“سازندگی” بررسی میکند: چرا در فصل سرما، روشنایی و گرما از خانهها دریغ شد؟
⭕️نه آلودگی، نه خاموشی
اگر تدبیر فوری برای ناترازی انرژی اندیشیده نشود، ایران به سرعت به وضعیت کوبا و عراق نزدیک میشود که قطعی برق به یک عارضه عادی تبدیل شده است. این وضعیت خطرناک میتواند شمار زیادی از بنگاههای کوچک و متوسط را ورشکسته کند، به کشاورزی ایران آسیب برساند، از حجم اشتغال بکاهد و رشد اقتصادی را کاهش دهد
اقتصاددانان بهکرات درباره شرایط این روزها هشدار داده بودند. به طور مشخص مسعود نیلی سعی کرد با طرح ادبیات ابرچالشهای اقتصاد ایران، تصمیمگیران کشور را متوجه ۶ ابرچالش روبه رشد کند. بعد که این ادبیات با بیتوجهی سیاستمداران مواجه شد، تلاش خود را معطوف به طرح عواقب نگرانکننده ناترازیهای اقتصاد ایران کرد. ادبیات ابرچالشهای اقتصادی را کسی درک نکرد، یا سعی نکرد درک کند به این دلیل که هشدارهایی درباره آینده بودند و سیاستمداران «گنجشکروزی» حاضر نشدند سرمایه اجتماعی خود را خرج مشکلاتی کنند که در زمان ریاستجمهوری دیگران سر باز خواهد کرد.
به این ترتیب، ناترازیها مثل سیلی ویرانگر پایههای توسعه کشور را تخریب کرد تا به اینجا رسید که در فصل سرد، روشنایی و گرما از خانهها و کسبوکار مردم دریغ شود. اگر تدبیری فوری اندیشیده نشود، ایران با سرعت زیاد درحال تبدیل شدن به کوبا و عراق است. در این دو کشور، قطعی برق یک عارضه پذیرفته شده است و مردم و دولت خاموشیهای گسترده را پذیرفتهاند. قطعی برق میتواند شمار زیادی از بنگاههای کوچک و متوسط را ورشکسته کند و به کشاورزی آسیب زیاد وارد کند. از حجم اشتغال بکاهد و رشد اقتصاد را کاهش دهد. موضوع این است که از سال ۱۳۹۲، به تدریج فاصله میان تقاضای برق و توان تامینشده در زمان اوج بیشتر شده است. این فاصله به مرور افزایش یافته تا جایی که در تابستان امسال نزدیک به ۲۰ هزار مگاوات برق کسری داشتهایم. درحال حاضر بغداد و هاوانا در زمره پایتختهای خاموش جهان بهشمار میروند و تهران نیز در همین مسیر گام برمیدارد. اما ماجرا چیست و مقصر این وضعیت کیست؟
از روی ناچاری
قدیمیترها ممکن است تابستان ۱۳۸۰ را یادشان مانده باشد که آب جیرهبندی شد و معمولاً برق هم نداشتیم. گاهی آب قطع میشد و گاهی برق و گاهی هر دو را نداشتیم». ۲۳ سال پس از آن روزها، توانیر خبر داده که زمستان سخت در راه است. قدیمیها حتماً به خاطر دارند که در نخستین سال دهه ۸۰ جدول زمانبندی قطعی آب در روزنامهها منتشر میشد و روزی ۴ تا ۶ ساعت آب برخی مناطق تهران را قطع میکردند. بشکههای ذخیره آب بازگشت و مردم ناچار شدند دوباره آفتابه در دست گیرند. وقتی آب را قطع میکردند، کلی کسبوکار تعطیل میشد و حتی کولرهای خانگی از کار میافتاد. این تصویر آخرالزمانی، مربوط به تهران بود که مردمانش پس از مدتی موفق شدند با نصب منبع و ذخیره کردن آب، بخشی از مشکل را حل کنند اما در شهرستانها شرایط فرق میکرد، موضوع درآمد و کسبوکار بود و کشاورزان باغها و زمینهای خود را از دست دادند و بیشتر از همیشه فقیر شدند. قطعی برق در تابستان هم تجربه شده و هم منطقی است اما قطعی برق در زمستان نوبر است. اقتصاددانان معتقدند سوءمدیریت و سیاستگذاری غلط از هر بلای طبیعی بدتر است؛ چون عوارض و عواقب بلایای طبیعی را میشود با مدیریت درست کاهش داد اما عوارض مدیریت بد را به هیچ طریق نمیتوان کاهش داد. میپرسید چرا؟ حتماً یادتان هست که عدهای از سیاستمداران متوهم بعد از حمله نظامی روسیه به اوکراین، چگونه کشورهای اروپایی را با «زمستان سخت» تهدید کردند اما اروپاییان با مدیریت خوب موفق شدند زمستان را بدون مشکل پشت سر بگذارند.
آغاز ماجرا
همه چیز از نوشته خانم شینا انصاری، رئیس سازمان محیط زیست آغاز شد و پس از آن اطلاعیه توانیر که در فضای مجازی بهکرات منتشر شد. خانم انصاری نوشت: «یکشنبه هفته گذشته گزارشی درباره شروع مصرف مازوت در نیروگاه شازند در جلسه هیات دولت ارائه کردم. بدون آنکه بخواهم برای خوشامد رئیسجمهوری سخنی بگویم؛ باید اذعان کنم که تصور نمیکردم ایشان پس از شنیدن گزارش دستوری صادر کنند که اجرای آن با دشواریهایی برای دولت و مردم همراه است».
خانم انصاری با اشاره به اینکه او و همکارانش میکوشند بدون پردهپوشی یادآوری کنند که حل مساله آلودگی هوا در کوتاهمدت ممکن نیست، نوشت: «اما میتوان به طور موقت از روشهایی استفاده کرد که سلامت مردم به خطر نیفتد». به دنبال این اظهارات، توانیر هم اطلاعیهای صادر کرد و به مشترکان توصیه کرد که برای اطلاع از برنامه زمانبندی اعمال محدودیت برق در بخش خانگی و تجاری به پایگاه خبری شرکت توزیع نیروی برق مربوطه یا سامانه برق من مراجعه کنند. موضوع این است که ناترازیهای موجود باعث شده که برخی نیروگاههای حرارتی در فصل پاییز و زمستان از نفت کوره یا مازوت استفاده کنند. با توقف مازوتسوزی در سه نیروگاه کشور، دولت مجبور است ساعاتی در شبانهروز خاموشی برنامهریزی شده در کشور اعمال کند. رئیس سازمان محیط زیست میگوید:«درک این واقعیت و همراهی مردم میتواند دولت را برای اتخاذ تصمیمهای سخت اما واقعبینانه مصمم سازد».البته قاچاق گسترده و سازمانیافته مازوت توسط نیروگاهها هم میتواند یکی از دلایل این تصمیم باشد. بنا به گزارشها، نفت کوره یا مازوت بعد از گازوئیل (که ۹۰ درصد قاچاق سوخت را شامل میشود) و بنزین (با ۳ درصد سهم از قاچاق) بیشترین حجم قاچاق سوخت، مربوط به وکیوم باتوم و نفت کوره (مازوت) است که به اندازه بنزین در قاچاق سوخت سهم دارند. یعنی ۳ درصد سوخت قاچاق، مربوط به این دو قلم فرآورده است.
براساس برآوردهای صورت گرفته، ۲۰ تا ۳۰ درصد سوخت مایع شامل گازوئیل و مازوت که به نیروگاهها میدهند، قاچاق میشود.
صدور دستور توقف مازوتسوزی در سه نیروگاه «شازند»، «کرج» و «اصفهان» واکنشهای زیادی به دنبال داشته است. برخی مخالف چنین تصمیمهایی هستند و معتقدند طرح ممنوعیت مازوتسوزی از نظر تبلیغاتی شاید جالب باشد اما تداوم آن امکانپذیر نیست؛ به این دلیل که با توقف فعالیت چند نیروگاه، حدود ۲۰ هزار مگاوات از تولید برق کم میشود که احتمالاً باعث قطعی ۵ساعته برق برای هر مشترک میشود. با این حال، برخی با استقبال از این طرح معتقدند، اگر دولت به مازوت نسوزاندن، خاموشی دادن محدود و توضیح دادن به مردم پایبند بماند، سه کار مهم کرده است: یکی اینکه، به سلامت اولویت داده. دوم اینکه، ناترازی را زیر فرش پنهان نکرده و سوم اینکه، فشار اجتماعی برای حل مساله از راه درست را به جان خریده؛ و این به رسمیت شناخته مساله گامی در راه صداقت و حل کردن است.با این حال، برای برخی نیز این پرسش مطرح شده که چرا این تصمیم برای نیروگاههای شهرهای دیگری چون اهواز گرفته نشده است؟
رئیس سازمان محیط زیست در این زمینه گفته:«موضوع اصلاً اولویت داشتن سلامت مردم برخی شهرها و بیاهمیت بودن برخی دیگر نیست. این تصمیم براساس میزان مصرف مازوت در این نیروگاهها و نقش آنها در آلودگی هوا گرفته شده است. برای درک بهتر ابعاد این تصمیم باید قدری با سایر واقعیتهای آلودگی هوای شهرها آشنا شویم».
برای رسیدن به اولویتهای اجرایی در موضوع آلودگی هوا، گامهای پیوسته و متصل مانند پایش، تدوین «سیاهه انتشار»، مدلسازی، سناریوسازی و… مورد نیاز است. آخرین «سیاهه انتشار» (مجموعهای از دادهها که انتشار آلایندگی تولیدی از منابع گوناگون را به تفکیک مکانی و زمانی نشان میدهد) در سال ۱۳۹۶ و برای هشت کلانشهر کشور تهیه شده است.
در آن مطالعه به سناریوهای متعددی برای انتشار منابع آلاینده اشاره شده اما درباره رفع آنها اولویتبندی صورت نگرفته است. برای مثال، اگرچه اسقاط خودروهای فرسوده در کلانشهرهای تهران و اصفهان میتواند منجر به کاهش آلودگی هوا شود، اما قطعاً اثربخشی این موضوع در تهران که سهم منابع متحرک در انتشار ذرات معلق ۵۸ درصد است، بیشتر از اصفهان با سهم ۲۵ درصدی منابع متحرک در انتشار ذرات معلق خواهد بود.
درباره مصرف مازوت نیز به شکلی مشابه، اثرپذیری اراک با سهم ۹۸ درصدی منابع ساکن (۸۸ درصد مربوط به بخش تبدیل انرژی) در انتشار گوگرد دیاکسید و ثبت ۲۷ روز ناسالم با آلاینده شاخص گوگرد دیاکسید بیشتر از سایر کلانشهرهای کشور است.
معاون رئیسجمهوری در این زمینه گفته:«در نظر داریم راهکارهای کاهش آلودگی هوای هر کلانشهر را متناسب با سهم منابع انتشار آلایندهها در آن کلانشهر تدوین و پیگیری کنیم. راهکارهای مربوط به منابع متحرک مانند اسقاط، نوسازی و توسعه ناوگان حملونقل عمومی را در تمام کلانشهرهای کشور (ازجمله در تهران و مشهد) پیگیری میکنیم. همچنین طرحهای مربوط به منابع ثابت نیز در تمام مناطق آلوده کشور و با تمرکز بر کلانشهرهای اراک، اصفهان و کرج دنبال خواهند شد».
اما پرسشی که مطرح میشود این است که آیا بقیه نیروگاهها از تیررس سختگیریهای سازمان محیط زیست در امان هستند؟ خانم شینا انصاری، پاسخ منفی میدهد:«توقف مصرف مازوت در سه نیروگاه به معنی مصرف آزادانه و بیقیدوشرط مازوت در سایر نیروگاهها نیست. بلکه همانطور که در مصوبههای کارگروه ملی نیز به صراحت بیان شده، سازمان حفاظت محیط زیست پیگیر اجرای وظایف سایر دستگاهها در این زمینه است».
طبق این رویه، حتی وزارت نفت هم مکلف به تامین سوخت مطابق با استاندارد ملی است که باید گزارش اقدامات و برنامههای آتی خود را تا دو هفته آینده به کارگروه ارائه کند. همچنین وزارت نیرو مطابق با ماده ۱۳ قانون هوای پاک مکلف به کنترل انتشار آلایندگی نیروگاهها در حدود مجاز است که پیگیری این موضوع نیز به صورت جدی در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار دارد.
آلودگی هوای شهرهای بزرگ ایران ازجمله تهران، دو منشأ دارد. یکی از عوامل آلودگی منابع ثابت مانند واحدهای صنعتی، تولیدی، واحدهای شن و ماسه، فعالیتهای معدنی، مصارف خانگی و اداری و مواردی از این دست است. منشأ دیگر منابع متحرک ازجمله خودروهای سواری، موتورسیکلتها، خودروهای سنگین، اتوبوسهای شهری، هواپیماها و… هستند که هوای شهرهایی مثل تهران را آلوده میکنند. در ۶ ماه دوم سال مصرف گاز طبیعی در مناطق شهری شدت میگیرد، از سوی دیگر، استفاده از سوختهای فسیلی در نیروگاهها و صنایع افزایش مییابد، چون گاز طبیعی جوابگوی همه نیازها نیست، بنابراین مصرف مازوت بهعنوان یک سوخت جایگزین، ولی با کیفیت پایینتر بر شدت آلودگی و مخاطرات آن میافزاید. البته باید پذیرفت که متاسفانه به دلایلی مثل کاهش کیفیت تکنولوژیها و البته پایین بودن کیفیت سوخت که خود محصول انزوای کشور و شرایط تحریم است، در طول سال همیشه آلودگی در شهرهای مختلف کشور وجود دارد. اما در نیمه دوم سال و در فصلهای پاییز و زمستان به دلیل وارونگی هوا، آلودگی شکل شدیدتر و ملموستری به خود میگیرد. بنابراین انباشتگی آلودگی هوا در فصول سال سبب میشود این ذهنیت به وجود بیاید که اکنون فقط آلودگی هوا داریم. درحالی که ما به طور پیوسته در معرض انواع آلودگیهای کشنده هستیم. درصد منابع ثابت و متحرک آلودگی هوا در شهری مثل تهران بسیار متفاوت است.
در مجموع نظر دولت این است که تصمیم توقف مازوتسوزی در سه نیروگاه کشور، یک گام ارزشمند برای کاهش مخاطرات آلودگی هوا در کشور است. اما مانع واقعبینی دولت نخواهد شد. آلودگی هوا محصول عوامل متعدد و پیچیده است که برای کاهش این عوامل باید تن به تصمیمهای سخت دهیم. این گام اول است.