چرا سدهای تهران خالی شد؟
تهران، کلانشهری که روزگاری آب شرب خود را از سدهای پرآب البرز تامین میکرد حالا در آستانه یک بحران بیسابقه قرار گرفته است. سدهای اطراف پایتخت تقریباً خشک شدهاند، چاههای زیرزمینی به مرز هشدار رسیدهاند و فرونشست زمین، خطری جدی برای زیرساختهای شهری شده است. اما آیا این وضعیت طبیعی است یا چیزی در پس پرده وجود دارد؟ بررسی جدیدترین آمار نشان میدهد که وضعیت سدهای اصلی تهران در شرایط فاجعهباری قرار دارد: سد لتیان (یکی از ۵ سد اصلی تامین آب تهران) تنها ۱۲ درصد ظرفیت خود را آب دارد. سد ماملو به ۱۲ درصد کاهش یافته است. سد امیرکبیر (کرج) که همواره از منابع پرآب تهران بود، تنها ۷ درصد آب دارد. سد لار در بحرانیترین وضعیت خود قرار گرفته و تنها ۱ درصد از ظرفیت آن پر است. به زبان ساده، آب قابل استفادهای که برای تامین جمعیت حدود ۹ میلیون نفری تهران باقی مانده، کمتر از هر زمان دیگری در طول تاریخ است.
آیا این کاهش طبیعی است؟
این سؤال که آیا چنین افتی در ذخایر آبی منطقی و صرفاً ناشی از کمبارشی است یا عوامل دیگری نیز دخیلاند، نگرانیهای زیادی را ایجاد کرده است. اگر ماجرای پنهانی در میان نباشد؛ چندین عامل در این بحران نقش دارند:
کاهش شدید بارندگیها:
گزارشهای سازمان هواشناسی نشان میدهد که میزان بارندگی در سال جاری نسبت به میانگین بلندمدت حدود ۴۶ درصد کاهش یافته است. همچنین میزان بارش برف در ارتفاعات البرز نیز بسیار کمتر از حد معمول بوده،که بر میزان ذخایر سدها تأثیر مستقیمی داشته است.
افزایش مصرف آب:
تهران به طور روزانه حدود ۳.۵ میلیون متر مکعب آب مصرف میکند، در حالی که ورودی سدها تنها ۴۲ درصد نیاز روزانه را تامین میکند. الگوی مصرف شهروندان تغییر نکرده و همچنان آب برای شستوشوی معابر، آبیاری باغچهها و مصارف غیرضروری استفاده میشود. در ایام خانهتکانی پایان سال، مصرف آب به شدت افزایش یافته است بدون اینکه راهکاری برای مدیریت این افزایش وجود داشته باشد.
مدیریت ناکارآمد منابع آبی:
شبکه انتقال آب تهران با هدررفت ۳۰ درصدی مواجه است. این یعنی از هر ۳ لیتر آبی که تصفیه و وارد شبکه میشود، یک لیتر آن قبل از رسیدن به شهروندان از بین میرود. برنامه مشخصی برای بازیافت و استفاده مجدد از پسابهای شهری وجود ندارد، در حالی که در بسیاری از کشورهای خشک، این راهکار به عنوان یک استراتژی اصلی استفاده میشود.
برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی و فرونشست زمین:
اکنون حدود ۷۰ درصد از آب مصرفی تهران از چاههای زیرزمینی تامین میشود، در حالی که این نسبت در سالهای گذشته معکوس بود و ۷۰ درصد آب از سدها تامین میشد. به دلیل این برداشت بیرویه، دشتهای جنوب تهران در حال نشست هستند و مناطقی مانند اسلامشهر، رباطکریم و بخشهایی از جنوب تهران با نرخ فرونشست ۳۰ سانتیمتر در سال مواجهاند. فرونشست زمین نه تنها باعث شکافهای عمیق در زمین شده بلکه ایمنی خطوط گاز، برق، مترو و حتی ساختمانها را هم تهدید میکند.
خطر جیرهبندی آب جدی
اگر شرایط فعلی ادامه پیدا کند، سناریوی جیرهبندی آب در تابستان قطعی خواهد شد. مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران هشدار داده است که در صورت عدم مدیریت مصرف، آب شرب در برخی مناطق تهران به صورت نوبتی و با فشار پایین توزیع خواهد شد. در حال حاضر برخی مناطق تهران، بهویژه در طبقات بالاتر، دچار افت فشار آب هستند و در ساعات شبانهروز، آب با فشار بسیار کم در دسترس است. برنامههای قطع مقطعی آب برای برخی نقاط پایتخت در حال بررسی است تا مانع از تخلیه کامل ذخایر سدها شود.
آیا بحران آب تهران مشکوک است؟
کارشناسان محیطزیست هشدار میدهند که اگر اقدام فوری صورت نگیرد، تهران در سالهای آینده دچار بحران آب غیرقابل بازگشت خواهد شد. مدیریت مصرف آب شهری باید تغییر کند؛ نصب تجهیزات کاهنده مصرف آب در منازل و ادارات، جایگزینی روشهای سنتی شستوشو و کنترل مصرف در صنایع از جمله اقدامات ضروری است.
اصلاح شبکه توزیع و کاهش هدررفت آب باید اولویت باشد زیرا هر لیتر آب تصفیه شدهای که به دلیل فرسودگی شبکه از بین برود، خسارتی جبرانناپذیر است. نظارت بر چاههای عمیق و کاهش برداشت از منابع زیرزمینی ضروری است؛ سیاستگذاریهای جدید باید برداشت از این منابع را محدود کرده و به سمت روشهای پایدارتر برود. سرمایهگذاری در پروژههای تامین آب جایگزین مانند تصفیه پساب، انتقال آب از منابع پایدارتر و ایجاد سدهای جدید، راهحلی برای میانمدت و بلندمدت خواهد بود.
بحران بیسابقهای در تامین آب تهران در حال شکلگیری است. بسیاری میپرسند که آیا این کمآبی نتیجه طبیعی کاهش بارندگی است، یا عوامل دیگری هم در آن دخیل هستند. برای پاسخ به این پرسش با رضا فلاحیان، کارشناس منابع آب و مدیریت بحران گفتوگو کردیم. او به «سازندگی» میگوید: بدون شک کاهش بارندگیها یکی از عوامل مهم در این بحران است اما نمیتوان گفت که تمام مشکل از همین عامل ناشی میشود. آمارها نشان میدهد که میزان بارندگی در سال جاری نسبت به میانگین بلندمدت ۴۶ درصد کاهش یافته است که مقدار چشمگیری محسوب میشود. اما مساله اینجاست که ما هر ساله با دورههای خشکسالی مواجه بودهایم و نباید چنین افتی باعث بحران ناگهانی شود. به عبارت دیگر، یک سیستم مدیریت منابع آب باید بتواند چنین نوساناتی را پیشبینی کند و برای آن برنامهریزی داشته باشد. این اتفاق رخ نداده است.
او ادامه میدهد: تهران سالهاست که از نظر مصرف آب با مشکلات ساختاری مواجه است. ۳۰ درصد از آب شرب در شبکه توزیع به هدر میرود که رقم بالایی است. همچنین برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی که حالا به حدود ۷۰ درصد منابع آب شرب تهران رسیده، باعث شده آبخوانهای زیرزمینی تحلیل بروند و منجر به فرونشست زمین در برخی مناطق تهران شود. این سیاستها در طولانیمدت سبب شده که حالا در شرایط بحرانی قرار بگیریم. فلاحیان در پاسخ به این پرسش که برخی معتقدند که این کاهش آب در سدها ممکن است مشکوک باشد، تاکید میکند: این یک مساله حساس است. برخی شایعات درباره انتقال آب از سدهای اطراف تهران به مناطق دیگر مطرح شده اما از نظر رسمی تاکنون چنین چیزی تأیید نشده است. آنچه که ما میتوانیم با قطعیت بگوییم این است که میزان ورودی آب به سدهای تهران نسبت به میانگین ۵ ساله اخیر ۲۹ درصد کمتر شده که نشان میدهد، کاهش آب ناشی از خشکسالی و افزایش تبخیر بوده است. اما اگر مسائلی مانند برداشتهای غیرقانونی یا انتقال آب بدون اطلاعرسانی رخ داده باشد این موضوع نیاز به بررسیهای مستقل دارد. او با بیان اینکه بحران بیشتر ناشی از ضعف در برنامهریزی و مدیریت مصرف است تا عوامل مشکوک، تاکید میکند: ما در ایران الگوی مصرف پایداری نداریم. در بسیاری از کشورهایی که بارندگی بسیار کمتری از ایران دارند، مدیریت بهتری روی مصرف و بازیافت آب انجام شده است. برای مثال در شهرهای خشک آمریکا مانند لسآنجلس و لاسوگاس حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد آب شهری از بازیافت پساب تامین میشود. در تهران این رقم نزدیک به صفر است! ما همچنان از آب شرب برای مصارفی مثل آبیاری فضای سبز یا شستوشوی معابر استفاده میکنیم که کاملاً غیرمنطقی است. فلاحیان با اشاره به راهکارهایی برای برونرفت از این معضل تاکید میکند: همانطور که گفتم۳۰ درصد از آب توزیع شده هدر میرود که در شرایط فعلی اصلاً قابل قبول نیست. اکنون دشتهای اطراف تهران در وضعیت ممنوعه بحرانی قرار گرفتهاند و چاههای عمیق جدید تنها وضع را بدتر میکنند. همچنین در اطراف تهران هنوز روشهای آبیاری سنتی مصرف بالایی دارند و باید سریعتر به آبیاری قطرهای و سیستمهای هوشمند تغییر یابند. به اضافه اینکه تصفیه فاضلاب شهری و استفاده مجدد از آن در بخش صنعت و فضای سبز میتواند، فشار زیادی را از دوش منابع آب شرب بردارد. در بسیاری از کشورها برای کاهش مصرف، سیاستهای قیمتی و جرایم مصرف بیرویه اعمال میشود. این سیاست میتواند در تهران هم اجرا شود تا مردم به صرفهجویی تشویق شوند.
قطرههای آخر
تهران در آستانه تابستانی قرار دارد که میتواند یکی از سختترین دورههای تاریخ این شهر از نظر تامین آب باشد. اگر شهروندان الگوی مصرف خود را اصلاح نکنند و مدیریت منابع آبی تغییر نکند، شرایطی که اکنون به عنوان «وضعیت قرمز» توصیف میشود، ممکن است به نقطهای غیرقابل بازگشت برسد. اکنون زمان آن است که همه، از مسئولان تا تکتک شهروندان، برای نجات تهران از تشنگی اقدامی جدی انجام دهند. اگر امروز مصرف خود را مدیریت کنیم شاید بتوانیم تهران را از سرنوشت هولناکی که در انتظارش است، نجات دهیم. اما اگر این بحران جدی گرفته نشود، روزی خواهد رسید که دیگر حتی برای جیرهبندی هم آبی باقی نمانده باشد.