رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ و موسیقی : خداحافظی یغمایی

خداحافظی یغمایی

کوروش یغمایی پس از سال‌ها ممنوع‌الکاری با دنیای موسیقی وداع کرد

کوروش یغمایی که می‌توان او را پدر موسیقی راک ایران نامید در ۷۹ سالگی با انتشار پیامی از خداحافظی خود با دنیای موسیقی خبر داد؛ خداحافظی‌ای که هم‌زمان با انتشار آخرین آلبومش از آمریکا قطعی شده است.
کوروش یغمایی چند روز گذشته در صفحۀ اینستاگرامش اعلام کرد که آلبوم جدیدش «پلاک ۴۴» مشتکل از ۱۰ قطعه ترکیبی از راک کلاسیک و عناصر سنتی ایرانی به زودی از شرکت آمریکایی Now Again Records و Eaten Alive منتشر می‌شود و این آخرین اثر هنری‌ا‌ش خواهد بود. یغمایی در پیام خود تأکید دارد: «دست‌کم شما یاران مهربانم، آگاه هستید که برای ادامۀ کار در زمینۀ موزیک و گذر از این کوره‌راه سنگلاخ و دشوار آن هم با نداشتن کمترین امکانات، هر آن‌چه در توان داشته‌ام برای فرهنگ و هویت پرشکوه و ورجاوند ایران نازنینم به کار گرفته‌ام.» یغمایی پیام خود را با این جمله به پایان برده است: «خداوند ایران را بپاید.»

از شاهرود تا قله راک
زندگی کوروش یغمایی که متولد ۱۲ آذر ۱۳۲۵ در شهرستان شاهرود است از کودکی با موسیقی پیوند خورد. اگرچه نواختن سنتور را نزد پدر آغاز کرد اما جذابیت گیتار، ساز مدرن آن روزها، مسیر زندگی‌اش را تغییر داد. او در ۱۸ سالگی یک گروه راک اینسترومنتال تشکیل داد و به دلیل مهارت خارق‌العاده در نواختن گیتار به «پنجه طلایی» ملقب شد. در دهۀ ۱۳۵۰ یغمایی با تلفیق ملودی‌های غربی و رنگ‌مایه‌های ایرانی، صدایی کاملاً متمایز خلق کرد. او گیتار را به پایۀ اصلی آهنگ‌سازی تبدیل و با بداهه‌سازی‌های نوآورانه، راک ایرانی را بازتعریف کرد. کارشناسان اروپایی و آمریکایی، او را به تنهایی بنیان‌گذار این سبک در ایران می‌دانند و نقشش را هم‌تراز با پیشگامان جهانی راک چون رولینگ استونز و بیتلز ارزیابی می‌کنند.

در میانه کمبودها و محدودیت‌ها
پیشگامی کوروش یغمایی در دورانی شکل گرفت که دسترسی به ابزار و امکانات موسیقی به شدت محدود بود. یغمایی در گفت‌وگو با مجلۀ «بیلبورد» دربارۀ شرایط موسیقی ایران در دهۀ ۷۰ میلادی تعریف کرده‌ است: «آلات موسیقی بسیار سخت به دست می‌آمد یا اصلاً موجود نبود. حتی سیم گیتار پیدا نمی‌شد. یک بار به استودیو رفتیم و باید کل آهنگ را در یک اجرای هم‌زمان ضبط می‌کردیم چون پول زیادی نداشتیم.» با این حال همین محدودیت‌ها، خلاقیت او را شکوفا کرد. او نه تنها راک را به ایران آورد بلکه موفق شد، جذابیت راک ایرانی را به گوش و جان مخاطبان بین‌المللی برساند. مجلۀ «بیلبورد» که این گفت‌وگو را سال ۲۰۱۱ به مناسبت انتخاب یغمایی به عنوان یکی از «۵۰ راکر اول دنیا» منتشر کرده بود هم‌چنین در توضیح یغمایی در باب فلسفۀ هنری خود اضافه می‌کند: «با استفاده از ملودی‌های غربی، من گیتار را تبدیل به پایه‌ای از آوایی متمایز (اختصاصاً) ایرانی کردم، در سطحی که برای مخاطب بین‌المللی هم جذابیت داشته باشد.» او تأکید می‌کند، موسیقی وقتی ارزشمند است که «یک اروپایی، آمریکایی، اسپانیایی یا حتی یک عرب یا آفریقایی، آهنگی را بشنوند و از آن لذت ببرند حتی بدون درک (معنی) شعر.»
به‌رغم مهاجرت بسیاری از هم‌دوره‌ای‌هایش، یغمایی ماندن در ایران را انتخاب کرد. او در پاسخ به سؤالی دربارۀ دلیل ماندنش در ایران گفته است: «هر هنرمندی باید تاریخ و هویت فرهنگی خود را درک کند. عشق من به تاریخ ایران به نوعی به بیماری شبیه است. هر چه که ما ایرانیان داریم از موسیقی فولکلوریک‌مان می‌آید. اگر از ایران رفته بودم، مطمئنم که به نواختن موسیقی به صورت بین‌المللی می‌پرداختم اما احتمالاً فارسی اجرا نمی‌کردم.» این عشق به هویت ایرانی در آثار او از ترانه‌های عاشقانه گرفته تا قطعاتی با مضامین اساطیری و ملی، همواره حاضر بوده است.

سال‌های ممنوع‌الکاری
یغمایی در کانال تلگرامی خود دربارۀ سال‌های ممنوع‌الکاری‌اش در ایران نوشته است: «با ممنوع‌الکار شدنم همه راه‌های شرافتمندانه برای ادامه زندگی‌ به رویم بسته شد و برای ماندن در سرزمینم که همواره به آن عشق می‌ورزم تنها یک راه به ذهنم رسید که تقریباً نزدیک به کارم یعنی موزیک بود و آن، کار در زمینۀ کتاب و نوار قصه کودکان بود. البته بدون ذکر نامم! من ممنوع‌الاسم هم شده بودم.»
کوروش یغمایی هم‌زمان با گرفتن مدرک کارشناسی جامعه‌شناسی، آهنگ‌سازی روی چند شعر از هم‌کلاسی خود مهدی اخوان‌لنگرودی را آغاز کرد که با نام‌های «گل یخ» و «حجم خالی» به فضای حرفه‌ای موسیقی ایران راه یافتند. «گل یخ» به سرعت به خارج از مرزهای ایران نفوذ کرد و در پی آن، اجراهای گوناگونی در دیگر کشورهای جهان از این ترانه شکل گرفت که تاکنون نیز ادامه دارد. می‌توان گفت این یکی از نخستین‌بارهایی بود که موسیقی ایران وارد عرصه‌های جهانی می‌شد.
او در سال ۱۳۷۳ آلبوم «سیب نقره‌ای» را عرضه کرد. پس از آن سه آلبوم «ماه و پلنگ»، «کابوس»، «تفنگ دسته نقره» هم‌چنین موسیقی فیلم «گرگ‌های گرسنه» را منتشر کرد. این آثار آغازی دوباره برای ادامه موسیقی مدرن در ایران بودند.
اگرچه کوروش یغمایی پس از انقلاب در ایران ماند اما صدای او از مرزهای ایران فراتر رفت و در غرب هم شنیده شد و این مدیون آشنایی ایوتن آلاپات، مدیر شرکت آمریکایی Now-Again Records با موسیقی یغمایی در سال ۱۳۸۸ بود. آغاز این راه، حضور ترانه «حجم خالی» یغمایی در آلبوم گردآوری‌ شده‌ای به نام «زنجیر خودت را بباف» در سال ۲۰۱۰ بود که این ترانه را به عنوان تنها نمایندۀ خاورمیانه معرفی کرد. آلاپات این انتخاب را آغازی برای «کشف دوبارۀ کوروش در غرب» دانست. پس از آن، در سال ۲۰۱۱، آلبوم «بازگشت از لبۀ پرتگاه» منتشر شد. این آلبوم که بهترین تک‌آهنگ‌های دورت طلایی یغمایی (۱۹۷۹-۱۹۷۳) را در بر می‌گرفت با استقبال نشریات معتبر جهانی مواجه شد. مجلۀ «رولینگ استون» به آن سه ستاره از چهار ستاره داد، MOJO آن را بهترین آلبوم ماه جهان معرفی و امتیاز کامل (چهار ستاره) به آن اعطا کرد و بیلبورد نیز با او گفت‌وگو کرد. این انتشار، یغمایی را در صحنه بین‌المللی موسیقی تثبیت کرد. همکاری با این شرکت آمریکایی به انتشار آلبوم‌های دیگر یغمایی در غرب انجامید. آلبوم «ترک گوشه‌نشینی» که حاوی ۳۰ ترانه از دوره پیش از انقلاب بود نیز توسط این شرکت منتشر شد. این روند برای آثار جدید او نیز ادامه یافت.

و اما خداحافظی
خداحافظی کوروش یغمایی در ۷۹ سالگی، فصل پایانی زندگی حرفه‌ای هنرمندی است که با پشتکار و عشق، موسیقی راک را در ایران ریشه‌دار کرد. آخرین آلبوم او، «پلاک ۴۴»، نماد تلاش او در مسیر علاقه‌مندی‌اش تا حد توان است. میراث او تنها در آهنگ‌ها و نت‌ها نیست؛ بلکه در الهام بخشیدن به نسل‌های بعدی موسیقیدانان ایرانی است که راه او را ادامه می‌دهند. وداع او پایان یک افسانه نیست؛ بلکه شاید آغاز فصلی دوباره برای تاریخ راک ایران است.
آلبوم «پلاک۴۴» بعد از ۵۰ سال فعالیت (از گل یخ در سال ۱۳۴۸ تا کنون) بوده و به نوعی جمع‌بندی آثارش است که شامل همکاری با نوازنده‌های جوان و بازخوانی‌هایی از آثار قدیمی ا‌ست؛ تم این آلبوم ایران، مرور خاطرات و عاشقانه‌هایی است. کوروش یغمایی با این تصمیم خود به دوران ۵۰ ساله حضورش از موسیقی راک و ایرانی پایان می‌دهد. این خبر تلخی برای دوستدارانش است، یکی از اسطوره‌های موسیقی ایران که می‌خواهد از فعالیت‌های موسیقایی کناره‌گیری کند، هرچند زندگی هنری و یاد او همیشه ماندگار خواهد بود. از قطعات این آلبوم می‌توان به این موارد اشاره کرد:
پلاک ۴۴ (قطعه اصلی، راک-سنتی با شعر فارسی درباره خاطرات تهران قدیم).
زنجیر خودت را بساز (بازخوانی از آثار قدیمی، با شعر مهدی اخوان ثالث).
حجم خالی (از سال ۱۳۵۴ با شعر اخوان، حالا با ارکستر جدید).
می‌شناسیدم (از آلبوم کابوس، با شعر حسین منزوی، راک).
دیشب که بارون اومد (فولکلور راک، با همخوانی ساتگین یغمایی).
یاغی (قطعه پایانی، الهام ‌گرفته از موسیقی راک دهه ۴۰ با تم خداحافظی).
بقیه قطعات (مثل کابوس و آخرین پلاک) روی مهاجرت، عشق به ایران و سنت‌ها تمرکز دارند، با نوازندگی کوروش و نوازنده‌های جوان آمریکایی-ایرانی تولید شده است.

برچسب ها :

sazandegi

پست های مرتبط

داستان عینیت ذهنی و هستی اجتماعی

نگاهی به نمایش داستان جوانگ تسو به قلم؛ حسین سلیمی؛ استاد دانشگاه…

اقتباسی هوشمندانه

نگاهی به سریال بامداد خمار ساخته نرگس آبیار با پخش سریال «بامداد…

مسئولیت ایرانی بودن

نگاهی به روایت ژاله آموزگار از وطن‌دوستی و هویت ایرانی در هشتادوششمین…

دیدگاهتان را بنویسید