رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ : مکتب قاضی

مکتب قاضی

روایت عبدالله کوثری از تأثیر ترجمه‌های محمد قاضی بر فضای فرهنگی

محمد قاضی، متولد ۱۲۹۲ و درگذشته به سال ۱۳۷۶، یکی از مترجمانی است که نقش به‌سزایی در تاریخ ترجمه ادبی در ایران و آشنا شدن جامعۀ ایران با آثار برجسته ادبی جهان داشته است. قاضی آثار بزرگ و شاخصی از ادبیات کلاسیک و مدرن جهان از جمله «دُن‌کیشوت»، «دکامرون»، «زوربای یونانی»، «سپید دندان»، «شازده کوچولو» و «قربانی» و نیز بی‌شمار اثر ادبی دیگر را به فارسی ترجمه کرده است. او اشراف فوق‌العاده‌ای به زبان و ادبیات فارسی داشت که نمود آن را در نثر و زبان خلاقانه و هنرمندانه ترجمه‌هایش از جمله نثر و زبان ترجمه «دن‌کیشوت» سروانتس، می‌توان دید. خبرگزاری ایبنا به مناسبت ۱۲ مرداد، سال‌روز تولد محمد قاضی با عبدالله کوثری، مترجم پیشکسوت گفت‌وگو کرده است. کوثری در این گفت‌وگو علاوه بر گرامی‌داشت یاد محمد قاضی، گریزی به اوضاع و احوال ترجمه در زمان معاصر زده و خاطرنشان کرده یک مترجم خوب، چگونه می‌تواند دنباله‌روی محمد قاضی‌ها و یا حتی سازنده یک جریان جدید در ادبیات معاصر کشور شود.

رشد قاضی در دوره تجدد ایران
عبدالله کوثری با تأکید بر اینکه قاضی بیش از هر چیز با اتکا به هوش و علاقه خود وارد عرصه ترجمه شد، می‌گوید: «قاضی با مشکلات زیادی بزرگ شد. او را در بچگی از کردستان به تهران فرستادند، کنار عمویش رشد کرد و با مسائل زیادی دست‌وپنجه نرم کرد. محمد قاضی یک شانس داشت و آن هم رشد در دورۀ تجدد و نوسازی این مملکت بود. از سال ۱۳۰۰ به بعد، در هر خانواده‌ای طبقۀ متوسطی دیده می‌شد که حتی ذوق آموختن زبان خارجی را داشتند. قاضی در دوره‌ای رشد کرد که اگر جوانی استعداد داشت، می‌توانست حوزۀ مورد علاقه خود را دنبال کند اما قبل از آن، در دورۀ قاجار، اگر کسی خدای استعداد هم بود، مرجع و مرکزی برای پرورش آن وجود نداشت. فقط یک مدرسه دارالفنون بود که آن هم ظرفیت محدودی داشت. قاضی هم‌نسل‌هایی هم داشت مثل م. ا. به‌آذین و با کمی تفاوت سن، احمد شاملو، ابوالحسن نجفی، رضا سیدحسینی و… همه این افراد در این دوره تجدد رشد کردند.» کوثری با تأکید بر این‌که قاضی در انتخاب کتاب برای ترجمه گاهی اوقات کج‌سلیقگی‌هایی هم به‌خرج داد، افزود: «قاضی مترجم خوبی بود و در دوره دبیرستان اسم او برای من سندی بود که کتاب، خوب است و ترجمه خوبی هم دارد. در مقایسه با نجفی و سیدحسینی که نوگراتر بودند و سراغ ادبیات جدید فرانسه رفتند، او کتاب‌هایی را ترجمه کرد که خواننده عام داشت.»

مترجمی معرف کلاسیک‌ها
عبدالله کوثری با تأکید بر این‌که نسل قاضی، سارتر، کامو و بزرگان ادبیات را به جامعه خود شناساندند، گفت: «قاضی کلاسیک بود. در دهۀ ۳۰ به این صرافت افتاد که «دُن‌کیشوت» مهم است. ما در کودکی خودمان خلاصه‌ای از «دُن‌کیشوت» را بیشتر به شکل کمیک خوانده بودیم چراکه این اثر جنبۀ طنز قوی دارد. نمی‌دانم قاضی چقدر نقد خوانده بود اما مطالعات گسترده‌ای را برای ترجمه «دُن‌کیشوت» در دستور کار خود قرار داد. مترجمان دو عمل انجام می‌دهند و کار آن‌ها دو جنبه دارد؛ یکی معرفی اثری است که از فرهنگ دیگر است و دیگری هم که به همان اندازه حائز اهمیت است، این است که اگر مترجم اهل باشد و صلاحیت داشته باشد، می‌تواند به زبان خود غنا ببخشد. در هر سطر، مترجم با اصطلاحات و واژه‌ها و حتی طرز بیانی مواجه می‌شود که باید برای آن‌ها معادل مناسبی در زبان مقصد پیدا کند. این باعث می‌شود که وقتی خواننده، اثر را می‌خواند با یک نگاه جدید در زبان مواجه شود. ما رمان و داستان کوتاه نداشتیم، حکایت داشتیم که آن هم بیشتر نظم بود مثل مثنوی، آثار نظامی و شاهنامه. رمان و داستان کوتاه پدیده‌های غربی بودند که از نیمه‌های عصر قاجار کم‌وبیش شناخته شدند. کسانی هم روی آن‌ها کار کرده بودند ولی اصل حرکت از سال ۱۳۰۰ به بعد بود که شروع شد و رونق گرفت.» این مترجم با تأکید بر این‌که زبان فرانسه اولین زبانی بود که در ایران از زمان فتحعلی‌شاه رواج یافت، ادامه داد: «قاضی نیز جزو کسانی بود که در زمینۀ ترجمه رمان از زبان فرانسه، کارهای مهمی انجام داد و این‌گونه نبود که یک رمان را پیدا کند و بدون فکر شروع به ترجمه کند بلکه اندیشه می‌کرد. او خودش در مصاحبه‌هایش تأکید کرده، زبانی که با آن مثلاً سراغ آثار سروانتس رفته است، متفاوت با زبانی است که با آن کار دیگران را ترجمه کرده است.

تأثیر ترجمۀ خوب
کوثری با تأکید بر اینکه قاضی برای کسانی که اهل بودند با هر ترجمۀ خود یک مکتب جدید ارائه می‌کرد، گفت: «یقین دارم که خواندن مستمر ترجمه‌های قاضی حتماً روی من تأثیر داشته و علاقه مرا به ادبیات بیشتر کرده است. کسی که ترجمه بد بخواند، نه‌تنها از آن کتاب و آن نویسنده دل‌زده می‌شود بلکه علاقه‌اش به کل ادبیات لطمه می‌بیند. مترجم خوب تو را برمی‌انگیزد که کتاب را دنبال کنی و قاضی جزو کسانی است که بر شکوفایی ادبیات از دهۀ ۳۰ و ۴۰ به بعد تاثیر فراوانی گذاشته است.» این مترجم پیشکسوت در تشریح این‌که آیا نسل امروز، قاضی و جریان‌سازان ترجمه ایران را می‌شناسند یا نه، افزود: «یقین دارم اگر مترجمی از نسل ما کارش خوب شده و خواننده او را پذیرفته حتماً یکی از مراجع زبانی او مترجمانی مثل قاضی، به‌آذین، نجفی و… بوده‌اند. ترجمه‌های ما نسبت به تألیف‌هایمان بیشتر است و این طبیعی است. من سال‌ها پیش هم گفتم که سهم ترجمه در غنا بخشیدن به زبان ما در ۶۰ یا ۷۰ سال اخیر بیشتر از تالیف بوده است. این برای این نیست که مترجم‌ها بهترند. دلیلش این است که مترجم، جهان‌های ناشناخته را برای خواننده باز می‌کند. ترجمه ماخذی برای زبان فارسی است و مترجمانی مثل قاضی به غنای زبان کمک کردند.»

sazandegi

پست های مرتبط

اقتباسی هوشمندانه

نگاهی به سریال بامداد خمار ساخته نرگس آبیار با پخش سریال «بامداد…

مسئولیت ایرانی بودن

نگاهی به روایت ژاله آموزگار از وطن‌دوستی و هویت ایرانی در هشتادوششمین…

شروین مجاز شد

اولین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور منتشر می‌شود نخستین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور،…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید