رنگ‌زمینه

در امتداد پدر

ثمینه باغچه‌بان نویسندۀ ادبیات کودک و نوجوان و از پیشگامان آموزش کودکان ناشنوا درگذشت

ثمینه باغچه‌بان، نویسندۀ ادبیات کودک و نوجوان و از پیشگامان آموزش کودکان ناشنوا که فرزند جبار باغچه‌بان (بنیان‌گذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسۀ ناشنوایان ایران) بود، در ۹۷ سالگی درگذشت. نوش‌آفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک با اعلام این خبر گفت: «خانم باغچه‌بان چهارشنبه ۲۶ شهریور از دنیا رفت و احتمالاً مراسم تشییع او پنج‌شنبه از مقابل مدرسه باغچه‌بان برگزار خواهد شد.»
ثمینه باغچه‌بان، نویسندۀ کودکان و نوجوانان و بنیان‌گذار مؤسسه‌های آموزشی و فرهنگی برای کودکان کم‌شنوا و ناشنوا بود. دو کتاب از او با عنوان‌های «پل چوبی» و «نوروزها و بادبادک‌ها» از کتاب‌های برگزیدۀ شورای کتاب کودک است. از دیگر آثار او نیز کتاب‌های «جم جمک برگ خزون»، «آفتاب مهتاب چه رنگه» و «روشنگر تاریکی‌ها» (دربارۀ پدرش جبار باغچه‌بان) است. هم‌چنین ارائۀ ترانه فولکلوریک «دویدم و دویدم» در قالب کتاب و تهیه ویدئو آن به زبان اشاره و برگردان فارسی کتاب «پیمان جهانی» و تهیه ویدئویی به زبان اشاره از جمله دیگر کارهای اوست.

فرزند کودکستان
ثمینه باغچه‌بان ۴ فروردین ۱۳۰۶ در کودکستان «باغچه اطفال» تبریز که به عنوان نخستین کودکستان ایران توسط پدرش، جبار باغچه‌بان در سال ۱۳۰۳ بنیاد گذاشته بود به دنیا آمد. چندی بعد با خانواده به شیراز رفت. پدرش در آن‌جا کودکستانی باز کرد. دوران کودکی ثمینه در آن کودکستان گذشت. پدرش را آقا معلم خطاب می‌کرد و هم‌بازی‌هایش، کودکان کودکستان بودند. ثمینه باغچه‌بان دربارۀ این دوران و این شیوۀ زیست گفته است: «از آنجایی که در مدرسه به دنیا آمدم و در آن‌جا بزرگ شدم، ازدواج کردم و در همان مدرسه تا روز آخری که پدرم زنده بود و بعد خودم تا زمان بازنشستگی کار کردم، طبیعتاً زندگی من با مدرسه به هم‌گره خورده است. زمانی که من به دنیا آمدم، سه سالی بود که پدرم باغچه اطفال را در تبریز پایه‌گذاری کرده بود. مدت کوتاهی بعد از تولد من، ما به شیراز رفتیم و پدرم در آنجا، کودکستان شیراز را پایه گذاری کرد. من در کودکستان شیراز بزرگ شدم، در فضایی باز و در کودکستانی که پدرم با همه ایده‌آل‌هایش آنجا را اداره می‌کرد. برای من که الان ۸۰ سال از عمرم می‌گذرد و مدرسه‌های بسیاری را دیده‌ام، کودکستان شیراز یکی از برجسته‌ترین کودکستان‌هایی بود که به یاد دارم. واقعاً کودکستان به تمام معنا بود. از نظر تربیت حواس، تربیت جسم، تربیت نیروی ذهنی، آداب معاشرت، پرورش شخصیت برای راست‌گو بودن، صمیمی بودن و دلیر بودن در موارد لازم. پدرم می‌گفت، انسان نباید ترسو باشد. ترس بی‌جا سبب ضعف می‌شود. خجالت هم خیلی بد است. خجالت، بچه‌ها را تا آخر عمرشان از کار و زندگی عقب می‌اندازد. پدرم با دقت بسیار به این مسائل توجه داشت و سعی می‌کرد به ما جرأت بدهد و خجالت بیهوده را از ما بگیرد. به این ترتیب اعتماد به نفس و مبارزه با خجالت بی‌جا را من از کودکی از پدر آموختم.»
جبار باغچه‌بان در سال ۱۳۱۱ با خانواده به تهران کوچید. ثمینه دورۀ دبستان و دبیرستان را در تهران گذراند. پس از پایان دبیرستان به دانشسرای مقدماتی رفت و پس از ورود به دانشسرای عالی، هم‌زمان، به تدریس در مدرسۀ کر و لال‌ها که پدرش در سال ۱۳۱۲ در تهران تأسیس کرده بود، پرداخت. ثمینه باغچه‌بان از دانشسرای عالی در رشتۀ زبان انگلیسی فارغ‌التحصیل شد سپس با استفاده از بورس به آمریکا رفت و در زمینۀ آموزش و پرورش ناشنوایان به تحصیل پرداخت و پس از بازگشت به ایران در کنار پدرش به تدریس در مدرسۀ کر و لال‌ها ادامه داد. در سال ۱۳۳۲ در مقطع کارشناسی ارشد آموزش و پرورش ناشنوایان از دانشگاه کلمبیا فارغ‌التحصیل شد سپس در رشتۀ گفتاردرمانی در همان دانشگاه به تحصیل ادامه داد. پس از بازگشت از آمریکا و تجدید نظر برای کتاب‌های درسی در جلسات دفتر کل امور ابتدایی با حضور عباس یمینی‌شریف و لیلی آهی و توران میرهادی حضور یافت. براساس این جلسه، او در سال ۱۳۴۰ از طرف آموزش و پرورش، مسئول تشکیل کلاس‌های کارآموزی و کارورزی آموزگاران کلاس اول در سطح کشور شد. هم‌چنین کتاب «روش تدریس» مخصوص سپاه دانش را بر اساس روش پدرش تهیه کرد که در افغانستان و تاجیکستان هم کاربرد داشت و به این ترتیب روش باغچه‌بان فراگیر شد. این کتاب با همراهی لیلی آهی تهیه شده بود.
پس از مرگ پدر، او مسئولیت آموزشگاه باغچه‌بان و پس از آن ریاست آموزشگاه مدیریت فنی جمعیت کر و لال‌ها را بر عهده گرفت. هم‌چنین در ۱۳۵۰ مدیرعامل و مسئول برپایی سازمان ملی رفاه ناشنوایان و در ۱۳۴۵ مدیر امور بالینی و دورۀ تربیت متخصص شنوایی‌سنجی و رابط ناشنوایان در دانشگاه ملی شد و در سال ۱۳۴۱ در پی تأسیس شورای کتاب کودک، فعالیت خود را در آن‌جا آغاز کرد.

جم جمک برگ خزون
«جم جمک برگ خزون» کتابی است که در آن برخی از مشهورترین متل‌های عامیانۀ ایرانی به اهتمام ثمینه باغچه‌بان یک‌جا جمع‌آوری شده‌اند. این کتاب با نقاشی‌های زیبای فرشید شفیعی توسط نشر نظر برای گروه خردسال منتشر شده است. متل‌هایی که در کتاب «جم جمک برگ خزون» آمده‌اند، اغلب سینه به سینه میان نسل‌های مختلف در گردش‌اند و هر یک از ما ممکن است همه یا تعدادی از آن‌ها را شنیده باشیم. اما برای خردسالانی که در عصر حاضر به دنیا آمده‌اند، «جم جمک برگ خزون» کتابی مناسب برای تهییج ذوق و سلیقۀ کودک و آشنا کردن او با ادبیات عامیانه است. متل‌ها با ریتم به یادماندنی و خاطره‌انگیز خود، در ذهن کودک ماندگار می‌شوند و ابزاری برای ارتباط او با دوستان هم سن خود هم‌چنین وسیله‌ای برای بازی‌های نمایشی و جمعی آن‌ها خواهند بود. این کتاب در زمینه‌های گوناگونی، قادر به سرگرم کردن کودکان است و یکی از این زمینه‌ها نقاشی است. تصاویر هنرمندانۀ فرشید شفیعی، نقاش و تصویرگر معروف ایرانی در این کتاب می‌تواند الگوی مناسبی برای تمرین نقاشی خردسالان باشد. این مجموعه هم‌چنین امکان آشنایی کودکان را با مشاغلی همچون بزازی، قصابی، بقالی، نمدمالی، خراطی، بندبازی و… فراهم می‌کند و به آن‌ها ایده‌ای برای اجرای نمایش در قالب این مشاغل خواهد داد.
ثمینه باغچه‌بان در کتاب «دویدم و دویدم» به سراغ یکی از ترانه‌ها جذاب کودکی رفته و در آن چهره‌‌های گوناگون کار و زندگی به کودکان خردسال شناسانده می‌شود. اکنون برخی پاره‌های این ترانه- متل دیگر چندان با ویژگی‌های زندگی امروز سازگار نیست. در بازآفرینی این ترانه- متل گاهی زبان و کارها همساز با زندگی امروزی شده و تصویرهای زیبای تصویرگر (احسان عبداللهی) حال و هوای مردم را در گذشته‌ای دور بازسازی می‌کند.
ثمینه باغچه‌بان در کتاب «دس دسی باباش می‌یاد!» که توسط نشر نظر منتشر شده، مجموعه‌ای از بازی‌های جذاب کودکانه را جمع‌آوری کرده است. این امر بدیهی است که ریشه‌های فرهنگی و تاریخی هر ملتی در بازی‌های کودکانۀ آن گنجانده شده است. این بازی‌ها که در زندگی کودکان ایرانی نقش فراوانی داشته، داخل خانه‌ها و حیاط‌های شهر و روستا و در کوچه پس کوچه‌ها، کودکان را سرگرم می‌کرده است. آن‌ها نیز وقتی بزرگ شده‌اند با آموزش بازی‌ها به فرزندان خود فرهنگی مملو از زندگی، شادی و نشاط را منتقل کرده‌اند. ثمینه باغچه‌بان با انتشار آثاری متفاوت برای خردسالان به زنده نگه داشتن فرهنگ اصیل ایرانی همت گماشته است. فرشید شفیعی، تصویرگر کتاب هم با نگاهی متفاوت به بازی‌ها سعی کرده، شیرینی بازی‌های کودکانه را با استفاده از رنگ‌های شفاف و شاداب به تصاویر منتقل کند.
«آهو شد و صحرا رفت» هم انتخاب و گردآوری دیگر ثمینه باغچه‌بان از اشعار عامیانه، متل‌ها و لالایی‌هاست. تصاویر مینیاتوری گردآوری شده که همراه متن آمده، برگرفته از کتاب‌های قدیمی و مکتوب چون شاهنامه، حافظ، هفت اورنگ، منطق‌الطیر و خمسه نظامی است که به صورت برشی از تصویر کامل آورده شده است.

sazandegi

پست های مرتبط

اقتباسی هوشمندانه

نگاهی به سریال بامداد خمار ساخته نرگس آبیار با پخش سریال «بامداد…

مسئولیت ایرانی بودن

نگاهی به روایت ژاله آموزگار از وطن‌دوستی و هویت ایرانی در هشتادوششمین…

شروین مجاز شد

اولین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور منتشر می‌شود نخستین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور،…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید