به یاد “کریم امامی”
هجدهم تیر یادآور خاموشی کریم امامی، مترجم برجستۀ «گتسبی بزرگ»، ویراستار پیشگام و یکی از معماران نشر حرفهای ایران بود. ایبنا به مناسبت بیستمین سالگرد درگذشت او به سراغ سیروس پرهام، دوست دیرینه و همکار امامی در انتشارات فرانکلین رفته و با او دربارۀ زندگی، آثار و نقش بیبدیل امامی در نشر ایران گفتوگو کرده است.
کریم امامی، زادۀ ۵ خرداد ۱۳۰۹ در کلکته هند و بزرگ شده در شیراز، از کودکی با کتاب و ادبیات عجین بود. پدرش، که تاجر چای بود، او را در دو سالگی به شیراز آورد؛ جایی که تحصیلات ابتدایی و متوسطهاش را گذراند. عشق به زبان و ادبیات، او را ابتدا به دانشگاه تهران سپس به دانشگاه مینهسوتا در آمریکا کشاند؛ جایی که در رشتۀ زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرد. بازگشت او به ایران در دهۀ ۱۳۳۰ نقطۀ عطفی در تاریخ نشر ایران بود؛ بازگشتی که شالودهای نو برای نشر حرفهای و ویراستاری نظاممند بنا کرد.
فرانکلین بستری برای نوآوری
انتشارات فرانکلین که در سال ۱۳۳۱ با هدف ترویج کتابهای آموزشی و فرهنگی توسط آمریکاییها تأسیس شده بود با ورود امامی در سال ۱۳۴۷ به دعوت همایون صنعتیزاده به یکی از پیشروترین مراکز نشر ایران تبدیل شد. این مؤسسه با حضور چهرههایی چون سیروس پرهام، نجف دریابندری، احمد سمیعیگیلانی و ابوالحسن نجفی از نهادی خارجی به کانونی بومی برای تولید کتابهای باکیفیت بدل شد. امامی در فرانکلین نهتنها بهعنوان مترجم و ویراستار فعالیت میکرد بلکه با وسواس در طراحی جلد، صفحهآرایی و انتخاب فونت، استانداردهایی نوین برای نشر ایران تعریف کرد. او معتقد بود: «کتاب فقط محتوا نیست؛ شکل و ظاهر آن هم بخشی از هویتش است.» این دیدگاه، فرانکلین را به یکی از تأثیرگذارترین ناشران دهههای ۴۰ و ۵۰ با بیش از ۱۵۰۰ عنوان کتاب در حوزههای ادبیات، علوم انسانی و آموزش تبدیل کرد.
سیروس پرهام، یکی از اولین ویراستاران فرانکلین دربارۀ آغاز ویراستاری در ایران میگوید: «ویراستاری در ایران با انتشارات فرانکلین آغاز شد. آن زمان هنوز کریم امامی و نجف دریابندری به فرانکلین نیامده بودند. من کار ویرایش را در آنجا شروع کردم.
بازتعریف ویراستاری توسط امامی
تا پیش از امامی، ویراستاری در ایران به اصلاح نگارشی و املایی محدود بود. اما او ویراستاری را بهعنوان دانشی مستقل معرفی کرد که نیازمند شناخت عمیق متن، زبان و لحن نویسنده است. او میگفت: «ویراستار موفق کسی نیست که اشتباهات را کم کند؛ کسی است که معنای پنهان را عیان کند.» امامی همراه با پرهام، سمیعی و دریابندری، بنیانگذار سنت ویراستاری نظاممند در ایران شد. آنها کتابخانه مرجعی برای ویراستاران ایجاد کردند، فرمهایی برای انتخاب و قیمتگذاری کتاب طراحی کردند و استانداردهایی خلق کردند که هنوز در نشر حرفهای ایران جاری است. پرهام میگوید: «کریم نظم و خلاقیت را با هم ترکیب کرد. او نهتنها متن را ویرایش میکرد بلکه با طراحی جلد و نظارت بر چاپ به کتابها هویت بصری میداد.»
آثار ماندگار امامی
کارنامۀ امامی پر است از ترجمههایی که برخی هنوز مرجعاند. برجستهترین اثر او، ترجمه «گتسبی بزرگ» نوشتۀ اسکات فیتزجرالد است؛ اثری که با زبانی روان و وفادار به اصل به یکی از بهترین ترجمههای ادبی ایران تبدیل شد. او همچنین اشعار تی. اس. الیوت. داستانهای شرلوک هولمز را به فارسی و آثاری از غلامحسین ساعدی، جمال میرصادقی و صادق هدایت را به انگلیسی ترجمه کرد و پلی بین ادبیات ایران و جهان زد.
مجموعه یادداشتهایش با عنوان «در قلمرو کتاب» شامل نقدها و معرفی کتابها، گواهی بر وسعت دانش اوست. امامی همچنین مجلۀ «کتاب امروز» را در فرانکلین سردبیری میکرد؛ نشریهای که با گفتوگوهای خواندنی و معرفی کتابهای روز به پاتوقی برای کتابدوستان بدل شده بود. پرهام در این باره میگوید: «من شمارهای از کتاب امروز دارم که عکس کریم امامی و نجف دریابندری هر دو روی جلد است و خواندن آن را به محققان توصیه میکنم.»
دوستی دیرینه با سیروس پرهام
دوستی کریم امامی و سیروس پرهام ریشه در کودکی و همسایگی در خیابان وصال شیراز داشت. سیروس پرهام درباره سابقۀ این دوستی میگوید: «ما در خیابان وصال همسایه روبهرو بودیم. از کودکی همبازی بودیم. ارتباطمان با سفر کریم برای تحصیل موقتاً قطع شد اما پس از بازگشتش دوباره برقرار شد. او کتابی ترجمه کرده بود و از من خواست پیش از چاپ بخوانمش. خواندم و نظراتم را برایش فرستادم و این آغاز همکاریمان بود.» این دوستی در فرانکلین به اوج رسید. پرهام با سختگیری و دقتش و امامی با خلاقیت و انعطافپذیریاش، مکمل یکدیگر بودند. پرهام میافزاید: «کریم در فرانکلین روح تازهای به نشر داد. او با مهربانی و دانشش، محیطی ایجاد کرد که همه از کار لذت میبردند.»
پاتوق روشنفکران
پس از خروج از فرانکلین در سال ۱۳۵۳ امامی به انتشارات سروش پیوست و آنجا نیز استانداردهای حرفهای را پیاده کرد. پس از پیروزی انقلاب او کتابفروشی «زمینه» را در نزدیکی چهارراه شمیران تأسیس کرد. پرهام دربارۀ این مکان میگوید: «حدود ۴۰ سال پیش، کریم در نزدیکی پل چوبی کتابفروشی زمینه را تأسیس کرد. روشنفکران و رفقا آنجا جمع میشدند و همسرش، گلی امامی، در ادارۀ آن همکاری میکرد. «زمینه» فقط کتابفروشی نبود؛ مرکزی فرهنگی بود.»
میراث امامی
کریم امامی ۱۸ تیر ۱۳۸۴ پس از مبارزه با سرطان خون در تهران درگذشت. اما میراث او در ترجمه، ویراستاری و نشر همچنان زنده است. او با تربیت نسلی از ویراستاران و ناشران به نشر ایران هویت بخشید. دوستی و همکاریاش با سیروس پرهام، نمونهای از همافزایی دو ذهن خلاق بود که استانداردهای نشر حرفهای را در ایران پایه گذاشتند. پرهام در پایان گفتوگو با ایبنا با حسرتی توأم با افتخار میگوید: «کریم نهفقط دوست و همکارم بود بلکه کسی بود که نشر ایران را بهمعنای واقعی حرفهای کرد.» در بیستمین سالگرد درگذشت امامی، یاد او در هر کتاب ویرایش شده و هر صفحهای که با عشق منتشر شده، زنده است. به قول خودش: «کتاب، فقط کلمات نیست؛ جهانی است که باید با احترام خلق شود.»

