بزرگداشت “سیدجعفر حمیدی”
مراسم بزرگداشت سیدجعفر حمیدی، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی همزمان با ۸۸ سالگیاش، سهشنبه ۲۷ آذر در خانۀ اندیشمندان علوم انسانی و بدون حضور او به دلیل بیماری برگزار شد.
محمدجواد حقشناس، مدیر هفتهنامۀ «نیمروز» و عضو سابق شورای شهر تهران در این مراسم گفت: «دکتر سیدجعفر حمیدی دل در گرو مردم ایرانزمین داشت، ریشه در خاک بوشهر و خاک جنوب و دریای خلیج فارس دارد و تمام عمرش را برای اعتلای فرهنگ، هنر و ادب این سرزمین به کار بسته است. سیدجعفر حمیدی با بیش از ۴۰ کتاب و مقاله توانسته به عنوان یک پژوهشگر در حوزۀ ادبیات و فرهنگ، یک ایرانشناس و شاعری که با ادبیات جنوب زیسته و تلاش خود را برای نگهداشت این حوزه به کار بسته، شناخته شود.»
ارسلان زارع، استاندار بوشهر با ابراز خشنودی از حضور در این مراسم و تشکر از دستاندرکاران برگزاری آن گفت: «استادِ ادیب حمیدی دهههای عمر پربار و گرانقدر خود را صرف آموزش، تحقیق، پژوهش و تألیف کتابهایی کرد که بر تارک فرهنگ استان بوشهر و کشور عزیزمان میدرخشد.»
مهدی ماحوزی، استاد ادبیات و زبان فارسی دیگر سخنران این مراسم بود که به دوستی دیرینه خود با سیدجعفر حمیدی اشاره کرد و در سخنانی مکتوب گفت: «بسی خرسندم که فرصتی دست داد تا در مورد سجایا و مکارم یکی از ارزشمندترینِ فرزندانِ بوشهر و رزمآوران خلیج فارس مشارکت کنم.» ماحوزی همچنین دربارۀ همکاری خود با جعفر حمیدی در دانشگاه آزاد، گفت: «از ایشان خواستم تا به بوشهر تشریف ببرند و دانشگاه آزاد اسلامی را در این شهر برقرار کنند و به جوانان دانشپژوه و تشنۀ معرفت و فرهیختگانی که آرزوی تحقیق در آثار فرهنگی و ادبی دارند، آنها را با این فرهنگ آشنا کند. دکتر حمیدی با همۀ مشاغلی که در تهران داشت، پذیرفت و به بوشهر رفت. حدود دو سال تمام در بوشهر هرچه توان داشت با اخلاص تمام عرضه کرد. ساختمان مناسبی برای دانشگاه آزاد اسلامی فراهم آورد، آنچنان دانشگاه آزاد اسلامی در بوشهر رونق گرفت که دانشگاههای دولتی صدای اعتراضشان برخاست اما دکتر حمیدی اعتنا نکرد و با یک پاسخ منطقی و فرهنگی فریاد زد دانشگاههای تهران، شیراز و مناطق دیگر ایران همه متعلق به این فرهنگ است بنابراین بوشهر هم متعلق به این فرهنگ است و هر کسی که گامی برای پیشبرد اهداف مقدس این فرهنگ بردارد، مقدس است و شایسته تجلیل.»
شناسنامۀ بوشهر
در ادامه مراسم سیداحمد کازرونی، شاعر و پژوهشگر با خوانش شعری دربارۀ زندگی در سخنانی گفت: «حمیدی که از طبع شعر و شاعری برخوردار است تا پیش از انقلاب اسلامی به تدریس در دبیرستان سعادت بوشهر مشغول بود. در تهران ضمن تدریس، موفق به ادامه تحصیل در دورۀ کارشناسی ارشد در رشته علوم تربیتی سپس زبان و ادبیات فارسی و سرانجام سال ۱۳۶۳ به دکتری ادبیات فارسی در دانشگاه مشهد نائل شد. در مهرماه ۱۳۶۵ به دانشکده ادبیات شهید بهشتی منتقل و پس از ۱۲ سال خدمت با مقام استاد تمامی به افتخار بازنشستگی نائل آمد. ایشان ضمن تدریس در آن دانشگاه، معاونت پژوهشی و سردبیری فصلنامه ادبیات آن دانشگاه را برعهده داشت. در ۱۳۷۳ از وزارت آموزش و پرورش به درخواست خودم بازنشسته شدم و به دعوت دانشگاه آزاد به استخدام این دانشگاه درآمدم و با دعوت حمیدی موفق به تأسیس دوره کارشناسی سپس کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه آزاد بوشهر در سال ۱۳۷۸ و بعد دورۀ دکتری در سال ۱۳۸۷ شدیم.»
در ادامه مجری مراسم پیام عبدالمجید زنگویی، شاعر و پژوهشگر را خواند. در بخشی از پیام او آمده است: «اینجانب بیش از ۷۰ سال است با دکتر جعفر حمیدی دوست بسیار صمیمی و یکرنگ بوده و هستیم؛ همهجا و همیشه از سال اول دبیرستان تا پایان دورۀ دانشگاه و پایان دوره خدمت سربازی وظیفه در سنندج. باید گفت دکتر حمیدی شناسنامه استان بوشهر است و مایۀ فخر و سربلندی استان. همیشه میگفت، نگران این استان و کمبود و نارساییهایش است. امید که به زودی بهبودی خود را به دست آورد، یزدان نگهدارش باد.»
بیم از زوال سنت
کامیار عابدی، پژوهشگر و منتقد ادبی با بیان اینکه سیدجعفر حمیدی مانند شاعران جوان آن دوره جذب نوگرایی ادبی شد، گفت: «شعرهای نیمایی او در دهۀ ۱۳۴۰ در نشریهها و مجلههای آن دوره منتشر میشد. زمانی به دفترهای شعر او که در دهۀ ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ منتشر میشد، نگاه بیندازیم، میبینیم او هم به شعر نیمایی رغبت دارد، هم شعر سپید. نکتهای که در شعرهایش وجود دارد این است که با یک نوع نگرانی میان سنت و تجدد در رفت و آمد است؛ مانند فروغ فرخزاد از زوال سنت بیم دارد و مانند سهراب سپهری در حسرت روزگار سادهتر است و مانند منوچهر آتشی عناصر بومی در شعرش کم نیست. ابر و باران از عناصر کلیدی شعرش هستند. شعرهای سپیدش عمدتاً شاملویی است و شعرهای نیماییاش اغلب مانند نادرپور است اما درست برخلاف نادرپور و تا حدی مانند سپانلو، ترکیبات عربی و مهجور در شعرهایش کم نیست. بهطور کلی بخواهیم شعر حمیدی را در این دو دهه مورد توجه قرار دهیم، میبینیم از موقعیت اکنون اندوهگین است و از آینده بسیار نگران. دکتر جعفر حمیدی بعد از این دوره به سمت سنت میرود و شعر نو در آثارش کمتر میشود و با دوبیتی، رباعی و غزل همگام است. با این همه در این اشعار زبانی سادهتر از شعر نیمایی دارد و علاقهمند نیست، سنت را تکرار کند و او سنت را از صافی تجدد عبور داده است. نکته دیگری که در شعر او در این دوره دیده میشود این است که بیش از پیش به سمت گویش بومی بوشهر میرود و در این حوزه فعالیت زیادی میکند به نحوی که امروزه او به عنوان شاعر بومیسرا برای مردم بوشهر شناخته شده است. علاوه بر این در دهههای اخیر تحقیقات وسیعی در انسانشناسی و فرهنگ بومی بوشهر انجام داده که بخش زیادی از آنها میدانی است و در آثار مشابه ضبط و ثبت نشده است. دکتر حمیدی انسانی شریف و فرهنگمدار است و از جدل با دیگران گریزان بوده. با اینکه برخلاف استادان ادبیات به حوزۀ تاریخ و مردمشناسی و زمینۀ فرهنگ مردم پرداخته و از تالیفات زیباییشناسی و شرح و تفسیر شعر و نثر کهن، دوری کرده است اما با شناخت حسی، شعر، شاعران و ادبیات کهن را به دانشجویان منتقل میکرد. او از جمله کسانی بود که عرفان ایرانی را نه فقط تدریس بلکه جذب کرد و این نکته در رفتار و منش انسانی او کاملاً مشخص بود. یکی از ویژگی او این بود به شاعران و نویسندگان نوگرا ابراز علاقه میکرد و اطلاعات داشت و آنها را خوانده بود.»
محمد راستاد، مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی و نویسنده کتاب «توسعه دریا از ایده تا عمل» هم دربارۀ مقالات سیدجعفر حمیدی در حوزه دریا و بندر که در کتاب «از نزدیک با بندر و دریا» چاپ شده، توضیحاتی داد. او با اشاره به قطعه «بندر دریا» سرودۀ سیدجعفر حمیدی با اجرای محسن شریفیان، گفت: «در سال ۱۳۸۵ به این نتیجه رسیدیم با ابزار هنر بتوانیم توجهها را جلب کنیم از آقای حمیدی درخواست کردیم این کار را انجام دهد و ترانۀ ماندگاری شد.»
پریا حمیدی، فرزند این شاعر هم با خیر مقدم به حاضران و تشکر دستاندرکاران برگزاری برنامه، دلنوشتهای که برای تولد ۸۸ سالگی پدرش نوشته بود را خواند. او در این دلنوشته برای پدرش نوشته بود: «پدر جانم کاش به گذشته بازگردیم. روزهایی که در آغوش مهربانت بودم. به روزهایی که دستانت عاشقانه بر سرم کشیده میشد. به روزهایی که لبانت به ترنمهای عاشقانه مزین میگشت. به روزهایی که مرا «پریای من» صدا میکردی. روزهایی که مشتاقانه پای صحبتهای شیرینت از تاریخ و ادبیات مینشستیم. اکنون آن آغوش و دستهای مهربان و آن کوهی که تکیهگاهم بود، ناتوان و ضعیف شدهاند و من هر لحظه به چشمهای پرسشگرت خیره میشوم و بغض دارم. گویا دنیایی از حرف پشت آن برق چشمها نهفته است و یارای جاری شدنش نیست. باورم نیست که کلمات در ذهن پویایت میچرخند و تو که استاد واژهها بودی، ناتوان از خوانش آنها شدهای.»
جایزۀ سیدجعفر حمیدی
محمد ولیزاده، شاعر و مدیر نشر «بامداد نو» در متنی مکتوب به زندگینامه سیدجعفر حمیدی پرداخت و در بخشهایی از آن گفت: «استاد حمیدی ۵ آذر ۱۳۱۵ در محلۀ سنگیِ بندر بوشهر به دنیا آمد، همزمان با سقوط رضاشاه و حضور قوای متفقین (انگلستان و آمریکا) در بوشهر دوران دبستان خود را در مدرسۀ پهلویِ کوی سنگی گذرانده و… حمیدی، همزمان با انتشار «ابر بارانبار» از بوشهر به تهران میآید و در مقطع کارشناسی ارشدِ زبان و ادبیات فارسی به تحصیل ادامه میدهد. «تحلیل و بررسی نهضت ابوسعید گناوهای» عنوان پایاننامه ایشان است که دو سال بعد از فارغالتحصیلی، در سال ۱۳۵۸، در کتابی با عنوان «نهضت ابوسعید گناوهای» منتشر میشود و به چاپهای متعدد هم میرسد. سیر شعریِ سیدجعفر حمیدی با انتشار دفترهای «ابراهیم، ابراهیم» (۱۳۵۷)، «از خون کبوتران» (۱۳۵۸) و «از سایه تا نشان» (۱۳۶۰) ادامه مییابد که بیشتر تابع احساسات و مسائل سیاسی و اجتماعی روز است و آینه تمامنمای آن. به جرأت میتوان گفت حمیدی با انتشار همین چند دفتر شعر، بهویژه دو مجموعه نخست، نامی است قابل تأمل در شعر دهههای ۴۰ و ۵۰ و یکی از پیشتازان شعر نو در جنوب و بوشهر؛ نامی که بعدها دیگر هیچوقت در طول حیات ادبیِ ایشان تکرار نمیشود و زندگیِ حمیدی وارد دورهای دیگر میشود. غلیانات تند سیاسیِ حمیدی که در شعر ایشان ظهور و بروز چشمگیری دارد بر دیگر نوشتههایشان هم غلبه میکند، بهطوری که با شروع انقلاب اسلامی، به نوشتن مقالاتی با مضامین سیاسی و اجتماعی برای روزنامهها و نشریات روی میآورد و از چاپ شعر و چه بسا سرودن و زیستن در فضای جدیِ شعر امروز فاصله میگیرد. از دیگر فعالیتهای استاد دکتر حمیدی در طول نزدیک به سه دهه حضور در این دانشگاه بوده همچنین عنوان استاد نمونه دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۷۶ را هم برایش به ارمغان آورده است. هرچند زندگیِ دکتر سیدجعفر حمیدی در این سالها یکسره با ادبیات و تاریخ عجین شده اما شعر در آن نقش کمرنگی داشته و هرچه بوده، تحقیق و پژوهش بوده و غور در تاریخ و ادبیاتپژوهی. بخشی مهم، ارزشمند و کمتر مطرحشده از زندگی استاد حمیدی، طرح ابتکاریِ ایشان بهمنظور تجلیل از فرهنگیان اهل قلم استان بوشهر است که از اردیبهشت ۱۳۸۳ آغاز به کار کرد اما دولت مستعجل بود. استاد حمیدی به گفتۀ خودش، با ارائه این طرح بنا داشت تا هر ساله طی فراخوانی از ۱۴ معلم فرهیخته بوشهری که گامهای مؤثری در راه تعلیم و تربیت دانشآموزان برداشتهاند با اهداء یک سکه بهار آزادی، تقدیر کند. این ۱۴ سکه توسط استاد و از حقوق دولتی خودشان تهیه میشد و از سال ۱۳۸۴ لغایت ۱۳۸۸ به مدت پنج سال هم اهدا شد، اما با پر کشیدن سکه بهار آزادی به ارقام نجومی، دست استاد حمیدی هم به آنها نرسید و این کار ماندگار در سالهای بعد بر زمین ماند. پیشنهاد میشود، مسئولان دغدغهمند استان، این حرکت ارزشمند و بهیاد ماندنیِ استاد حمیدی را احیا کرده و ادامه طرح را هر ساله با تأسیس بنیادی به نام ایشان و در قالب «جایزۀ استاد سیدجعفر حمیدی»، با همان رویکردی که مدّ نظر استاد بود، به معلمان برگزیده استان اهدا کنند. این کمترین پاسداشتِ فخر فرهنگ و ادبیات امروز استان بوشهر، استاد دکتر سیدجعفر حمیدی است که به شهادت آثار ارزشمند و ماندگاری که از ایشان به یادگار مانده و پیشتر به آنها اشاره شد، بیشترین خدمت و تلاش را در راه معرفی و شناساندن تاریخ، فرهنگ و ادبیات بوشهر انجام داده است.»