گزارشی از همایش بایستههای توسعه مکران
همایش بایستههای توسعه مکران، عصر روز دوشنبه در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور سیدحسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران و بنیانگذار موسسه خیریه مولیالموحدین، عباس آخوندی وزیر اسبق راه و شهرسازی، زهرا بهروزآذر معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور، محمدرضا احسانفر مدیرعامل فولاد مکران، معینالدین سعیدی نماینده سابق مردم چابهار در مجلس و محمدرضا واعظمهدوی مدیرعامل همدلان آیندهنگر سیستانوبلوچستان برگزار شد.
مرعشی با اشاره به وسعت ايران گفت: ایران خیلی بزرگتر از حدی است که فکر میکنیم. در دوره کوتاه ۱۴ ماهه که در میراث فرهنگی و گردشگری بودم ۵۲ سفر استانی داشتم و تنها نتیجهای که گرفتم این است که بپذیرم، ایران را نمیشناسیم. درحال حاضر بزرگترین مشکلی که ایران دارد از سمت حاکمیت است. مسئولان ایران همگی شناسنامه ایرانی دارند و متولد ایرانند اما اهل ایران نیستند و ایران را نمیشناسند. بزرگی و عظمت ایران، غفلتهای زیادی در تنظیم برنامهها ایجاد کرده است. آقای آخوندی ایدههای بلندی برای ایران طراحی کردند ولی کافی نیست و خیلی باید روی این مساله کار شود تا بتوانیم با یک شناخت درست از ایران در مورد ایران تصمیم بگیریم.
مرعشی با بیان اینکه باید به جای سواحل مکران منطقه مکران گفت، تاکید کرد: وقتی میگوییم ساحل، مشاور به دنبال این است که برای ۷۰۰ کیلومتر ساحل کارگروهی تعیین کند که این با واقعیتهای منطقه و مجاور آن اصلاً سازگار نیست. برای این کار سه شاهد داریم که یکی خلیجفارس است. خلیجفارس که از بندر دیلم شروع میشود، زمانی که به بندرعباس میرسیم ۴۰ کیلومتر، ۵۰ کیلومتر، ۶۰ کیلومتر شهر و بندر کوچک و یک فعالیت وجود دارد. جنوب دریای عمان هم کشور عمان است و باز هم همینطور است و تقریباً به طور متوسط هر ۱۵۰ کیلومتر یک سرمایهگذاری یا آبادی وجود دارد.
او ادامه داد: مرز پاکستان که از گواتر شروع میشود و تا کراچی ادامه دارد، باز هم همینطور است. در طراحیهایی که مشاور براساس فرضیات غلط طراحی کرده برای همه سواحل کارگروه تعیین کرده و در بعضی نقاط کارگروههایی که تعیین شده با واقعیتها سازگار نیست و مانع توسعه شده است. اگر بخواهیم واقعبینانه حرکت کنیم، میتوانیم سه شهر را هدف قرار دهیم که یکی چابهار است. میتوانیم در برنامههای آینده تصمیم بگیریم، چابهار یک شهر یک میلیون نفری شود و جمعیتهای زیادی که از اقوام بلوچ و غیربلوچ که در ارتفاعات کمبازده یا سخت زندگی میکنند، میتوانند به ساحل بیایند و یک زندگی خوب داشته باشند. نقطه دوم در هرمزگان، جاسک است که این هم میتواند نقطهای باشد که به اندازه نیمی از چابهار اهمیت و جمعیت داشته باشد. در سطح این ۳۰۰ کیلومتر بین این دو مرکز یک مکران مرکزی هم یک شهر مهاجرپذیر میتواند باشد. اکثریت جمعیت جاسک بومی خواهد بود؛ ولی یک شهری که فراتر از جمعیت محلی بتواند از نقاط مختلف ایران مهاجر بپذیرد، لازم داریم که مکران مرکزی است.
مرعشی با اشاره به نمونههای مشابه ایده مکران مرکزی گفت: نمونه تاریخیاش آبادان است. آبادان در وسط منطقه عربنشین یک شهر فراگیر است و از همه اقوام ایرانی در آن هستند و ابتدا صنعتی به نام پالایشگاه آبادان در آن شکل گرفت. اگر روی این سه نقطه تمرکز شود، منطقه مکران میتواند، پنج میلیون نفر جمعیت داشته باشد و در ساحل به اتکای دریا میتوانند، کار و درآمد لازم خود را داشته باشند. نباید خیلی خود را گسترش بدهیم که بخواهیم برای ۷۰۰ کیلومتر ساحل فعالیت تعریف کنیم.
نه جمعیتی در این منطقه هست و نه حتی جمعیتی در ایران است؛ چون براساس تراکم جمعیت در ایران کم است و در هر کیلومتر ۵۰ نفر تراکم جمعیتیمان است و این در منطقه مکران زیر پنج نفر است. باید فعالیتها را متناسب با جمعیت تعیین کرد. او در ادامه با اشاره به مزیتهای این اقدام، اضافه کرد: به دو مزیت اشاره میکنم؛ یکی اینکه در چابهار، جاسک و مکران مرکزی میتوانیم به صنایعی با واردات مواد اولیه خارجی متکی باشیم؛ یعنی میتوانیم مواد اولیه ارزان را با حملونقل دریایی ارزان در این منطقه بیاوریم و به کالای با ارزشافزوده بالا تبدیل کنیم. مزیت دیگری که نمیدانم جمهوری اسلامی اجازه میدهد یا نمیدهد، مدلی است که بین چین و تایوان اتفاق افتاده است. چین در زمان مائو وقتی به سمت سیاستهای کمونیستی و اشتراکی رفت برای سوپاپ اطمینان تایوان را باز گذاشتند و تمام صاحبان سرمایه چینی به تایوان رفتند و آنجا را ساختند. در نقطهای از ایران که میتواند سواحل مکرون باشد و رهبری هم عنایت دارند که اتفاقی بیفتد باید یک منطقه آزاد واقعی شکل بدهیم تا ایرانیها بتوانند با هر عقیده، مرام و وضعیتی بیایند و منابعشان را در این منطقه بیاورند. در کشور خودمان سرمایهگذاری کنند و برایشان پراکندگی ایجاد نکنیم. مزیت سوم هم این است که در کنار اینکه محور جنوب به شمال اهمیت دارد که راهآهن برای شمال میکشند و سرمایهگذاری میکنند تا بتوانند ترانزیت را از چابهار به سمت شمال هدایت کند باید به طور جد در سواحل مکران و خلیجفارس به محور شرقی- غربی توجه کنیم؛ یعنی از چابهار تا خرمشهر باید در محور شرق و به اتکای دریا حملونقل را فعال کنیم و نباید فکر کنیم که چابهار فقط باید متکی به راهآهن و جاده باشد. باید اتکای سواحل مکران به کشتیرانی باشد و باید یک محور شرقی- غربی را احیا کنیم. یکی از نکات مهم محور شرقی- غربی گردشگریاش است. در گردشگری از پسابندر تا جزیره مینو ۲ هزار کیلومتر دریا و ساحل داریم. تنوع این محور اینطور است که از شرق و بندر چابهار شروع کنیم، گویش بلوچی و موسیقی تلفیق ایران و هند است و غذاها، غذاهای مشترک بین ایران، هند و پاکستان است و وقتی به جزیره مینو میرسیم، موسیقی، پوشش، فرهنگ و غذا عربی است و در میان اینها ۷ زیرفرهنگ وجود دارد که میتواند یکی از زیباترین و جامعترین محورهایی باشد که با نگاه همزمان جنوب به شمال، میتوانیم به نگاه شرقی غربی در منطقه توجه جدی داشته باشیم.
پاکسازی از نیروهای نظامی
عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی سابق نیز گفت که اگر میخواهیم خلیج چابهار را به سمت توسعه ببریم باید این ساحل از محاصره نیروهای نظامی خارج و به مردم تحویل داده شود. توسعه مکران قاعدتاً باید از یک طرف به جامعه محلی وصل شود و از سوی دیگر به زنجیره ارزش جهانی متصل باشد. ما نیاز داریم از جنبههای شعاری خارج شویم و نگاه عملگرایی داشته باشیم. تبدیل چابهار به منطقه آزاد یکی از خطاهای بزرگ بود چون جامعه محلی را از توسعه خارج میکند. باید خلیج چابهار را از محاصره نیروهای نظامی خارج کرد. چابهار باید به محل تولید تبدیل شود، نه بارانداز.
زهرا بهروزآذر، معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری در این همایش گفت: زمانی که به توسعه منطقه فکر میکنیم باید به فرهنگ، پوشش، آیین و منابع طبیعی و محیط زیست آنها توجه کنیم! عموماً نگاهمان در برنامههای توسعه، اقتصادی است اما به بعد فرهنگی، اجتماعی و محیط زیست کمتر توجه میشود. توسعه ما باید پایدار و مبتنی بر عدالت باشد و نقش زنان را در آن منطقه دیده شود، زنان نیمی از افراد جامعه هستند و پرنده توسعه نمیتواند پرواز کند مگر زنان هم در این فرآیند دیده شوند به اضافه اینکه، توسعه گردشگری نیز باید مبتنی بر فرهنگ جامعه محلی باشد. قرار نیست هتلهای چندین طبقه در این منطقه احداث شود، باید ساخت هتل هم مبتنی بر فرهنگ محلی باشد. مثل بومگردیها که میتوانند توسط مردم اداره شوند. در ادامه معینالدین سعیدی، نماینده سابق مردم چابهار گفت: در مکران پارادوکس عجیبی وجود دارد. از یکسو یک نقطه بینظیر گردشگری و تنها بندر اقیانوسی کشور را شاهد هستیم و از سوی دیگر، پایینترین شاخصهای توسعه را دارد. قاطبه متولیان توسعه، فهمی از مولفههای توسعه پایدار نداشتهاند. مشارکت نخبگان در فرآیندهای تصمیمگیری سواحل مکران چیزی در حد صفر بوده است. توسعه صرفاً از طریق خشت و آجر ایجاد نمیشود و انسان، محور توسعه است. وجود ساختارهای مختلف به خودیخود توسعه ایجاد نمیکند، باید سهم جامعه محلی از فرآیند توسعه مشخص شود.
همچنین محمدرضا احسانفر، مدیرعامل فولاد مکران نیز گفت که امروز بیش از یک دهه است که راجع به توسعه سواحل مکران صحبت میشود. از ظرفیتهای بینالمللی در طراحی توسعه استفاده نشده است. سهم اقتصاد دریا در تولید ناخالص کشور تنها دو درصد است. نقش سواحل مکران میتواند در افزایش این درصد برجسته باشد. ما متاسفانه مدیرانی داریم که تمرکزگرا هستند. هر چقدر که از مرکز کشور فاصله میگیریم، عمق محرومیت گستردهتر میشود. باید مدیرانی در منطقه مکران بگذاریم که اختیارات مرکز کشور را داشته باشند.
محمدرضا واعظمهدوی، مدیرعامل همدلان آیندهنگر سیستانوبلوچستان در ادامه گفت که ما برای علم و دانش، کرامت والایی قائل هستیم. مصداق اجتماعی عدالت، برخورداری همگانی و کاهش نابرابری در شاخصهای توسعه است. استان سیستانوبلوچستان در اکثر شاخصهای توسعه در پایینترین حد قرار دارد. ما توسعه را بدون ظرفیتسازی نیروی انسانی نمیتوانیم مورد توجه قرار دهیم. باید امکانات و منابع به سمتی رود که فاصله شاخصهای توسعه با میانگین کشوری پر شود.