نگاهی به فیلم زن و بچه ساخته سعید روستایی
پس از سالها سرانجام سینمای ایران در حال چشیدن طعم آثار اجتماعی است. مخاطب همیشه مطالبهگر این نوع فیلمها بوده است اما مدیران دولت قبلی سعی کردهاند با روانه کردن فلهای فیلمهای کمدی، ذائقه مخاطبان را عوض کنند که البته فروش فیلمهای اجتماعی نشان میدهد در این امر ناکام ماندند. جرقه این اتفاق با فیلمهای «رها» و «بی سر و صدا» زده شد و با اکران و فروش بالای «پیر پسر» و « زن و بچه»، مهر تائیدی بود بر مطالبه سینمادوستان. سینمای اجتماعی اکنون از بیانیهای مستقل فراتر رفته و به ابزار مقاومت و گفتوگو تبدیل شده است. مخاطب تشنه آثاری است که در بطن جامعه با آن دست و پنجه نرم میکند و یا صداهای خاموش را میخواهد، بشنود. تماشاگر به دنبال فیلمهای قصهگوست چراکه میداند، سینمای ایران حالا حالاها در روایت رنجهای واقعی و بیصدا، حرفهای تازه دارد و از این روست که روایت غمناک و تراژدی «زن و بچه» اینچنین خواستار دارد. «زن و بچه» چهارمین اثر از کارگردان مستعد جوان کشور، «سعید روستایی» است. وی پیش از این با فیلمهایی چون «ابد و یک روز»، «متری ششونیم» و «برادران لیلا» شناخته شده بود هر چند که «برادران لیلا» هرگز اکران نشد و به صورت اینترنتی در دسترس مخاطبان قرار گرفت. لحن روستایی در سه فیلم اخیرش خشن، تند و تیز است اما در«زن و بچه» لحنی آرام اما گزنده را در پیش گرفته است. او در « ابد و یک روز» و «متری شش و نیم» به معضلات اجتماعی پرداخت و در«برادران لیلا» بر تبعیض و عدالت تمرکز داشت «لیلا» با بازی «ترانه علیدوستی» خواستار رفع این تبعیضها برای زندگی بهتر خود و برادرانش بود و در مرکز داستان قرار داشت، همانطور که «مهناز» با بازی «پریناز ایزدیار» در مرکز ثقل روایت تازهاش است. «زن و بچه» مانند سه اثر قبلی «روستایی»، کوبنده و قوی نیست و در آثار متوسط قرار میگیرد چراکه فیلمنامه از بخشهای میانی، انسجام خود را از دست میدهد و مانند پرده اول به جزئیات، شخصیتپردازیها و محتوای آن تأکید نمیکند و از اینجاست که فیلم ضربه میخورد اما «سعید روستایی» در اثر آخرش جدا از هرگونه تندرویهایی که علیه او صورت گرفته، زنی را به تصویر درمیآورد که خواهان عدالت در ساختار مردسالارانه است و نمیتواند با خباثت مبارزه کند و این درد اکثر زنانی است که در این چارچوب زندگی میکنند اما «مهناز» تصویر زنی مستقل و جسورانهای از مقاومت زنانه را به نمایش میگذارد. در این اثر، ترکیبی از بازیگران مطرح به چشم میخورد که برخی از آنها در فیلمهای پیشین با «سعید روستایی» همکاری داشتهاند؛ «پیمان معادی»،«پریناز ایزدیار»،«حسن پورشیرازی»،«فرشته صدرعرفایی»،«سها نیاستی» و «سحر گلدوست».
«زن و بچه» ابتدا در جشنواره کن امسال به نمایش درآمد و پس از پایان نمایش۱۳ دقیقه با تشویق ایستاده روبهرو شد. اکثر منتقدان بر این باور بودند که «زن و بچه» فیلمی تکاندهنده، پرتنش و تاثیرگذار است و بعضی هم تأکید داشتند «زن و بچه» یک اثر بیرحم اما انسانی است.
«مهناز» با بازی «پریناز ایزدیار»، پرستار ۴۰ سالهای است که همسرش را از دست داده و دو فرزند دارد، دختری ۸ ساله به نام«ندا» و پسری نوجوان و شر به نام «علیار». مهناز در آستانه ازدواجی تازه با «حمید» با بازی «پیمان معادی»، راننده آمبولانس که خوشمشرب و به ظاهر دلباخته است. «مهناز» در شب خواستگاری بنا به خواست «حمید»، دو فرزندش را باید از چشمان خانواده نامزدش دور نگه دارد. آنها را به پدربزرگشان میسپارد. شب خواستگاری، «حمید» دلباخته خواهر جوانتر «مهناز» به نام «مهری» میشود و به تدریج یکسری اتفاقات تلخ، سلسلهوار رخ میدهد.
«زن و بچه» نه قهرمان دارد و نه ضد قهرمان بلکه مهناز به عنوان زنی دردمند و زخم خورده را خاکستری نشان میدهد که حاضر نیست خود را مقصر مرگ فرزندش بداند و اینکه در تربیت او کوتاهی کرده است. او ابتدا زنی ساده و به قولی سبک مغز است که میخواهد با «حمید» که مردی زبانباز و خلافکار است، ازدواج کند. حتی از سوی همکارش هم به او هشدار داده میشود اما او با راه دادن آنان به مراسم خواستگاری، فرزندش را به سلاخخانه میفرستد و حالا درصدد انتقام از ناظم مدرسه، «حمید» و پدربزرگ «علیار» است. «روستایی» در این مقطع به قوانین ضد زن اشاره دارد اما قوانینیکه وکیل برای «مهناز» روشن میکند، ربطی به زنستیزی ندارد و نمیتوان در زمره قوانین مردسالاری شمرد. اینکه جرمی صورت نگرفته و فرزند به دلیل تندخویی و یا کتک زدن پدربزرگ، خود را به کشتن میدهد، در هیچ کجای قانون کیفری این مساله، جرم محسوب نمیشود پس تقلای«مهناز» بهعنوان مادر در اینجا بیمعناست. از سوی دیگر ولیدم چه زن باشد و چه مرد، هر زمان که بخواهد، حضانت را میتواند از والد سلب کند اما چون «حسن پورشیرازی» به تحریک «حمید» میخواهد این کار را انجام دهد، امری زنستیزانه به نظر میرسد اما قانون علیه زن حکم نمیکند و از این رو در اینجای داستان بیننده با روایتی غلوآمیز روبهرو میشود. با این حال هر اثری که در اعتراض زنان در جامعه سنتی و مردسالاری به تصویر کشیده شود، ارزشمند و درخور شایسته است. نه« مهناز» و نه زنان دیگر قدرتی برای تغییر این ساختار ندارند از اینرو «مهناز» نماینده زنان داغدیده، دردمند و خشمگین امروزی است و به همین دلیل ساکت نمیماند. او انتقامش را از ناظم مدرسه و «حمید» میگیرد و در سکانسی میخواهد، جان پدربزرگ را که به لولههای اکسیژن در بیمارستان متصل است، بگیرد.
«سعید روستایی» بر خلاف سه اثر قبلیاش، چندان فرم را رعایت نکرده است. دوربین وی فقط در پرده اول جاندار و کوبنده است. صحنهها در این بخش همراه با جزئیات دقیق و یک کارگردانی مهندسی شده، جلو میرود اما در پردههای بعدی، «روستایی» محتوای را فدای فرم کرده، کاملا در خدمت درام است و صحنههای پرتنش را به نمایش میگذارد. او به نقد نظام آموزشی، ساختار قضایی و فضای مردسالارانه میپردازد.
مهمترین مشکل اصلی فیلم همانطور که ذکر شد، فیلمنامه است که در برخی سکانسها انسجام روایی خود را از دست میدهد. «زن و بچه» میخواهد، موضوعات متعددی از نظام آموزشی، بلوغ، عدالت، خیانت و خانواده را در یک اثر ۱۵۰ دقیقهای را نشان دهد در نتیجه فیلم پاره پاره میشود؛ به طور مثال «مهری» خواهر «مهناز» تصمیم حقارتآمیزی میگیرد؛ او درست نقطه مقابل خواهرش است و دلیل دلباختگی به مرد شارلاتانی چون «حمید» دور از عقل است یا اینکه برخی از شخصیتها منطق رفتاری ندارند مانند مادر «مهری»و «مهناز». داستان فیلم کمحجم است در صورتی که «روستایی» به عنوان کا رگردان صاحب نام و سبک، قابلیت آن را دارد که فیلمنامهاش محکم و پروپاقرصتر باشد.
با اینکه«زن و بچه» اثری متوسط نسبت به آثار قبلی سازنده است اما او به خوبی توانست، زن را پس از چند دهه دوباره در ثقل یک داستان بگنجاند و مخاطب را با سیر تحول او روبهرو کند. مهناز در ابتدا زنی خام به شمار میآید و با اینکه در جامعه فردی مستقل بود که زندگی خود و دو فرزندش را به دوش میکشید اما بعد از خیانت «حمید» و مرگ فرزندش، زنانهگی او تازه بیدار میشود اما نه در شکل و شمایل زن اغواگر بلکه زنی مطالبهگر که اهل تسلیم شدن نیست. از این رو میتوان با فراز و فرودهای هر چند غلط کاراکتر «مهناز»، همذاتپنداری کرد. او نه قربانی خشونت فیزیکی بلکه قربانی خشونت روانی و روحی شده است. این ساختار روایی تکخطی اثر بیش از هر چیز مدیون شخصیتپردازیهای قوی در فیلم است. «سعید روستایی» در این زمینه کمکاری نکرده، کاراکترها به خصوص «مهناز» و «حمید» نسبت به سایر شخصیتها عمق دارند. بازی «پریناز ایزدیار» به شدت چشمگیر و برگ برنده فیلم محسوب میشود. دیالوگها از جان برخاسته میشود. از لحاظ بصری، زیباشناختی هم به لحاظ ریتم و ضرباهنگ فیلم دچار افت نمیشود. «زن و بچه» را باید یکی از آثار روانکاوانه زنان در سینمای ایران دانست.

