سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتشار اطلاعیهای به تشریح جزئیات ترور “شهید اسماعیل هنیه” پرداخت
پایان روایتها
سازندگی به بررسی چگونگی مهندسی افکار عمومی توسط رسانههای خارجی پرداخته است
روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه شماره ۳ خود در مورد جنایت تروریستی رژیم صهیونیستی در به شهادت رساندن دکتر اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی (حماس) تاکید کرد که با توجه به تحقیقات و بررسیهای به عمل آمده، این عملیات تروریستی با شلیک پرتابه کوتاهبرد با سر جنگی حدود ۷ کیلوگرمی، همراه با انفجار شدید، از خارج محدوده استقراری اقامت میهمانان صورت گرفته است. در متن اطلاعیه مذکور آمده است: «به دنبال اقدام تروریستی رژیم جنایتکارانه صهیونیستی که منجر به شهادت شهید والامقام دکتر اسماعیل هنیه، رئیس مجاهد و شجاع دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی (حماس) و همراه ایشان شد به اطلاع عموم ملت ایران میرساند:
۱- این اقدام با طراحی و اجرای رژیم صهیونیستی و حمایت دولت جنایتکار آمریکا انجام شده است.
۲- با توجه به تحقیقات و بررسیهای به عمل آمده، این عملیات تروریستی با شلیک پرتابه کوتاهبرد با سر جنگی حدود ۷ کیلوگرمی، همراه با انفجار شدید، از خارج محدوده استقراری اقامت میهمانان صورت گرفته است. در پایان تاکید میشود: خونخواهی شهید اسماعیل هنیه قطعی و رژیم ماجراجو و تروریست صهیونی پاسخ این جنایت که مجازات سخت است را در زمان، مکان و کیفیت مقتضی، قاطعانه دریافت خواهد کرد».
این اطلاعیه درحالی منتشر میشود که طی روزهای اخیر گمانهزنیهای زیادی در مورد نحوه و ابعاد ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس از سوی منابع عربی، غربی و عبری منتشر شده و هر کدام به نوعی در این راستا به دنبال آن بودند که خط خبری مورد نظر خود را به افکار عمومی در داخل و خارج از منطقه تزریق کنند. بهعنوان مثال، روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ اول آگوست، یعنی همان روز وقوع ترور اسماعیل هنیه، مقالهای با عنوان «بمبی که ماهها پیش به مهمانخانه تهران منتقل شد، رهبر حماس را کشت» به قلم رونن برگمن، مارک مازنی و فرناز فصیحی را منتشر کرد و در آن به نقل از ۷ منبع آگاه در خاورمیانه که دو تن از آنان ایرانی ادعا شده، مدعی شد که اسماعیل هنیه با بمبی که دو ماه پیش در محل اقامتش کار گذاشته شد، کشته شده است. در ادامه این گزارش به نقل از پنج مقام از هفت نفر ادعایی نیویورک تایمز آمده بود که پس از تایید حضور اسماعیل هنیه در اتاق این مهمانخانه در شمال تهران، بمب از راه دور فعال و منفجر شده است.
کمی بعد هم مجدداً همین روزنامه و با استناد به «منابع مطلع» اعلام کرد که چندین نفر مرتبط با محل اقامت هنیه بازداشت شدهاند که این موضوع مجدداً نوعی از پمپاژ اخباری است که صرفاً میتواند چند ساعت به سرخط اخبار تبدیل شود و چندی بعد هم به حاشیه برود. در این میان رسانههای داخلی کشورمان مانند فارس و تسنیم این گزارشها را تکذیب کردند و حتی تسنیم (شنبه) مورخ ۱۳ مرداد، مطلبی به عنوان «منبع آگاه: گزارش نیویورکتایمز از ترور شهید هنیه دروغ است» را منتشر کرد که در آن یک منبع آگاه در پاسخ به سوال خبرنگار امنیتی دفاعی این خبرگزاری درباره گزارش روزنامه نیویورکتایمز راجع به جزئیات ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران گفت: «این گزارش سرشار از دروغ و در امتداد عملیات روانی صهیونیستهاست و ارزش خبری و اطلاعرسانی ندارد».
البته در این راستا، اظهارنظرهای دیگری هم مطرح شده است. به عنوان مثال، پایگاه خبری تحلیلی دیدهبان ایران مورخ ۱۳ مرداد، گفتوگویی با احمد بخشایشاردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس دوازدهم انجام داد که وی به دو سناریو احتمالی درخصوص ترور اسماعیل هنیه اشاره کرده است. بخشایشیاردستانی با بیان اینکه در نظام امنیتی- اطلاعاتی شکافها و آلودگیهایی وجود دارد به سایت دیدهبان ایران گفت: «دو سناریو محتمل درباره ترور شهید هنیه این است که در یکی، اسرائیلیها با استفاده از یک ریزپرنده و از محل ایستگاه شماره ۲ توچال محل مورد نظر را مورد اصابت قرار دادهاند و سناریو دوم این است که ریزپرندهای در کار نبوده بلکه عدهای عوامل نفوذی در داخل ایران در حوالی همان ایستگاه شماره ۲ توچال مستقر شدهاند و با سلاحی شبیه موشک، محل اقامت شهید هنیه را زدهاند». مشابه این اظهارات را میتوان مجدداً بهگونهای دیگر رویت کرد. به عنوان نمونه، محمد بهرامی، نماینده مردم بویراحمد و دنا و نایبرئیس کمیسیون انرژی در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با دیدهبان ایران که ۱۱ مرداد منتشر شد، اعلام کرد که «با توجه به نحوه ترور اسماعیل هنیه میتوان حدس زد که عوامل نفوذی داخلی در وقوع این حادثه نقش داشتهاند. نحوه حضور عوامل ترور و نوع ترور نشان میدهد، نفوذیهای دشمن در ترور موثر بودهاند. ولی تا زمانی که دستگاههای نظامی و امنیتی کشور جزئیاتی از این مساله را اعلام نکنند، نمیتوانیم نظر دقیقی درباره این مساله اعلام کنیم».
چرخه توزیع دادهها چگونه کار میکند؟
آنچه در این میان و پس از انتشار اطلاعیه شماره ۳ سپاه پاسداران در مورد جزئیات این اقدام و در میان تکذیب و رد گزارش رسانهها و روزنامههایی مانند نیویورک تایمز باید مورد اشاره قرار بگیرد این است که اساساً تولید یک گزارش و حتی مخابره یک خط خبر، آن هم در شرایط اینچنینی که موضوع امنیت و سیاست در کنار یکدیگر قرار گرفته و ابعاد بینالمللی و منطقهای به خود میگیرند، نوعی از عملیات روانی در حین بحران به شمار میرود که برای اولین و حتی آخرین بار نیست که در دنیا به کار گرفته میشود.
اینکه العربیه یا حتی مطرحترین رسانههای آمریکا، انگلیس و اسرائیل اخباری را به نقل از منابع آگاه بدون درج نام آنها منتشر میکنند یا اینکه نام این منابع به صورت علنی و آشکار و حتی با عکس تایید شده آنها منتشر میشود، چندان مهم نیست بلکه ریشه این مدل از اخبار، گزارشهای تحلیلی، مصاحبهها و حتی توئیتها و پستهایی که توسط خبرنگاران و تحلیلگران سیاسی، امنیتی و نظامی منتشر میشود در دولتها، اندیشکدهها و حتی سرویسهای اطلاعاتی نهفته است.
واقعیت این است که رسانه در اروپا، آمریکا، اسرائیل و حتی سایر کشورها مانند چین و روسیه به دلیل برد کوتاه و بلند خبر و تحلیلها از اهمیت بالایی برخوردار است و افکار عمومی (بهخصوص در اروپا) این رسانهها را منابع دقیق و مطمئن سرزمین خود میدانند. در آمریکا این اهمیت شاید کمتر باشد و اصولاً کارکرد رسانهها کمی بیش از آنکه تاثیر داخلی داشته باشد، اثر خارجی خود را بر پیکره افکار عمومی جهان میگذارد. در انگلیس هم رسانه به نوعی کارکرد دوگانه دارد؛ به این معنا که آنها سعی میکنند، افکار عمومی خود را در مورد مسائل داخلی اعم از اقتصاد، بیمه، احزاب و سیاستهای کابینه جدید مطلع و اقناع کنند اما همان رسانهها در لندن، شمشیر را برای روسیه در جنگ اوکراین از رو میبندند و به شدیدترین نحو علیه مسکو جنگ روانی خارجی خلق میکنند.
بر این اساس گزارشهایی که در مورد خاورمیانه یا حتی منازعات بینالمللی (International conflicts) به انضمام اقداماتی مشابه با ترور اسماعیل هنیه یا حتی نفرات دیگر از سوی رسانههای غربی و حتی اسرائیلی منتشر میشود، ممکن است با نام یک نویسنده انتشار یابد اما در پشت نام این نویسنده یک اندیشکده، یک سرویس اطلاعاتی و حتی شاید یک منبع دولتی ایستاده باشد که این چرخه را باید نوعی از «هدایت و تزریق داده مهندسی شده» بدانیم که سالهای سال است توسط غربیها و متحدان آنها مانند اسرائیل مورد استفاده قرار گرفته است.
به عنوان مثال، «رونن برگمن» که گزارش اخیر نیویورک تایمز را نوشته و یهودیالاصل به حساب میآید، در ارتباط کامل با موساد قرار داشته و دارد و دادههایی هم که منتشر میکند به صورت تصادفی یا اکتشافی به دست نمیآورد. او کتابهایی مانند «برخیز و اول تو بکش» و «جنگ پنهان با ایران» را به رشته تحریر درآورده که تمام کدهای منتشر شده در آنها دادههایی است که از سوی منظومه اطلاعاتی اسرائیل به وی اعطا شده و او صرفاً به این دادهها سروشکل داده و آن را به زبان عامپسند تبدیل کرده است.
نمونه دیگر که این روزها نوشتهها و حتی پستهای توئیتری او مورد استناد قرار میگیرد و حتی به یک منبع رسانهای- امنیتی برای بسیاری از مقامات و رسانههای خاورمیانه تبدیل شده، «باراک راوید» خبرنگار آکسیوس است. او متولد اسرائیل بوده و براساس اطلاعات منتشر شده از وی در ویکیپدیا، سابقه فعالیت در شبکه ۱۳ تلویزیون اسرائیل که عموماً محتوای امنیتی، نظامی و راهبردی منتشر میکند را در رزومه خود دارد. او همچنین در واحد ۸۲۰۰ ارتش اسرائیل خدمت کرده و در رسانههایی مانند سی.ان.ان و آکسیوس فعالیت داشته است.
نمونه سوم که در عالم «خاورمیانهنگاری و تروریسم» بسیار معروف بوده، «پیتر برگن» است. او اولین خبرنگاری در جهان بود که با اسامه بنلادن، رهبر سابق سازمان القاعده مصاحبه کرد و این مصاحبه اواخر دهه ۹۰ میلادی از سی.ان.ان پخش شد و چندی بعد هم کتابی با نام اُسامه بنلادن توسط وی نوشته شد که به نوعی باید آن را تکمیلکننده مصاحبه مذکور دانست. بعدها مشخص شد که پیتر برگن با هماهنگی واحد ضدتروریسم سیا و اف.بی.آی در پوشش خبرنگار به دیدار بنلادن رفته بود.
این سه نمونه بدون شک قطرهای است از دریای چرخه توزیع داده هدایت شده، مهندسی شده و حتی تخریبی در رسانهها که برای بار اول و آخر هم نخواهد بود؛ اما درنهایت این اطلاعیه اخیر سپاه پاسداران بود که ابعاد دقیقتری از چگونگی ترور هنیه را نشان داد.