“علی میرسپاسی”
«کشف ایران: تقی ارانی و جهان وطنگرایی رادیکال او» نوشته علی میرسپاسی، با هدف کشف دوبارۀ «ایدۀ ایران» از خلال مطالعۀ زندگی و آثار تقی ارانی، بنیانگذار مجلۀ «دنیا»، به بازنگری تاریخ ملیگرایی (ناسیونالیسم) ایرانی میپردازد. نشر نی این کتاب را با ترجمۀ رامین کریمیان منتشر کرده است.
علی میرسپاسی، جامعهشناس و نظریهپرداز علوم سیاسی ایرانی- آمریکایی، استاد دانشگاه نیویورک است. او نویسندۀ کتابهای متعددی در زمینه تاریخ و سیاست ایران است، از جمله: «تأملی در مدرنیتۀ ایرانی»، «دموکراسی یا حقیقت»، «روشنگری و بیم و امیدهای روشنفکران در ایران» و «اخلاق در حوزۀ عمومی». میرسپاسی در «کشف ایران» به بررسی زندگی و اندیشههای تقی ارانی، یکی از چهرههای برجستۀ روشنفکری ایران در اوایل قرن بیستم میپردازد. میرسپاسی با زبانی دقیق و تحلیلی به بررسی اندیشههای ارانی میپردازد. او با استفاده از منابع متعدد و متنوع، تصویری جامع و چندبعدی از زندگی و آثار ارانی ارائه میدهد. تقی ارانی که به عنوان بنیانگذار اولین مجلۀ مارکسیستی ایران شناخته میشود، نقش مهمی در شکلگیری گفتمانهای ملیگرایانه و چپگرایانه در ایران ایفا کرد. میرسپاسی در این کتاب نشان میدهد که چگونه ارانی تلاش کرد تا با تلفیق ایدههای مارکسیستی و جهانوطنی، روایتی جدید از ملیگرایی ایرانی ارائه دهد که با ناسیونالیسم قومی و انحصارطلبانه رایج در آن دوران متفاوت بود. کمال مطلوب ارانی این بود که ایرانِ آینده با تنوع و تکثر مردمانش پا در راه پیشرفتهای علمی و جهان مدرن بگذارد. در اندیشۀ ملیگرایانه او، که در میان جمعی کوچک ولی پرنفوذ از اندیشمندان ایرانی مقیم شهر برلین شکل گرفته بود، قرائتی خاص از مارکسیسم با نوعی اخلاق جهانوطنگرایانه برای پیشرفت کشور تلفیق شده بود. او ایرانیان را به «مراقبت از میهن» دعوت میکرد. در ذهن او وطنپرستی عبارت بود از اینکه: «تودۀ مردم از زمین و آب و آفتاب و معدن یک سرزمین حیات خود را تأمین میکنند و در آن سکنا دارند و بدان علاقه دارند.» شاید بتوان گفت ملیگرایی ارانی، ملیگرایی مدنی و در ادامۀ مطالبات عصر مشروطه بود.
علی میرسپاسی در کتابش ضمن بررسی فضاهای فکری و روشنفکری که ملیگرایی مدنی در آنها نشو و نما مییافت به نقد تصویر و تصوری میپردازد که در دولت پهلوی اول از کشور ایران ارائه میشد. «کشف ایران» کاوشی دقیق و روشنگر دربارۀ شخصیتی است که تا حد زیادی در تاریخنگاری ایران مدرن نادیده گرفته شده است: این کتاب که در سال ۲۰۲۱ توسط انتشارات دانشگاه هاروارد منتشر شده، زندگینامه فکری عمیقی از ارانی ارائه میدهد؛ فردی که زندگی و اندیشهاش، لحظهای تعیینکننده در شکلگیری مدرنیتۀ ایرانی در اوایل قرن بیستم بود. میرسپاسی از طریق تحقیقات دقیق بایگانی و دیدگاه نظری تیزبینانه، ارانی را به عنوان همسخنی مهم در جریانهای جهانی مارکسیسم، جهانوطنی و ناسیونالیسم ضداستعماری دوباره معرفی میکند. علی میرسپاسی به ارانی نه به عنوان یک حاشیه در ظهور سیاست چپ ایران بلکه به عنوان متفکری پویا که با چالشهای فلسفی و سیاسی زمان خود درگیر بوده، مینگرد. در قلب کتاب، استدلالی قانعکننده نهفته است: دیدگاه ارانی نه صرفاً ایدئولوژیک بلکه عمیقاً جهانوطنی بود که ریشه در تعامل انتقادی با اندیشۀ روشنگری اروپایی و هویت فرهنگی ایرانی داشت. او به دنبال ترکیبی بود که ایران را از نظر فکری و سیاسی در برابر سلطه استعماری توانمند سازد، بدون آنکه ارتباط خود را با ویژگیهای فرهنگیاش از دست بدهد. کتاب با بررسی سالهای شکلگیری ارانی در آلمان بین دو جنگ جهانی آغاز میشود؛ جایی که او شیمی و فیزیک خواند و با گفتمانهای مارکسیستی و ضدفاشیستی روبهرو شد. این تجربیات اساساً نقد او را از ذاتگرایی شرقشناسانه و محافظهکاری سنتگرا شکل داد. میرسپاسی تکامل فکری ارانی را دنبال میکند و نشان میدهد چگونه مواجهه او با فلسفه و علم آلمانی با تلاشهایش برای بازتعریف هویت ملی ایرانی از طریق لنز سکولار و ماتریالیستی، تلاقی کرد. فصلهای بعدی به بازگشت ارانی به ایران و تأسیس «دنیا» میپردازد؛ مجلهای که به بستری برای تعامل انتقادی با جامعه، تاریخ و ایدئولوژی ایران تبدیل شد. میرسپاسی نوشتهها و تصمیمات ویراستاری ارانی را به دقت تحلیل میکند و نشان میدهد چگونه او در پی بازتعریف هویت ایرانی از طریق ماتریالیسم تاریخی بود، در حالی که نسبت به مارکسیسم، جزماندیشانه تردید داشت. برداشت ارانی از «شخصیت ملی» ذاتگرایانه نبود و ریشه در تجربۀ تاریخی و شرایط اجتماعی اقتصادی داشت.
از نظر موضوعی، «کشف ایران» به پرسشهایی دربارۀ مدرنیته، هویت و اخلاق مسئولیت فکری میپردازد. میرسپاسی نشان میدهد چگونه دیدگاه ارانی در مورد ایران مدرن با گشودگی رادیکال به ایدههای جهانی شکل گرفته اما در عین حال مبتنی بر تعهد به عدالت اجتماعی و آرمانهای دموکراتیک بوده است. این کتاب همچنین بر پایان غمانگیز ارانی- دستگیری و درگذشت او در سال ۱۹۴۰- پرتو میافکند و اهمیت بالای مخالفت فکری در محیطهای اقتدارگرا را برجسته میکند.
در پایان، مطالعه میرسپاسی هم بازیابی علمی و هم مداخلهای سیاسی است. این کتاب خوانندگان را دعوت میکند تا تبارشناسی مدرنیسم ایرانی را از دریچهای پیچیدهتر و جهانشهریتر بازاندیشی کنند؛ دریچهای که در آن چهرههایی مانند تقی ارانی صرفاً پیشگامان ایدئولوژیهای بعدی نیستند بلکه خود متفکرانی اصیل به شمار میآیند.
میرسپاسی در سخن پایانی کتاب دربارۀ هدفش از تحقیق دربارۀ تقی ارانی مینویسد: «هدف از تحقیق دربارۀ تقی ارانی آن بود که نشان دهیم او با آنکه در سالهای بین دو جنگ جهانی در معرض حملۀ جریانهای فکری غالب زمان، یعنی بومیگرایان مذهبی و ملیگرایان شووینیست بوده، در تلاشهایش برای جان تازه دمیدن به آنچه میتوان آن را روشنگری ایرانیان خواند یکه و تنها بود. نقد و انتقاد او از گرایشهای ضدمدرنِ نهفته در بطن آن جریانهای انزواطلبِ رویگردانده از جهان، بس آگاهانه و دورنگرانه بود.»
میرسپاسی با بررسی زندگی فکری و سیاسی ارانی به این نتیجه رسیده که متفکرانی چون ارانی که گستردگی دامنۀ ذهن و اندیشهشان کمتر عرصۀ فکری را بکر و ناپیموده میگذاشت از فرصت سیاسی و فضای باز پدید آمده بر اثر مصائب دورۀ بین دو جنگ جهانی بهره گرفتند و افق فکری ایران را باز و گسترده کردند. به اعتقاد میرسپاسی، ارانی با به کار گرفتن نقد علنی، منطق مکالمهای و گفتوگویی تغییر اجتماعی را به همۀ ارزیابیهای خود از پیشرفت و توسعه و عدالت وارد کرد.

