چرا دولت سازمانهای «هوش مصنوعی» و « امور عشایر» را منحل کرد؟

خبری که ابتدا زمزمهاش در محافل تخصصی شنیده میشد به صورت رسمی اعلام شد: «سازمان ملی هوش مصنوعی» منحل میشود و مسئولیتهای آن به ستادی ویژه زیر نظر معاون اول رئیسجمهور واگذار خواهد شد. همزمان شورای عالی اداری مصوبهای منتشر کرد که مطابق آن سازمان امور عشایر هم در چارچوب برنامه کوچکسازی دولت در وزارت جهاد کشاورزی، ادغام میشود. این دو تصمیم همزمان یکی درباره نهادی در حوزه فناوری پیشرفته و دیگری درباره نهادی ریشهدار در حوزه کشاورزی و فرهنگ، واکنشهای فراوانی برانگیخت.
تولد و مشکلات
پیشنهاد تشکیل یک نهاد مرکزی برای ساماندهی توسعه هوش مصنوعی در ایران اوایل دولت سیزدهم مطرح شد. هدف، قرار دادن ایران در جمع ۱۰ کشور برتر جهان در این حوزه بود. بهار ۱۴۰۳ سازمان ملی هوش مصنوعی زیر نظر ریاستجمهوری افتتاح شد. اما مسئولان این سازمان به فاصله چند ماه از فعالیت از «حیات نباتی» و «احتضار» سازمان سخن گفتند. علیرضا قشقاوی، معاون توانمندسازی زیستبوم سازمان صریحاً اعلام کرد که سازمان بودجه ندارد، بسیاری از نیروهای نخبه رفتهاند و تضاد منافع دستگاهها آن را به بنبست کشانده است. به گفته او، چندصدایی میان معاونت علمی ریاستجمهوری، وزارت ارتباطات و نهادهای دیگر باعث شد هیچ نهادی مایل نباشد، نقش راهبری به این سازمان جدید واگذار شود بنابراین منابع مالی پراکنده و سرنوشت سازمان مبهم ماند. سخنگوی دولت نیز اذعان کرد که روند تثبیت سازمان به کندی پیش میرفت و دولت نمیخواست بدنه اداریاش بزرگتر شود. فاطمه مهاجرانی در پاسخ به خبرنگاران گفت: «سازمان، دولت را بزرگ میکند، بروکراسی ایجاد میکند و تثبیتش زمانبر است»؛ لذا جمعبندی دولت این بود که کار هوش مصنوعی در قالب یک ستاد زیر نظر معاون اول و با دبیری معاونت علمی دنبال شود. این ستاد بناست بدون تشکیلات رسمی و با تمرکز بر پروژههای زیرساختی، عقبماندگیها را جبران کند.
منتقدان و موفقان چه میگویند؟
منتقدان معتقدند که منحل کردن نهادی که قرار بود برای هماهنگی سیاستهای هوش مصنوعی ایجاد شود، سیگنال منفی به جامعه علمی و صنعتی میفرستد. قشقاوی هشدار داده که توسعه هوش مصنوعی برای کشورها «حتی مهمتر از مقابله با تهدیدات امنیتی» است و بیتوجهی به آن میتواند به وابستگی و از دست دادن استقلال منجر شود. او سه پیششرط اصلی برای پیشرفت این فناوری را «زیرساخت»، «داده» و «سرمایه انسانی» میداند و اعتقاد دارد که تنظیمگری زودهنگام قبل از ایجاد توان بومی، مانع توسعه میشود. منتقدان میگویند که ستاد جدید ممکن است نقش صرفاً هماهنگکننده داشته و اختیار یا بودجه کافی برای اجرای سیاستها نداشته باشد، در حالی که کشورهای رقیب بودجههای نجومی و چارچوبهای نیرومندی برای پیشبرد هوش مصنوعی تدارک دیدهاند.
«سازمان امور عشایر»؛ زیر تیغ «چابکسازی» رفت
سازمان امور عشایر که در دهه ۱۳۶۰ برای پیگیری خدماترسانی و توسعه جامعه عشایری تشکیل شد امروز تنها ۱۳۰۰ نفر نیرو در سراسر کشور دارد اما نقشی حیاتی در تأمین ۲۵ درصد گوشت قرمز و بخش عمدهای از لبنیات کشور ایفا میکند. این سازمان مسیرهای کوچ، توزیع آبرسانی سیار، ارائه نهادههای دامی و خدمات بهداشتی و آموزشی برای حدود یک میلیون و دویست هزار عشایر را مدیریت میکند. بسیاری آن را «صدای عشایر در دولت» میدانند زیرا مطالبات این جامعه کوچک اما تاثیرگذار را مستقیم به سیاستگذاران انتقال میدهد. در هفته ملی روستا و عشایر، خبر ادغام سازمان امور عشایر در وزارت جهاد کشاورزی منتشر شد. در مجلس، نمایندگان فیروزآباد و تنگستان این تصمیم را «نابودی عشایر، هویت یک قشر، تولید و امنیت مرزها» خواندند و از رئیسجمهور خواستند، دستور توقف مصوبه را بدهد. آنها یادآوری کردند که عشایر ایران با سابقهای پرافتخار در انقلاب و دفاع مقدس بیش از ۱۱ هزار شهید تقدیم کردهاند و حالا این قشر زحمتکش به جای تقدیر با انحلال نهاد متولی مواجه است. نماینده فیروزآباد از دولت خواست به سراغ دستگاههای بیخاصیتی برود که هزینهزا هستند، نه نهادی که نیازهای عشایر را پیگیری میکند. واکنشهای انتقادی به انحلال سازمان امور عشایر گسترده بود. بیژن زیلایی، مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای عشایری استان خوزستان در گفتوگو با ایسنا گفت: «ادغام یا انحلال یک سازمان تولیدکننده یعنی فدا کردن تولید». او توضیح داد که با این تصمیم، قیمت گوشت بالا میرود، عشایر دامهای خود را میفروشند و به حاشیه شهرها مهاجرت میکنند که به معنی افزایش مشکلات اجتماعی و اقتصادی خواهد بود. زیلایی تأکید کرد که سازمان امور عشایر تنها متولی رسمی این جامعه است و با وجود تشکیل کمتر از ۲ درصد جمعیت کشور، نقشی ارزنده در اقتصاد و امنیت غذایی دارد. او اشاره کرد که در شرایط بحران نهادههای دامی، نبود این سازمان میتواند، فاجعهبار باشد. زیلایی همچنین یادآور شد که سازمان با بودجه و نیروی انسانی حداقلی کارهای بزرگی انجام میدهد و نباید قربانی کوچکسازی دولت شود.
تحلیل مشترک؛ دغدغه چابکسازی یا تضعیف نهادها؟
در نگاه اول هر دو تصمیم در چارچوب سیاستهای کلی دولت برای کاهش بروکراسی و چابکسازی ساختار اداری اتخاذ شده است. سخنگوی دولت در مورد سازمان هوش مصنوعی گفت که ایجاد سازمانهای جدید، باعث بزرگ شدن دولت و شکلگیری بروکراسی میشود و این مساله با سرعت مورد نیاز برای توسعه فناوری همخوانی ندارد. شورای عالی اداری نیز استدلال میکند که ادغام سازمان امور عشایر در وزارت جهاد کشاورزی همافزایی ایجاد کرده و از موازیکاری میکاهد. اما منتقدان میپرسند که آیا برای رفع مشکلات، حذف کامل نهادهای متولی راهحل مناسبی است؟ جهان امروز با «انقلاب هوش مصنوعی» روبهروست. تولیدات مبتنی بر داده و یادگیری ماشین در سطح جهانی، ارزشهایی خلق میکنند که اقتصادهای سنتی را پشت سر گذاشتهاند. کشورهایی چون آمریکا، چین و هند با اختصاص بودجههای میلیارد دلاری، زیرساختهای داده و پشتیبانی از سرمایه انسانی در پی کسب مزیت رقابتی هستند. در چنین فضایی، حذف یا تضعیف نهاد متولی توسعه هوش مصنوعی- حتی اگر ساختارش ناکارآمد بوده باشد- میتواند خطر جا ماندن را تشدید کند. البته ساختار سابق سازمان ملی هوش مصنوعی به دلیل نبود بودجه و اختلاف نظر میان دستگاهها عملاً کارایی نداشت.
خطری برای امنیت غذایی و فرهنگ
در مورد سازمان امور عشایر، پاسخ دولت این است که وظایف سازمان در وزارت جهاد کشاورزی ادغام میشود بنابراین خدمتی از عشایر دریغ نمیشود. با این حال تجربه ادغام نهادهای تخصصی در ساختارهای بزرگتر نشان داده که وظایف اصلی آنها به حاشیه رانده میشود؛ بهخصوص وقتی آن جامعه، جمعیت کوچکی را تشکیل دهد و در اولویت بودجهای قرار نگیرد. نامهها و اعتراضات نمایندگان مجلس و فعالان اجتماعی نشان میدهد که جامعه عشایری نگران است، صدای آنان در میان وظایف گسترده وزارت جهاد کشاورزی گم شود و خدمات حیاتی که دریافت میکنند، کاهش یابد. عشایر به دلیل سبک زندگی کوچنشینی با مسائل پیچیدهای همچون تأمین آب، علوفه، سلامت دام، آموزش و حملونقل روبهرو هستند. حضور نهادی مستقل و تخصصی کمک میکند این خدمات به صورت متمرکز و با مشارکت خود عشایر طراحی شود. افزون بر آن، عشایر حافظان مراتع و پاسداران مرزهای کشور هستند؛ نمایندگان پارلمان یادآور شدند که بیش از ۱۱ هزار شهید از این جامعه تقدیم انقلاب شده است. حذف نهاد متولی میتواند، پیامی منفی به این قشر بدهد و احساس بیمهری و حاشیهرانی را افزایش دهد.

