رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > اقتصاد : حلقه امیرآباد

حلقه امیرآباد

احتمال دارد اقتصاددانانی از دانشگاه تهران مهم‌ترین پست‌های اقتصادی دولت چهاردهم را در اختیار بگیرند. سازندگی ویژگی‌های این تیم را بررسی کرده است

 

همان روزها که جواد ظریف کت از تن درمی‌آورد تا به انتخابات شور‌وحال ببخشد و مسعود پزشکیان را برای یک بازی بزرگ یاری کند، علی طیب‌نیا تازه کت‌وشلوار آبی نفتی به تن کرد و به رقابت‌های انتخابات پیوست. کمتر کسی فکر می‌کرد سیاستمدار و اقتصاددانی که بیش از پنج سال سکوت کرده بود، یک هفته مانده به پایان ماراتن انتخابات، به کمپین پزشکیان بپیوندد و در دفاع از او مقابل دوربین بنشیند و به سعید جلیلی و یارانش حمله کند. اما علی طیب‌نیا این کار را کرد و حمایتش به موقع بود. خیلی‌ها ازجمله همکاران سابق‌اش سعی کردند در مرحله اول انتخابات او را به پیوستن به کمپین پزشکیان ترغیب کنند که جواب نه شنیدند اما گفته می‌شود در مرحله دوم، این طیب‌نیا بود که خودخواسته به جمع حامیان پزشکیان پیوست.

علی طیب‌نیا کیست و حضورش در دولت پزشکیان چه اثری دارد؟
طیب‌نیا متولد ۱۳۳۹ در اصفهان است و دانش‌آموخته اقتصاد. تز دکترای او در مورد تورم ساختاری در ایران بوده و اکنون استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است. طیب‌نیا در دولت دوم میرحسین موسوی مشاور او بود و در دولت دوم هاشمی، دبیری کمیسیون اقتصادی دولت را بر عهده گرفت و در دوره خاتمی، مشاور کمیسیون اقتصادی دولت شد. پذیرش ریاست سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی از سوی فرهاد رهبر موجب شد وی طیب‌نیا را برای معاونت اقتصادی سازمان انتخاب کند. رهبر از سال ۱۳۵۶ به بعد با طیب‌نیا در دانشگاه همکلاسی و در خوابگاه هم‌اتاقی بوده است. حضور طیب‌نیا در سازمان مدیریت موجب شد برنامه چهارم توسعه تغییرات عمده‌ای را به صورتی که احمدی‌نژاد می‌خواست تجربه نکند. طیب‌نیا موافق تنظیم بودجه انقباضی به منظور کنترل تورم بود اما این نوع بودجه مورد قبول احمدی‌نژاد نبود. گرایش طیب‌نیا به اصلاحات هم موجب خشم اصولگرایان شده بود. در نهایت طیب‌نیا مجبور به خروج از سازمان مدیریت شد. حساسیت روی این استادیار دانشگاه تهران پس از خروج او از سازمان مدیریت به اوج خود رسید. برخی از تشکل‌های دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران بیانیه دادند که او کلاس‌های درس خود را به جایی برای نقد محمود احمدی‌نژاد تبدیل کرده است. در عوض حامیان او اعلام کردند، طبیب‌نیا از محبوب‌ترین استادان این دانشکده است و از منتقدان خواستند به جو‌سازی‌ها علیه او پایان دهند. حسن روحانی که به قدرت رسید، علی‌ طیب‌نیا به‌عنوان یکی از نامزدهای پیوستن به کابینه مطرح شد. روحانی چندان موافق حضور او نبود اما روی سیدمحمد خاتمی را زمین نینداخت. طیب‌نیا با توصیه اصلاح‌طلبان وارد دولت شد و با پشتیبانی رسانه‌هایی که او را «طبیب تورم» نامیدند موفق شد از نمایندگان مجلس، رای اعتماد بالایی بگیرد. تیم اقتصادی حسن روحانی ظرف یک سال موفق شدند نرخ تورم را از حوالی ۴۰ درصد به کمتر از ۱۵ درصد برساند و پس از آن تورم به مدت چند فصل تک‌رقمی شد. چنین موفقیت‌هایی باعث شهرت جهانی وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران شد. چنان‌ که وقتی طیب‌نیا در سفر به واشنگتن به دیدار یکی از اقتصاددانان سرشناس صندوق بین‌المللی پول رفت، او نیز وزیر اقتصاد ایران را با عنوان «طبیب تورم» خطاب قرار داد. معاون صندوق بین‌المللی پول گفته بود: «کاری که شما در مهار تورم ایران و بهبود رشد اقتصادی انجام دادید، بیشتر به یک معجزه شباهت دارد». همکاری او و حسن روحانی به دولت دوازدهم نکشید، هرچند قرار بود طیب‌نیا دوستان نزدیکش را از حلقه امیرآباد فراخواند و به دولت پیوند دهد. او و روحانی در مراسم افطاری دفتر رهبری همدیگر را دیدند و قراری گذاشتند تا درباره تداوم همکاری صحبت کنند. طیب‌نیا قرار بود تیمی هماهنگ برای دولت دوازدهم پیشنهاد کند. توصیه او این بود که همتی به بانک‌ مرکزی برود، خودش سکان سازمان برنامه را در دست گیرد و شاپور محمدی هم راهی وزارت امور اقتصادی و داریی شود.
از این طرح، فقط حضور همتی در بانک ‌مرکزی عملی شد و کار به دلایل زیاد نیمه‌تمام ماند. اکنون به نظر می‌رسد علی طیب‌نیا قصد دارد همان برنامه را به شکلی دیگر پیاده کند؛ این احتمال وجود دارد که طیب‌نیا ریاست سازمان برنامه ‌و بودجه را بر عهده گیرد و عبد‌الناصر همتی هم به وزارت امور ‌اقتصادی و دارایی برود. در این صورت احتمال دارد که حمید پورمحمدی ریاست بانک ‌مرکزی را بر عهده گیرد. تا اینجای کار، فرماندهی‌اش بر تیم اقتصادی پزشکیان مسجل شده است.

اما این کار برای طیب‌نیا چه منافع و چه زیان‌هایی دارد؟
احتمال زیادی دارد که مسعود پزشکیان سه پست مهم اقتصادی دولت خود را به اقتصاددانان نزدیک به حلقه امیرآباد بسپارد. اعضای این حلقه را اساتید دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران تشکیل می‌دهند. علی طیب‌نیا یکی از اعضای اصلی این حلقه است. او در دولت محمود احمدی‌نژاد، معاون اقتصادی فرهاد رهبر در سازمان برنامه و بودجه بود و در دولت اول حسن روحانی، سکان وزارت امور اقتصادی و دارایی را در دست گرفت. فرهاد رهبر که در دولت سیدمحمد خاتمی، معاون اقتصادی وزارت اطلاعات بود و در دولت محمود احمدی‌نژاد، ریاست سازمان برنامه و بودجه را بر عهده داشت، یکی دیگر از اعضای این حلقه است. عبدالناصر همتی هم یکی دیگر از اعضای این حلقه است. او سابقه ریاست بیمه مرکزی را دارد و در دولت دوم حسن روحانی نیز سکان بانک مرکزی را در دست گرفت. فرهاد دژپسند نیز یکی دیگر از اعضای این حلقه به‌شمار می‌رود که پس از استیضاح مسعود کرباسیان در دولت دوم حسن روحانی، وزیر امور اقتصادی و دارایی شد. الیاس نادران هم یکی دیگر از اعضای این حلقه است که سابقه نمایندگی مجلس را دارد. این پنج نفر با وجود گرایش‌های سیاسی و اقتصادی متضاد، دوستانی صمیمی هستند. البته حلقه امیرآباد اقتصاددانان دیگری هم دارد؛ یکی از آنها اکبر کمیجانی است که سال‌ها قائم‌مقام بانک مرکزی بود و پس از کناره‌گیری یا شاید برکناری عبدالناصر همتی از بانک مرکزی، مدتی سرپرستی این نهاد را بر عهده داشت. ابراهیم شیبانی هم که در دولت دوم سیدمحمد خاتمی و پس از درگذشت محسن نوربخش، رئیس‌کل بانک مرکزی شد، یکی دیگر از اعضای این حلقه به‌شمار می‌رود. حتی می‌شود از محمد خوش‌چهره که سال‌ها نماینده مجلس بود، به‌عنوان یکی دیگر از اعضای حلقه امیرآباد نام برد.

ویژگی‌های حلقه امیرآباد
دولت‌های مختلف بسته به ماموریت‌هایی که برای خود در نظر داشتند، از طیف‌های مختلف اقتصاددانان استفاده می‌کردند. دولت میرحسین موسوی بیشتر به اقتصاددانان دانشگاه شهید بهشتی اعتماد داشت. دولت اکبر هاشمی‌رفسنجانی به اقتصاددانان آزادی‌خواه که بعدها پایه‌گذار موسسه نیاوران و دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف شدند، اعتماد کرد. سیدمحمد خاتمی ترجیح داد ترکیبی از اقتصاددانان مختلف را به کار گیرد. محمود احمدی‌نژاد هم مثل میرحسین موسوی به اساتید دانشگاه‌های شهید بهشتی و علامه طباطبایی اعتماد بیشتری نشان داد. حسن روحانی اما پست‌های مهم اقتصادی را بین طیف‌های مختلف تقسیم کرد. ابراهیم رئیسی اقتصاددانان دانشگاه امام صادق(ع) را فراخواند و به نظر می‌رسد مسعود پزشکیان قصد دارد به اساتید دانشگاه تهران اعتماد کند.

اما ویژگی اقتصاددانان این حلقه چیست؟
ابتدا باید طیف‌های فکری این حلقه را مشخص کنیم و بعد درباره ویژگی‌هایشان بگوییم. در حلقه امیرآباد، ابراهیم شیبانی تفکرات چپ اسلامی دارد و اغلب دیدگاه‌هایش با اساتید دانشگاه شهید بهشتی تفاوت چندانی ندارد. او در انتخابات اخیر کنار سعید جلیلی ایستاد و از او حمایت کرد. فرهاد رهبر نسخه معتدل‌تری از ابراهیم شیبانی است که مبنای فکری‌اش اقتصاد اسلامی است اما به اندازه شیبانی گرایش چپ ندارد. الیاس نادران اقتصاددانی رادیکال‌تر از رهبر و شیبانی است که البته این روزها مشی متعادل‌تری در پیش گرفته است. محمد خوش‌چهره را می‌توانیم جزو این قسمت حلقه امیرآباد بدانیم. این افراد طیف اصولگرای حلقه امیرآباد را تشکیل می‌دهند.
اما طیف اصلاح‌طلب این حلقه را عبدالناصر همتی و علی‌ طیب‌نیا و تا حدودی فرهاد دژپسند تشکیل می‌دهند. به طور مشخص، همتی و طیب‌نیا مدافع بازار آزاد هستند و در عین حال مشی اصلاح‌طلبی دارند. سیدمحمد خاتمی به طیب‌نیا ارادت زیادی دارد و مرحوم هاشمی‌رفسنجانی هم به همتی علاقه داشت. هر دو به گذشته خود افتخار می‌کنند و دوران مسئولیت خود را جزو بهترین دوره‌های چند دهه گذشته می‌دانند. طیب‌نیا به «طبیب تورم» معروف است و همتی افتخار می‌کند که دوران ریاستش بر بانک مرکزی، دوره اقتدار و استقلال این نهاد بوده است.
اقتصاددانان دانشگاه تهران چند تفاوت اساسی با دیگر دانشگاه‌ها دارند. برخلاف اغلب اقتصاددانان تئوری‌پرداز دانشگاه شهید بهشتی که گرایش چپ اسلامی دارند، اعضای حلقه امیرآباد، بازار آزاد را قبول دارند اما این علاقه به اندازه اقتصاددانان دانشگاه شریف و موسسه نیاوران نیست. اعضای حلقه امیرآباد در کنار اینکه اقتصاددانان معروفی هستند، به سیاست هم علاقه دارند. اعضای حلقه شریف و نیاوران در سال‌های گذشته ترجیح داده‌اند به دولت‌ها مشورت فکری بدهند اما اعضای حلقه امیرآباد ترجیح‌شان این است که تصمیم‌گیرنده باشند. به این ترتیب می‌توان گفت اعضای حلقه امیر‌آباد بیشتر سیاستمدار- اقتصاددان هستند، درحالی‌ که اعضای حلقه نیاوران و شریف ترجیح می‌دهند اقتصاددان بمانند.

جمع‌بندی
علی طیب‌نیا از شهرت خوبی در جامعه برخوردار است. هرچند به تیتر «طبیب تورم» می‌شد نقدهای فنی وارد کرد اما به هر حال تک‌رقمی شدن تورم در دولت اول حسن روحانی به نام او نوشته شده است. او در عین حال مورد اعتماد مراجع و نهادهای مهم قدرت قرار دارد. خیلی‌ها منتظرند تا عیار طیب‌نیا را در مهار بحران‌های اقتصادی در دولت جدید بسنجند. با این حال اگر در سازمان برنامه مسئولیت هماهنگی تیم اقتصادی را بر عهده گیرد یا معاون اقتصادی رئیس‌جمهور شود، خیلی برای اقتصاد مفید خواهد بود. آیا علی طیب‌نیا می‌تواند انتظارها را برآورده کند؟

sazandegi

پست های مرتبط

ذخایر خالی سوخت نیروگاه‌ها

جوابیه شرکت توانیر به روزنامه سازندگی پس از انتشار خبری با عنوان…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

پاسخ بیروت به واشنگتن

اصلاحات لبنان برای آتش‌بس چیست؟ رسانه‌های لبنانی به نقل از یک دیپلمات…

۲۷ آبان ۱۴۰۳

نجات‌ بانک‌ها از ورشکستگی

“سازندگی” به بررسی سخنان “عبدالناصر همتی”، وزیر اقتصاد پرداخته است که درباره…

۲۶ آبان ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید