رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ و موسیقی : آغاز جاودانگی

آغاز جاودانگی

“فریدون شهبازیان”، خالق نواهای جاودانه در ۸۲سالگی و پس از یک دوره بیماری درگذشت

فریدون شهبازیان، آهنگ‌سازی که در نیم‌قرن اخیر آثار جاودانه‌ای خلق کرد و با بسیاری از بزرگان هنر هم‌کاری داشت، دیروز بر اثر مشکلات تنفسی در ۸۲ سالگی درگذشت. شهبازیان از ۹ دی به مدت ۹ روز به علت مشکلات حاد تنفسی و ریوی و افت شدید اکسیژن خون در بیمارستان طالقانی تهران بستری شده بود و ۱۷ دی از بیمارستان مرخص شد اما عصر چهارشنبه ۱۹ دی در منزل مجدداً دچار افت شدید و خطرناک اکسیژن خون شد که به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شد و تحت مراقبت ویژه قرار گرفت اما در نهایت صبح شنبه ۲۲ دی چشم از جهان فروبست.

قدرنادیده
فریدون شهبازیان با وجود فعالیت گسترده، همکاری با بسیاری از بزرگان هنر و خلق آثار ماندگار اما به دلایل مختلف، عده‌ای به جایگاه و اهمیت او در موسیقی بی‌توجه بودند و حتی در گفت‌وگوها یا مراسم مختلف کمتر از او یاد می‌کردند و عملاً نادیده‌اش می‌گرفتند. خصائل شخصیتی و درویش‌مسلکی‌اش و بی‌توجهی به الزامات چهره‌های مشهور، این در حاشیه ماندگی را بیشتر می‌کرد. هوشنگ ابتهاج و حسین علیزاده اما جزو معدود افرادی بودند که همیشه از شهبازیان تجلیل می‌کردند. به‌عنوان نمونه علیزاده خرداد ۱۳۹۸ در مراسم بزرگ‌داشت فریدون شهبازیان می‌گوید: «فریدون شهبازیان از نخستین تجربه‌‌های من در رادیو تا امروز همواره همراه و پشتیبان من بود. او برایم هم‌چون یک استاد و معلم بزرگ است. فریدون شهبازیان لایق قدردانی بسیار زیاد است. ما احساس غرور می‎‌کنیم که شهبازیان را در کنار خود داریم.»

زندگی و زمانۀ فریدون
فریدون شهبازیان ۲۱ خرداد ۱۳۲۱ در خیابان فخر رازی تهران به دنیا آمد. به تشویق و راهنمایی پدرش با موسیقی آشنا شد و در هنرستان موسیقی به تحصیل موسیقی و فراگیری ویولن پرداخت. اولین معلمش عطاالله خادم میثاق بود که پس از چند سال فریدون را به دلیل استعداد خاصش به معلم روسی خود سرژ خوتسیف معرفی کرد و فریدون تا پایان دورۀ ابتدایی نزد او تعلیم دید. در دوران دبیرستان تعلیم ویولن را تا اخذ دیپلم نوازندگی ویولن در کلاس‌های شبانه‌ لوئیجی پاساناری که در آن زمان کنسرت مایستر (دستیار رهبر ارکستر) ارکستر سمفونیک تهران بود، ادامه داد. در ۱۷ سالگی به عضویت ارکستر سمفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری سپس با طی آزمون رادیو به عضویت ارکستر گل‌های رادیو درآمد. در آن زمان ارکستر گل‌ها به رهبری روح‌الله خالقی و پس از او جواد معروفی فعالیت می‌کرد. در همان سال‌ها در پی ایجاد ارکستر فارابی به رهبری مرتضی حنانه، فریدون ناصری و مصطفی کسروی، شهبازیان به عضویت این ارکستر پذیرفته شد. به دلیل علاقۀ خاص به موسیقی ایرانی و مطالعه بر ردیف‌های موسیقی ایران در ارکستر بزرگ فرهنگ و هنر به رهبری حسین دهلوی عضویت یافت. در سال ۱۳۴۵ هم‌زمان با تشکیل کر و ارکستر سمفونیک رادیو به رهبری آن برگزیده شد و اولین آثار آهنگ‌سازی خود را در همان ایام ساخت. پس از گذراندن دوران خدمت سربازی در کنکور دانشکدۀ هنرهای زیبا پذیرفته شد و در دوران دانشکده از تعلیم استادانی چون هوشنگ استوار، یوسف یوسف‌زاده، محمدتقی مسعودیه، علیرضا مشایخی، هرمز فرهت، توماس کریستین داوید و ولفگانگ والیش بهره برد و با عضویت در ارکستر مجلسی رادیو و تلویزیون به رهبری توماس کریستین داوید و فرهاد مشکات تجارب ارزنده‌ای کسب کرد. در سال‌های پایانی دانشکده به دعوت هوشنگ ابتهاج که سرپرست برنامۀ گل‌های تازه در رادیو بود، مسئولیت موسیقی برنامۀ گل‌های تازه را عهده‌دار شد. شهبازیان از اواسط دهۀ ۱۳۵۰ در زمینۀ موسیقی متن فیلم نیز فعالیت مبسوطی داشته است. پس از انقلاب و در دهۀ ۶۰ نیز با توجه به محدودیت‌های اِعمال ‌شده بر موسیقی باکلام و خوانندگان، شهبازیان بیشتر تمرکز خود را بر ساخت موسیقی متن فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی معطوف کرد؛ جایی که مجال بیشتری به آهنگ‌ساز برای فعالیت داده و تا حدی از گزند سانسور در امان بود. او برای بسیاری از فیلم‌های سینمایی ماندگار و موفق موسیقی ساخت که برخی از این آثار موسیقایی جوایز بسیاری را در جشنواره‌های داخلی و خارجی برایش به همراه داشت. شهبازیان از مهر ۱۳۹۵ تا فروردین ۱۳۹۸ رهبری ارکستر ملی ایران را در دست داشت و پس از استعفا از مدیریت هنری و رهبری دائم ارکستر ملی ایران به عنوان مشاور موسیقی بنیاد رودکی منصوب شد که در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ از این سمت نیز کناره‌گیری کرد.

هم‌کاری‌با مشاهیر هنر
فریدون شهبازیان به عنوان یکی از برجسته‌ترین آهنگ‌سازان ایران، همواره با هنرمندان مختلفی از حوزه‌های موسیقی، سینما، تئاتر و ادبیبات هم‌کاری داشته است. این همکاری‌ها منجر به خلق آثار ماندگاری شده است که در تاریخ موسیقی ایران ثبت شده‌اند.
همکاری با خوانندگان: شهبازیان برای بهترین صداهای زن و مرد ایرانی موسیقی نوشت از محمدرضا شجریان تا گیتی پاشا، از علیرضا افتخاری و محمد اصفهانی تا خدیجه دده بالا (مهستی). از کلاسیک‌های موسیقی ایرانی هم‌چون عهدیه و سیما بینا، سیمین غانم و عبدالوهاب شهیدی تا ایرج و اکبر گلپا. در موسیقی مدرن هم برای جوانان دهۀ ۷۰ و از علیرضا عصار و حسین زمان موسیقی نوشت و آنان با آثار او صاحب‌نام شدند.
همکاری با سینماگران: شهبازیان تا پیش از انقلاب برای سه فیلم موسیقی ساخت و بخش بزرگی از آثارش بعد از انقلاب و برای فیلم‌سازانی چون داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، سیروس الوند، مسعود جعفری‌جوزانی، فریدون جیرانی، رسول ملاقلی‌پور و… بود و موسیقی او به بسیاری از فیلم‌های ایرانی هویت بخشیده است. موسیقی او که تلفیقی از سنت و مدرنیته بود به بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی جان بخشیده و آن‌ها را در ذهن مخاطبان ماندگار کرده است. اما در میان همۀ این آثار موسیقی فیلم «لیلا»ی داریوش مهرجویی چنان با جان اثر حرکت می‌کرد که اندوه جانکاه روی چهرۀ لیلا حاتمی را نقش می‌زد. استفاده هوشمندانه شهبازیان از تک‌نوازی سه‌تار ایرانی برای نشان ‌دادن این اندوه بسیار دقیق بود. از جمله مواردی بود که شهبازیان از ساز و موسیقی ردیف دستگاهی ایرانی استفاده کرد. دلایل متعددی دارد از جمله اینکه لیلا گرفتار یک تفکر سنتی بود و موسیقی او باید از دل یک دلتنگی رازآمیز و درآمیخته با سنت می‌آمد و شهبازیان با نت‌ها تزیینی این نغمه را چنان ساخت که در فیلم لیلا هم رد و نشان آشکاری نداشت و هم به جان هر مخاطبی نقشی می‌زد. شهبازیان برای «پائیزان» رسول صدرعاملی هم موسیقی تأثیرگذاری ساخت و برای سریال «معصومیت از دست‌رفته» داود میرباقری، نگاهی به موسیقی عربی و منطقه داشت که با صدای محمد اصفهانی در تیتراژ تأثیرگذار بود. آهنگ‌سازی فیلم‌ها و سریال‌هایی چون اسب (مسعود کیمیایی- ۱۳۵۶)، آقای هیروگلیف (غلامعلی عرفان – ۱۳۵۹)، دادشاه (حبیب کاووش- ۱۳۶۲)، میرزا کوچک خان (امیر قویدل- ۱۳۶۲)، شیر سنگی (مسعود جعفری‌جوزانی- ۱۳۶۵)، سریال آوای فاخته (بهمن زرین‌پور- ۱۳۷۵)، هیوا (رسول ملاقلی‌پور- ۱۳۷۷)، شام آخر (فریدون جیرانی- ۱۳۸۰)، خاموشی دریا (وحید موسائیان- ۱۳۸۲)، سریال کلاه پهلوی (سید ضیاءالدین دری- ۱۳۸۳-۱۳۸۹)، اخراجی‌ها (مسعود ده‌نمکی- ۱۳۸۵) و مظفرنامه (محمدرضا ورزی- ۱۳۸۶) از دیگر آثار او در حوزۀ آهنگ‌سازی فیلم و سریال هستند.
همکاری با اهالی ادب: وقتی به پیشنهاد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قرار می‌شود، شهبازیان آثاری تولید کند تا شاعران هم‌روزگارش آثار شاعران کلاسیک را بخوانند، زندگی‌اش با شعر کلاسیک ایرانی و خداوندگاران ادبیات گره می‌خورد. آهنگ‌سازی برای خوانش رباعیات خیام و غزل‌های حافظ با صدای احمد شاملو نقطۀ آغاز این بخش از فعالیت‌های شهبازیان بود و هم‌کاری او و شاملو به خوانش شاملو از آثار خودش هم رسید و «کاشفان فروتن شوکران» با قطعات شهبازیان چنان شنیدنی شد که گاه از شعر و صدای شاعر پیشی می‌گرفت. همکاری شهبازیان فقط به شاملو محدود نشد و با مهدی اخوان ثالث و سعدی‌خوانی هوشنگ ابتهاج ادامه پیدا کرد.

سبک موسیقایی
فریدون شهبازیان سبکی منحصر به فرد و تلفیقی داشت. موسیقی او تلفیقی از موسیقی کلاسیک ایرانی و غربی بود که با ملودی‌های دل‌نشین و تنظیم‌های دقیق شناخته می‌شد.
ویژگی‌های بارز سبک موسیقی شهبازیان عبارتند از:
تلفیق موسیقی سنتی و کلاسیک: او با مهارت خاصی توانست عناصر موسیقی سنتی ایرانی مانند دستگاه‌ها و گوشه‌ها را با هارمونی و ساختار موسیقی کلاسیک غربی ترکیب کند. در آثار شهبازیان هم از سازهای ایرانی مانند تار، سه تار و کمانچه و هم از سازهای غربی مانند ویولن، ویولن‌سل و پیانو استفاده شده است.
ملودی‌های ماندگار و به یاد ماندنی: بسیاری از ملودی‌های ساخته شده توسط شهبازیان به سرعت در دل مردم جای گرفت و به آهنگ‌هایی ماندگار تبدیل شدند.
توجه به شعر و ادبیات: شهبازیان به شعر و ادبیات علاقه زیادی داشت و بسیاری از آثارش بر اساس اشعار شاعران بزرگ ایرانی ساخته شده است.
سبک موسیقیایی شهبازیان بر نسل‌های بعدی آهنگ‌سازان ایرانی تأثیر بسزایی گذاشت. او با تلفیق موفق موسیقی سنتی و کلاسیک، راه را برای آهنگ‌سازان جوان هموار کرد تا بتوانند با آزادی بیشتری در عرصه موسیقی فعالیت کنند. برخی از کارهای شهبازیان در زمرۀ پرشنونده‌ترین آثار موسیقی بعد انقلاب به شمار می‌رود که از جمله آن‌ها می‌توان به آهنگ‌سازی او روی موسیقی بوی گل(شبانگاهان) با صدای عبدالحسین مختاباد، تنظیم و آهنگسازی روی آلبومی مشترک با عباس خوشدل و علیرضا افتخاری و برخی دیگر از آثار موسیقایی او اشاره کرد. تجربۀ او در موسیقی رادیو در سال‌های پیش از انقلاب و سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ او را در جایگاهی نشاند تا بتواند جریانی موثر را در موسیقی پاپ بعد انقلاب کلید بزند، به همین دلیل است که او را بسیاری پدر موسیقی پاپ پس از انقلاب نام نهاده‌اند. او معرف برخی از خوانندگان پاپ به خصوص محمد اصفهانی به جامعۀ موسیقی بود.

شهبازیان به روایت ابتهاج
هوشنگ ابتهاج از جمله چهره‌های مهم و تأثیرگذاری بود که چند دهه با فریدون شهبازیان هم‌کاری و رفاقت داشت. ابتهاج در کتاب «پیر پرنیان‌اندیش» که خاطراتش را بازگو کرده دربارۀ ویژگی آثار فریدون شهبازیان و جایگاه او در موسیقی ایران می‌گوید: «ببینید آدمایی که تو ایران موسیقی ارکستری کار کردن به راز این‌که چی‌کار کنند، ارکستر خوش صدا بشه کمتر توجه کردن؛ یه علتش هم به نظر من اینه که می‌خواستن همۀ سازها رو با هم استفاده کنند فکر نمی‌کردن که چه سازی باید صدای این قطعه رو تولید بکنه و این حالت و شخصیت رو نشون بده، در نتیجه سازها براشون مثل آجر پاره بود و بعد ترکیب سازها را طوری انتخاب می‌کردن که یه خشونتی توش بود… هنوز هم این طوره متأسفانه. شهبازیان به این مسأله توجه داشت. کارهای ارکستری شهبازیان فوق‌العاده لطیفه؛ چه کارهای خودش و چه وقتی کار دیگرانو اجرا می‌کنه… به همین علت من یکی از دشمنان خونی آقای شهبازیانم (لبخند می‌زند.) که این آدم با این استعداد حیرت‌آور چرا این قدر کم کار می‌کنه؟! گوش خیلی دقیقی هم داره شهبازیان، حیرت‌آوره اصلاً…. آهنگ‌ساز فوق‌العاده خوبیه… به نظرم شهبازیان شهید شده. اگه تنبلی نمی‌کرد الان بهترین آهنگ‌ساز ایران بود.» ابتهاج در بخش دیگری از این کتاب به همکاری‌اش با شهبازیان در رادیو اشاره می‌کند و می‌گوید: «رادیوچی‌ها ناچار بودن به من احترام کنن چون من احترام‌شون رو نگه می‌داشتم… رادیوچی‌ها مثل بدیعی و حتی تا حدودی تجویدی در ظاهر خوب برخورد می‌کردند… در ظاهر خوش و بش می‌کردن با من ولی کار نمی‌دادن به ما. یه روز فریدون شهبازیان به من گفت که: آقا به ما آهنگ نمی‌دن. گفتم: غصه نخور. من هزار تا آهنگ دارم. با تعجب منو نگاه کرد و خیال کرد که من خودم آهنگ می‌سازم. گفتم: بازسازی کارهای قدیمی‌ها. این کارو کردیم و گرفت. چند نفرو مأمور کردیم نشستن از روی صفحه‌ها، شعرها رو نوشتن، یادمه فریدون مشیری هم می‌اومد… چند نفر هم نت می‌کردن و به هر حال شروع کردیم به بازسازی آثار قدیمی‌ها. چند نفر مثل جواد معروفی، یادش به‌خیر، خیلی آدم نجیب و شریفی بود و همایون خرم با ما کار می‌کردن و تو این باندبازی‌ها نبودن.»
یلدا ابتهاج، دختر هوشنگ ابتهاج پس از درگذشت فریدون شهبازیان در صفحۀ اینستاگرامش با اشاره خاطرات روزهای رادیو و هم‌کاری شهبازیان و سایه نوشت: «روز با خبر ناگوار درگذشت فریدون شهبازیان آغاز می‌شود و چه خبر تلخی. مانده‌ایم و می‌بینیم رفتن یکی یکی دوستان و عزیزان را، هر آن‌که از دوران کودکی و نوجوانی آشنای تو بود، هر آن‌که او گوشه‌ای از زندگی تو رنگی داشت. با این همه بی‌رنگی چه باید کرد؟ فریدون شهبازیان را از نوجوانی می‌شناختم. بارها همراه پدرم در رادیو ایشان را دیده بودم. ویلنسل به‌دوش از هنرستان عالی موسیقی راهی ادارۀ رادیو می‌شدم. پدرم را هرگز در اتاقش پیدا نمی‌کردم. در آخر در استودیوهای رادیو او را می‌یافتم. بارها فریدون شهبازیان را هنگام تمرین یا ضبط و اجرای قطعات دیده بودم. پدرم به ایشان خیلی مهر و احترام داشتند. همیشه و همه ‌جا از دقت و وسواس و گوش دقیق و سلیقۀ خوب موسیقایی‌شان می‌گفتند. در این سال‌ها هنوز با ایشان در تماس بودم و بارها برای گفت‌وگویی زنده قرار گذاشتیم که هر بار به ‌علت بیماری یا پروژه ضبط کاری فرصت دست نداد. افسوس…در پیامی بعداز درگذشت سایه برایم نوشتند: «سلام یلدا جان، خوب باشی عزیزم، تسلیت صمیمانه مرا به خاطر سفر بهشتی پدر پذیرا باش، سلامت و موفق باشی.» و امروز دریغ خودشان به سفری ابدی رفتند. درگذشت ایشان را به خانواده و دوستان و همکاران و دوستداران موسیقی تسلیت می‌گویم.»

sazandegi

پست های مرتبط

روشنفکر بی‌ادعا

به یاد “سیدجعفر شهیدی” نام سیدجعفر شهیدی به «موسسه دهخدا» گره خورده…

زیر ضرب موافقان

انتشار فایل صوتی درون‌گروهی مدیران صداوسیما علیه “وحید جلیلی” جنجال‌برانگیز شد چند…

ذهنیت تقاص‌اندیش

آتش‌سوزی لس‌آنجلس و جنایات غزه هیچ ارتباطی با هم ندارند و نباید…

دیدگاهتان را بنویسید