رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : ضرورت بازگشت ظریف

ضرورت بازگشت ظریف

رئیس‌جمهور پزشکیان باید از تمام ظرفیت خود برای بازگشت ظریف به دولت و حل مسائل او استفاده کند

 

هدا احمدی     
گروه سیاسی

 

ظریف هنوز هم نگران است و چون کوه پشت مسعود پزشکیان ایستاده. حتی پس از شوک شبانه استعفایش که در انتقاد به کابینه دولت جدید توسط خودش در ایکس منتشر شد و واکنش‌های زیادی هم داشت. ظریف در بیانیه ۱۷ خطی خود می‌نویسد: «از ۱۹ وزیری که امروز معرفی شدند، سه نفر نامزد نخست، ۶ نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیته‌ها یا شورای راهبری بودند. بار‌ها گفته ‌بودم که انتخاب اعضای دولت حق رئیس‌جمهور است و شورای راهبری و کمیته‌ها نهاد مشورتی هستند. از ایشان سپاسگزارم که این افتخار را به بنده دادند که در این تجربه جدید و ابتکار شجاعانه، مشارکتی داشته باشم». توئیتی که طولی نکشید و توسط او توضیح داده شد. ظریف این ‌بار در اینستاگرام نوشت: «پیام دیشب بنده به ‌معنای پشیمانی یا ناامیدی از دکتر پزشکیان عزیز یا مخالفت با واقع‌گرایی نیست؛ بلکه به معنای تردید در مفید بودن خودم در معاونت راهبری است».
اما گفت‌و گو‌ها بین مردم در فضای مجازی و تحلیل‌گران همچنان ادامه دارد. شاید چنین واکنش‌هایی را بتوان ناشی از سخنانش در کارزار انتخاباتی مسعود پزشکیان دانست که تاکید می‌کرد «مهم است چه ‌کسی در پاستور بنشیند». طبیعتا با این اوصاف مسعود پزشکیان باید تمام تلاشش را برای برگشت ظریف انجام دهد زیرا این امر بر هیچ‌کس پوشیده نیست که دولت چهاردهم بدون یکی از بال‌های پرقدرتش امکان پرواز برایش محدود خواهد بود، بنابراین نباید فراموش کنیم که ضرورت بازگشت محمدجواد ظریف که خودش به تنهایی وزنه سنگین انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری بود، قابل انکار نیست.

ظریف با تمام توانش برای حمایت از پزشکیان به میدان آمد تا نگذارد سال‌ها حضور تندروها و خالص‌سازان مجدداً تکرار شود. حضور او در این شرایط برای پاسخ به افرادی چون سعید جلیلی لازم بود. این اولین بار است که فردی مانند ظریف که بسیاری او را در قامت یک رئیس‌جمهور می‌دانند این‌چنین وارد انتخابات شد و گفت: «فرض کنید من این روزها (انتخابات چهاردمین ریاست‌جمهوری) از خودم مایه نگذاشته بودم. من این آبرو را برای کی می‌خواستم؟»
همین تلاش‌ها و سخنان پرشوق‌وشور ظریف بود که به قول خودش کت از تن درآورد تا بار دیگر برای ایران، مردمی که با صندوق‌های رای قهر کرده بودند را به میدان بازگرداند که خب با اینکه حدود ۵۰ درصد شرکت نکردند اما باز هم بسیاری از مرددین به پزشکیان رای دادند تا کمی از بار تندروی‌ها و افکار بسته از روی جامعه بکاهند. حضور ظریف در برنامه زنده تلویزیونی در قامت مشاور سیاسی مسعود پزشکیان، جنجالی به پا کرد که باعث شد پس از آن از او به‌ عنوان بازوی راست پزشکیان در انتخابات تیرماه نام ببرند. حرف‌وحدیث جریان مخالف او کماکان ادامه داشت تا جایی که پس از پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست‌جمهوری، سخن از تشکیل شورای راهبری به میان آمد. شورایی که با حکم مستقیم رئیس‌جمهور جدید، ریاستش را محمدجواد ظریف برعهده داشت. آن‌طور که ظریف اعلام کرده بود، کار این شورا که متشکل از کمیته‌های تخصصی است، تعیین کابینه به‌ویژه وزراست. در همین حین گمانه‌زنی‌ها درخصوص اینکه احتمال دارد که ظریف معاون سیاسی رئیس‌جمهور شود، شروع شد تا جایی که خبر آمد او به سمت معاونت راهبری و ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک منصوب شده است.

از درخواست برای بازگشت تا بهانه‌تراشی تندروها
پس از اینکه محمدجواد ظریف استعفایش در فضای مجازی پخش شد، حسام‌الدین آشنا در واکنش به این استعفا نوشت: «قانون کشور را از خدمات این افراد در مشاغل بالای دولتی محروم کرد؛۱- سفیران، دانشجویان، ماموران دولتی و کارآفرینانی که در برخی کشورهای خارجی صاحب فرزند شده‌اند. ۲-‌ ایرانیانی که در برخی کشورهای خارجی متولد شده‌اند. این قانون قابل اصلاح است اما آثار سرمایه‌سوز آن قابل جبران نیست».
مینو خالقی، فعال سیاسی هم این‌طور واکنش نشان داد: «دکتر ظریف دیشب برای گزینه پیشنهادی وزارت کشور جنگید و توفیقی نیافت. امشب اعلام عدم حضور در کابینه نمود تا مسئولیت انتخاب‌هایی که به او و کمیته‌ها ارتباطی نداشت بر دوشش نباشد. نمی‌دانم رئیس‌جمهور بر حضورش اصرار می‌ورزد یا نه؟ اما پاسخ این میزان تلاش و میهن‌دوستی این نبود!» همچنین آذر منصوری، رئیس ‌جبهه اصلاحات ایران در توئیتی در واکنش به استعفای محمدجواد ظریف نوشت: «از اعلام کناره‌گیری جنابعالی بسیار متاسف شدم. زحمات بسیاری در انتخابات و همراهی با دکتر پزشکیان و نیز شورای راهبری متقبل شدید و به طور قطع حضور شما در ادامه نیز مزیت‌های بسیاری به‌خصوص برای پیگیری مطالبات مردم دارد. بمانید و ادامه دهید».
ضمن اینکه محمدجواد آذری‌جهرمی که مدتی فعالیت کمتری هم داشت به این استعفا واکنش نشان داد.
«شهادت می‌دهم که او برای ایران از خود و خانواده‌اش گذشت. ظریف خار چشم صهیونیست‌هاست و آمریکا تحریمش کرد تا اثرگذاری‌اش برای ایران را بکاهد؛ چرا باید با خودتحریمی، ایران از خدماتش محروم شود؟»
نکته قابل توجه، واکنش معنادار پسر پزشکیان بلافاصله بعد از استعفای ظریف است که حاکی از شکایت او از این استعفا بود. یوسف پزشکیان نوشت: «آنچه امروز مهم‌تر از منتقد صریح دلسوز و متلق تاییدگر چاپلوس است، وجود افرادی است که اولاً واقع‌بین باشند، ثانیاً جامع‌نگر باشند و ثالثاً به اجماع‌سازی معتقد باشند». همچنین آذر منصوری، رئیس‌ جبهه‌ اصلاحات ایران در توئیتی این‌طور واکنش نشان داد: «از اعلام کناره‌گیری جنابعالی بسیار متاسف شدم. زحمات بسیاری در انتخابات و همراهی با دکتر پزشکیان و نیز شورای راهبری متقبل شدید و به طور قطع حضور شما در ادامه نیز مزیت‌های بسیاری به‌خصوص برای پیگیری مطالبات مردم دارد. بمانید و ادامه دهید».
فارغ از واکنش‌هایی که بیشتر مختص به طیف اصلاح‌طلب و میانه‌رو بود، اصولگرایان مخالف ظریف نیز طبق معمول بیکار ننشستند و تلاش دارند از آب کره بگیرند. مثلاً حمید رسایی پس از توئیت استعفای ظریف نوشت: «مطابق ماده ۲ قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس، انتصاب اشخاص ذیل درپست‌های حساس (معاون رئیس‌جمهور) ممنوع است: الف ـ کسانی که خود، فرزندان یا همسرشان تابعیت مضاعف دارند. چنین انتصابی ملغی و استمرار آن جرم تلقی شده. لطفاً استعفای اجباری خودتان را مثل روغن ریخته نذر امامزاده نکنید».

پیشینه تخریب علیه یک وزیر محبوب
ظریف در این سال‌ها البته به دلیل دلواپسی‌های گاه‌ و بی‌گاه، بارها مود هجمه تندروها قرار گرفت و همچنان و حتی پس از وزارتش نیز پاسخگوی سوالات برجامی و غیربرجامی اقلیت نزدیک به جبهه پایداری هست، اما حتی یک بار هم از اعتبارش کم نشد و هر بار با وجود تلاش دلواپسان، توانست چهره واقعی‌تری از خود را به جامعه نشان دهد. در طول ۸ سال ریاست او بر وزارت امورخارجه در دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی تندروها از او و تیمش به ‌عنوان باند نیویورکی‌ها یاد می‌کردند و تمام تلاش‌شان این بود که ظریف را منزوی و حتی خانه‌نشین کنند. هرچند که با روی کار آمدن دولت سیزدهم، فرصتی یافتند تا تمام کینه‌ها را بر سر او خالی کنند و با ادعای اینکه ما بهتر از تیم ظریف می‌توانیم، در این سه سال، نه ظریف بلکه کل کشور را از عرصه بین‌المللی منزوی کردند.
مجلس نهم و دهم که بسیاری از تندروها و اصولگرایان را تشکیل می‌داد، تمام تلاشش را برای استیضاح ظریف به کار برد. تندروها و مخالفان با ادعای باخت ایران در برجام در کمیسیون امنیت ملی و صحن مجلس بار‌ها تریبون گرفته و برد- برد بودن برجام را انکار کردند. به ظریف تاختند و البته دولت را هم بی‌نصیب نگذاشته بودند. یکی از عجایب پایداری‌ها برای استیضاح ظریف در مجلس دهم این بود که می‌گفتند: «مختومه شدن پرونده نظامی ایران (PMD) به طور رسمی در نتیجه مذاکرات برجام از دستاورد‌های شگرف و قطعی جمهوری اسلامی است که مخالفان برجام و ظریف نیز همیشه در این خصوص سکوت کرده‌اند تا مبادا حسنی از محاسن تیم دیپلماسی منتشر شود!» یعنی برای این دستاورد به طور کل تیم سیاست خارجه دولت را نادیده گرفتند. یا اینکه مدعی بودند که دستگاه دیپلماسی درخصوص کشتار حجاج در منا و عدم احقاق حقوق ملت ایران و خانواده‌های آنها موضعی منفعلانه داشت. این سوال حداقل دو بار به ‌طور رسمی هم در ابتدای حادثه منا و هم در سال ۹۶ در کمیسیون امنیت مطرح شده بود و ظریف کل اقدامات وزارت امور خارجه را از بدو حادثه تا پیگیری‌های بعدی و نیز محدودیت‌ها و موانع را به تفصیل تشریح کرده بود.
یکی دیگر از بهانه‌هایی که دو بار در سال ۹۶ و ۹۷ در مجلس نهم توسط چند نماینده اصولگرا مطرح شده بود تا با آن ظریف را استیضاح کنند این بود که ظریف به اقتصاد در دیپلماسی بی‌توجهی می‌کند. اما مهم‌ترین بهانه آنها درخصوص موضوع FATF بود. همان زمان اسماعیل گرامی‌مقدم در رابطه با علل و انگیزه حقیقی استیضاح‌کنندگان، گفته بود: «برخی ثروتمندان برای آنکه اسنادی برای دارایی خودشان ندارند از تصویب مقررات پولشویی واهمه و نگرانی دارند. در کل به نظر نمی‌رسد استیضاح‌کنندگان دارای استدلال قوی و منطقی به ‌نفع مردم داشته باشند».
فارغ از انگیزه‌های پیدا و پنهان اقلیت نزدیک به جبهه پایداری در مجلس که این‌چنین با تمام قوا دست به کار استیضاح وزیر امور خارجه شدند آنچه شاید بیش از این حائز اهمیت باشد، یافتن پاسخ پرسش دوم درباره اهمیت این استیضاح است و صحبت درباره اینکه استیضاح ظریف به چه معنایی بود. ۲۴ نماینده متعلق به اقلیت جبهه پایداری در فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس دهم خود را برای استیضاح محمدجواد ظریف آماده کرده بودند و با این همه هم خود این ۲۴ نماینده اصولگرا، هم ۲۶۶ نماینده دیگر مجلس، هم دولتی‌ها و هم فعالان و ناظران عرصه سیاست داخلی و خارجی به ‌خوبی می‌دانستند که برکناری وزیر امور خارجه در پی استیضاح تقریباً غیرممکن است. مجلس دهم اگرچه برای دلواپسانی همچون حاجی‌دلیگانی و کریمی‌قدوسی جا داشت ما واقعیت حاکم بر این مجلس اعتدالی بیش از آنچه دلواپسان می‌پندارند بر منطق و خردورزی متکی بود و با این حساب بعید بود، طرحی همچون استیضاح فردی مانند ظریف بتواند این مرد را از وزارتش در آن سال‌ها گوشه‌نشین کند.
تا اکنون که مرداد ماه سال ۱۴۰۳ هست، می‌توان ظریف را اولین وزیر امور خارجه‌ای دانست که این‌چنین در معرض استیضاح قرار می‌گرفت. ظریف مرد اول کابینه حسن روحانی بود و همچنان مرد اول سیاست خارجی و سیاستمدار محبوب ایران است، به این اعتبار که برجام، مهم‌ترین دستاورد دولت تدبیر و امید بوده و هست. برجامی که اگرچه امروز عده‌ای داخل کشور به دلیل بدعهدی آمریکا و خروج ترامپ از آن، از شکستش سخن می‌گویند اما همچنان مهم‌ترین سند رسمی و بین‌المللی در بحث هسته‌ای ایران محسوب می‌شود که علاوه بر حمایت ۵ قدرت جهانی به تایید سازمان ملل و شورای امنیت این سازمان نیز رسیده و همزمان سازمان انرژی اتمی نیز آن را به رسمیت می‌شناسد.

sazandegi

پست های مرتبط

تضاد منافع در باکو

غیبت روسای جمهور در اجلاس آذربایجان گروه بین‌الملل: برگزاری اجلاس یا نشست…

۱۸ آبان ۱۴۰۳

پیروزی مقاومت، قطعی است

سخنان رهبر انقلاب در دیدار با خبرگان رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح…

۱۸ آبان ۱۴۰۳

زمان ترک مخاصمه

سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران از مناسبات جدید ایران و…

۱۸ آبان ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید