و ملک زیاد دارد. وقتی میبیند که حساسیت وجود دارد، این طرف هم زمین فضای سبز است و مردم به حفظ آن حساس هستند و اصلی ترین بحران تهران هم آلودگی هواست، یعنی نقطه مقابل آن توسعه فضای سبز راهکار اصلی است و نه کاهش آن و ناخنک زدن به فضای سبز موجود، پس باید به آن توجه کرد.
تاکنون ۱۳۴ هزار امضا برای مخالفت با ساخت این مسجد جمعآوری شده اما شهرداری تهران به آن توجهی نمیکند
اگر واقعاً آن محدوده نیاز به احداث مسجد دارد که ظاهراً ندارد، شهرداری میتواند به جای لجبازی با افکار عمومی، طور دیگری آن را رفع کند. زمان ما هم موارد کمک به مساجد فراوان بود. ما به بسیاری از مساجد در قالب بودجه مصوب و اختیارات شهردار کمک میکردیم. مثلاً به مسجدی در نظام آباد چون به جهت استراکچر هم وضعیت خوبی نداشت، کمک کردیم. در صدور پروانه و کار خیر کمک میکردیم و این در شهرداری معمول بوده است. شهرداری سازمانی است که باید با نگاه اجتماعی اداره شود. به این معنا که خواست و رضایت وهمراهی مردم در آن از بالاترین درجه اهمیت برخوردار است و منظورم از مردم، همه اقشار عمومی موجود در شهر است نه فقط مذهبیها، یا کسانی که تقاضای دیگری دارند. تدبیر حکومت داری و حاکمیتی اقتضا میکند که به افکار عمومی توجه شود. در گام بالاتر، هر کاری که شهرداری میخواهد انجام دهد اگر با نگاه اجتماعی باشد نتیجه آن بسیار متفاوت خواهد بود. وقتی کاری انجام میدهید اینکه مردم پشتیبان شما باشند و حمایت کنند نسبت به اینکه در مقابل اجرای پروژه شما باشند دو نتیجه کاملاً متفاوت خواهد داشت. نظام مدیریت شهری باتدبیر، بهگونهای عمل میکند که حداکثر نظر موافق شهروندانش را برای انجام یک پروژه و یک ماموریت را داشته باشد. اصلاً شهرداری چنین سازمانی است و بیتوجهی به آن تبعات جبرانناپذیری دارد، اداره شهر را بسیار پرهزینه و بین نظام مدیریت شهری و مردم فاصله ایجاد میکند. در نقطه مقابل، اداره شهر به صورت اجتماعی بسیار کمهزینه و بسیار پربازده خواهد بود، یعنی بسیاری از کارهای غیرممکن را با حضور و همراهی مردم میتوانید ممکن کنید.