درباره آنتونیوگرامشی
بیشك آنتونیو گرامشی، یكی از مهمترین و جذابترین متفكران ماركسیسم اروپایی است و شاید بتوان گفت تاكنون هیچ متفكر ماركسیستی به اندازۀ او مورد احترام عموم نبوده است. اصلیترین عامل جذابیت این فیلسوف انقلابی و از رهبران و بنیانگذاران حزب کمونیست ایتالیا، شیوۀ زندگیاش بود. نكتۀ قابل توجه این است كه مهمترین آراء این متفكر گوژپشت محصول سالهایی است كه در زندان حكومت فاشیستی موسولینی به سر میبرد و تحت عنوان «دفترهای زندان» در حدود ۳۰۰۰ صفحه منتشر شدهاند. علاوه بر «دفترهای زندان» در میان انبوه نوشتههای گرامشی «نامههای زندان» از برجستهترین نوشتههای او در عالم اندیشۀ سیاسی است؛ منبعی مهم و باارزش برای درک شخصیت راستین گرامشی، ویژگیهای فکری و اخلاقی و عمق مطالعات او، همچنین برای فهم آرای او در عرصۀ جامعهشناسی سیاسی و مطالعات فرهنگی. اهمیت این اثر در آن است که بخش مهمی از کوشش گرامشی را در تدوین پروژۀ فکریاش به ما ارائه میدهد که علاوه بر سیاست، تاریخ و فلسفۀ مطالعات فرهنگی را نیز دربر میگیرد. در جایجای نامههای گرامشی تلاش برای بررسی همهجانبۀ مسألۀ اصلی گرامشی، یعنی نحوۀ سر برآوردن فاشیسم و ناکامی جنبش انقلابی، مشهود است و رد و نشانی از مفاهمی کلیدی و مورد توجه او همچون هژمونی، روشنفکر ارگانیک، جامعۀ سیاسی و جامعۀ مدنی، تاریخیگری، مسائل فرهنگی و ادبی و جریانهای حاشیهای ادبی را بهوضوح میتوان در خط فکری او و ابراز نظرش پیرامون مقولات گوناگون و حتی مسائل روزمره دید. نامههای زندان، یا به تعبیری این «اپرای زندان»، بیانگر نبوغ و ذهن تحلیلگر و خلاق این متفکر مارکسیست انقلابی است. ماركسیسم گرامشی سعی دارد هم انسانگرایانه باشد و هم تاریخگرا و به همین جهت گرایشهای انسانگرایانه و دموكراتیك چپ همچنین تجدیدنظرطلبان بر آراء او تأكید فراوان میكنند و آثارش را پشتوانۀ خود میدانند. اگرچه برخی از كمونیستهای ایتالیایی مانند تولیانی، گرامشی را یك ماركسیست ـ لنینیست ناب میدانند اما آثار او را میتوان شالوده روایت تازهای از كمونیسم دانست كه در برخی نكات اساسی با روایت لنین تفاوت دارد و این تفاوت بهخوبی در «نامههای زندان» مشهود است. به قول لشک كولاكوفسكی، گرامشی مطرود واقع نشدنش توسط كمونیستها را مدیون زندان است. اگر به او اجازه میدادند كه دوران فاشیسم را در مهاجرت بگذراند قطعاً به یكی از مطرودین كمونیسم بدل میشد. مگر آنكه به مسكو میرفت و در آن صورت حتماً به قتل میرسید اما به بركت بازداشت ناگزیر از مسائل روزمره سیاسی دورافتاد و در زمینۀ مسائل اساسی و نظری به كار پرداخت و به این ترتیب دادستانی كه در دادگاه گفته بود: مغز او را باید برای ۲۰ سال از كار انداخت، درست به نتیجهای مقابل منظور خود دست یافت و ناخواسته گرامشی را در مسیر شكوفایی فكری قرار داد.
اثمار موسوینیا که پس از جلد اول «نامههای زندان» جلد دوم آن را هم ترجمه کرده و نشر نی بهتازگی منتشرش کرده دربارۀ انگیزۀ ترجمۀ «نامههای زندان» مینویسد: «انگیزهام در انتخاب این کتاب برای ترجمه هم آرزو و اشتیاق دیرینهام برای ترجمۀ اثری از این متفکر برجسته انقلابی بوده و هم خصلت تأثیرگذار و رهاییبخش و الگو و راهنما بودن او در زندگی. در این اثر استثنایی با انسانی تمام عیار مواجهیم که در آستانۀ خاموشی ابدی ایستاده اما هر بار که به ورطۀ ترس و یأس کشانده میشویم با نیروی ارادهای تزلزلناپذیر به ما درس شجاعت و استقامت میدهد. طنین صدای او بهرغم گذشت سالها از سطر سطر مکاتباتش هرچه رساتر و زندهتر به گوش میرسد و ایمان و امید را مثل هوای خوش در ما میدمد. گرامشی در نامههایش بیش از هر جای دیگر به این سخن خود نزدیک میشود که هر انسانی که به نگرش، فهم زندگی و درک روابطش با انسانهای دیگر برسد و با اراده و آگاهی و شورمندی بر زندگی و جهان پیرامون خود تأثیر بگذارد کم و بیش فیلسوف است. هر انسانی که برای زندگی ارزش قائل باشد، فیلسوف و با فرهنگ است.»
«نامههای زندان» بر اساس تقسیمبندی ویراستاران ایتالیایی و مقطعهای زمانی مشخص به چهار جلد تقسیم شده است. جلد اول: نامههای ۱ تا ۱۰۰، از ۱۹۲۶ تا ۱۹۲۸، سالهایی که گرامشی در جزیرۀ اوستیکا و بعد در زندان میلان در انتظار محاکمه به سر میبرد. جلد دوم: نامههای ۱۰۱ تا ۲۲۱، از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۱، سالهایی که گرامشی پس از محاکمه در زندان توری به سر میبرد. جلد سوم: نامههای ۲۲۲ تا ۳۷۵، از ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۳، سالهایی که گرامشی پس از پنجمین سال حبس تا زمان بستری شدنش در زندان توری به سر میبرد. جلد چهارم: نامههای ۳۷۶ تا ۴۲۸، از ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۷، سالهای انتقال به درمانگاه فورمیا و کویسیسانا تا واپسین روزهای خاموشی.
پس از محاکمۀ گرامشی در «دادگاه ویژه دفاع از کشور» در ژوئن ۱۹۲۸ و صدور حكم ۲۰ سال زندان برای او، دورۀ دوم زندانش ـ از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۱- در توری آغاز میشود. این سالها برای گرامشی سرشار است از بیم و امید، خلاقیت و تولید. در سراسر نامههای جلد دوم شاهد تلاش مداوم او برای زنده ماندن به شکلی پویا هستیم. هر لحظه تجلی بارقهای از اراده و هر آن آبستن تفکر و ایده است. گرامشی در گوشۀ سلولش در انزوای محض آثاری ارزنده میآفریند و میراثی فرهنگی از خود به جا میگذارد که به تحولی اساسی در تفکر مارکسیستی قرن بیستم میانجامد. بیتردید وجود همین فاصلۀ ناگزیر میان گرامشی و جریانات همعصر اوست که به تفکرش خصلتی رادیکال و معاصر میبخشد که خواننده میتواند در هر زمان و بسته به تاریخ سیاسی و تاریخ فرهنگی دورۀ خویش با او وارد گفتوگو شود و دربارۀ مسائل به شیوهای گرامشیایی و از زاویهای متفاوت بیندیشد. نامههایی که گرامشی در این سالها به رشتۀ تحریر درمیآورد، اندیشهها و نگرانیهای متفکری را بر ما مینمایانند که موسولینی دربارهاش به دادستان گفته بود باید ۲۰ سال تمام مانع از فعالیت این مغز شد. او متفکری بود که به یقین اهمیت ویژهای برای مبارزۀ ایدهها و نقش خطیر روشنفکران ملیـ مردمی در تحول تاریخی و هدایت مبارزۀ فرهنگی و سیاسی قائل بود و مسألۀ روشنفکران و نقش آنان در تاریخ ایتالیا در تمامی نامهها جلوهگر میشود.