توسط : تبلیغات رسانهای غرب علیه مذاکرات
گروه بینالملل: از ابتدای شروع دور اول مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان تا امروز که پنجمین دور از این گفتوگوها با میانجیگری و هدایت عمان برگزار شده است، بارها و بارها شاهد اظهارنظر مقامات ایالاتمتحده پیش و پس از مذاکره با تیم مذاکرهکننده تهران بودهایم. رویه ثابت تیم مذاکرهکننده ایران در این مذاکرات که سیدعباس عراقچی هدایت آن را بر عهده دارد، این بوده است که قبل از عزیمت به محل مذاکرات (مسقط و رُم) مواضعی از طریق حسابهای کاربری در «ایکس» توسط سخنگوی وزارت خارجه و وزیر خارجه کشورمان اتخاذ میشده است؛ در حین آن هم اطلاعرسانیهایی از طریق رسانههایی که خبرنگاران آنها در محل مذاکرات حضور داشتند، اتفاق میافتاد و درنهایت با پایان مذاکرات، وزیر خارجه کشورمان توضیحات تکمیلی و جمعبندی نهایی را ارائه میداد.
اما در سوی دیگر این معادله، آمریکاییها بهگونهای دیگر رفتار کرده و میکنند و اصولا پس از بازگشت از مذاکرات با رسانههای خود مصاحبههای تفصیلی انجام میدهند؛ عموما «استیو ویتکاف»، فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا به منطقه در این مصاحبهها حضور پیدا کرده و مواضع واشنگتن را بیان میکند. در امتداد این روند اما دونالد ترامپ نیز سعی میکند که هرازگاهی اظهاراتی نهچندان جدید را درباره مذاکرات بیان کند اما بهصورت کلی باید توجه شود که این مدل از موضعگیریهای مقامات ایالاتمتحده، نشان از یک فرآیند هماهنگ دارد و بهنوعی، ما با یک جنگ روانی مشخص روبهرو هستیم.
تیم ترامپ چگونه کار میکند؟
اگر در این مدت به تحرکات رسانهای آمریکاییها در قبال مذاکرات غیرمستقیم با ایران توجه کنیم، میبینیم که آنها بهصورت کاملا مشخص بر دو محور متمرکز هستند؛ محور اول بحث غنیسازی توسط ایران است. بارها و بارها، رسانههای آمریکایی در دو قالب مصاحبههای هدفمند و گزارشهای تحلیلی با منشا دولتی (عموما بدون ذکر نام) سعی کردهاند به هر ترتیب که شده است، یک جهتدهی مشخص را علیه توافق با ایران پیش ببرند؛ بهعنوان مثال بهتازگی، «والاستریت ژورنال» اعلام کرده است که پیشنویس مربوط به غنیسازی ایران توسط ایالاتمتحده آماده شده و قرار است که در ششمین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا مطرح شود یا در ادوار گذشته، یکباره خبرگزاری «رویترز» و حتی روزنامه «نیویورکتایمز» اعلام کردند که مسائلی جز غنیسازی و رفع تحریمهای ایران که موضوع مورد درخواست تهران در مذاکرات بوده توسط دو طرف به بحث و گفتوگو گذاشته شده است که مقامات تیم مذاکرهکننده کشورمان آنها را تکذیب کردند.
در مورد غنیسازی در برهههای مختلف دیده شد که ویتکاف و حتی «مایکل والتز»، مشاور امنیت ملی ترامپ همراه «مارکو روبیو»، وزیر خارجه ایالاتمتحده و حتی «پیت هگست» که هدایت پنتاگون را بر عهده دارد، موضع کاملا رادیکال اتخاذ و حتی بحث بمباران ایران و تاسیسات هستهای را مطرح کردند که هنوز هم ترامپ بر این موضع خود تکیه دارد و آن را تکرار میکند. بهعنوان نمونه، فقط از چهارشنبه هفته گذشته تا جمعه، او دو بار بهصورت مستقیم اما با تفاوت در استفاده از برخی کلمات، ایران و خاورمیانه را تهدید به بمباران کرده است. اگرچه ستون فقرات این هماهنگی را باید صفبندی هماهنگ علیه مساله غنیسازی ایران دانست اما مساله اینجاست که ضریب دادن به این موضوع از سوی رسانههای نزدیک به محافظهکاران مانند «فاکسنیوز» نشان میدهد که ترامپ و تیم او دنبال ایجاد یک جنگ روانی مشخص علیه ایران و ماهیت مذاکراتی بودهاند که همه در انتظار برگزاری ششمین دور آن هستند.
خلق دوگانه
اما محور دوم را باید انداختن توپ در زمین ایران دانست. اگر اظهارات ترامپ بهخصوص در یک ماه گذشته را زیر ذرهبین ببریم بهوضوح میبینیم که او سعی میکند این پیام را مخابره کند که توافق در دسترس است اما آنها (ایران) نمیتوانند به سلاح هستهای دسترسی داشته باشند. در مورد این موضوع باید توجه کرد که اصولا تیم مذاکرهکننده کشورمان و شخص وزیر خارجه، بر این باور هستند که ایالاتمتحده در حال بازی با کلمات از طریق رسانه و تزریق نوعی اطلاعاتی سیال هستند. اینکه تیم مذاکرهکننده آمریکا از اطلاعات نادرست یا همان «Disinformation» در مقاطع زمانی مختلف علیه مذاکرات استفاده میکنند، موضوعی که بارها و بارها، رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان آن را نقد کرده است؛ حتی چند روز پیش در پاسخ به ادعای ترامپ که گفته بود، توافق در دسترس است، آن را رد و تاکید کرد که «مسیر توافق از میز مذاکره میگذرد، نه از طریق رسانهها».
در این مسیر، البته برخی دیگر از رسانههای آمریکایی مانند «آکسیوس» نیز در حال میدانداری به سود منافع ایالاتمتحده از طریق اجرای عملیات روانی هستند که محوریت آن را انتشار جزئیات مذاکرات سروشکل میدهد که اصولا این مدل اخبار را «باراک راوید»، خبرنگار اسرائیلی این رسانه منتشر میکند. با تمام این تفاسیر باید توجه کرد که ادامه این روند از سوی ایالاتمتحده، میتواند نوعی جبهه روانی را علیه افکار عمومی ایران همچنین مقامات تیم مذاکرهکننده کشورمان بهراه بیندازد؛ حتی در این راستا، تفسیرها و اخبار منعکس شده از سوی رسانههای اروپایی میتواند این فرآیند را پیچیدهتر کند و هزینههای روانی، رسانهای و سیاسی آن را افزایش دهد.
