کامران فانی فرهنگنویس و کتاب دار برجسته در ۸۱ سالگی درگذشت
کامران فانی، ادیب، مترجم،کتابشناس و فرهنگنویس برجسته که چند سالی بود درگیر آلزایمر شده بود، روز جمعه در بیمارستان سینا درگذشت. اواسط مهر امسال که خبر حضور کامران فانی در مرکز نگهداری سالمندان کرج منتشر شد، نگرانی بسیاری از چهرههای فرهنگی را در پی داشت. با پیگیری و تلاش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و چند نهاد دیگر، از جمله سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران و فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مقدمات انتقال استاد کامران فانی به بیمارستان برای بررسی وضعیت جسمانی ایشان انجام شد و سرانجام دیروز در ۸۱ سالگی، زندگی این چهرۀ برجستۀ فرهنگی به پایان رسید. مراسم تشییع پیکر زندهیاد کامران فانی دوشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۹:۳۰ صبح از محل سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران به سمت قطعه نامآوران بهشتزهرا(س) برگزار خواهد شد.
کامران فانی از جمله شخصیتهایی بود که عمر خود را سالها به پای کتاب گذاشت. او نه تنها کتابشناسی متبحر بلکه مترجم و مولف پرکاری نیز بود. کارنامۀ فانی مملو از آثاری است که تألیف و ترجمه کرده است. زندهیاد فانی از جمله کسانی بود که کتابداری مدرن را در ایران ترویج کرد و کتابداری که اینک جزو یکی از تخصصهای مهم در حوزۀ فرهنگ محسوب میشود از جمله تلاشهای اوست. فانی بهواسطۀ تلاشهای گستردهای که در حوزۀ کتاب داشت در تألیف، تدوین و راهاندازی، ویرایش و سرپرستی دانشنامههای مهمی چون«دانشگستر» و «دایرهالمعارف تشیّع» سهیم بود.
کتابداری در دبیرستان و سربازی
کامران فانی ۲۵ فروردین ۱۳۲۳ در دارالجنه قزوین به دنیا آمد و از دورۀ دبیرستان کتابدار و فهرستنویس شد! هنگامی که در سیکل دوم دبیرستانی در قزوین بود، فرد خیری کتابخانهای به مدرسهشان هدیه کرده بود و این کتابخانۀ نسبتاً بزرگ هیچ سر و سامان نداشت و فانی این کتابخانه را با درک و شناخت خود در آن سن و سال از کتاب فهرستنویسی کرد. برای هر کتاب شمارهای برگزید سپس مطابق آن فهرست و تقاضای دانشآموزان کتابها را در اختیارشان قرار داد. این نخستین تجربۀ کتابداری و مؤانست با کتاب باعث شد که سالهای بعد نیز مجالست با کتاب بخش مهمی از زندگی فانی شود.
کامران فانی سال ۱۳۴۱ وارد دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران شد، اما پس از دو سال تغییر رشته داد، تا در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی درس بخواند. او محضر بزرگان آن روز دانشکدۀ ادبیات از جمله عبدالحسین زرینکوب، ذبیحالله صفا، دکتر حسن مینوچهر، پرویز ناتل خانلری، بدیعالزمان فروزانفر، جلالالدین همایی و بهرام فرهوشی بهره برد. را درک کرد و با تعدادی از شخصیتهایی که امروز از نامآوران فرهنگ هستند همکلاس بود و سال ۱۳۴۸ به همراه قدمعلی سرامی، بهاءالدین خرمشاهی، سعید حمیدیان، حسن انوشه و جواد برومند سعید از دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. پس از آنکه لیسانس گرفت، به خدمت سربازی رفت و در دورۀ سربازی هم کتابخوانی را میان سربازان و درجهداران نظامی اشاعه داد. در روزهای تنش میان ایران و عراق در دهۀ ۱۳۴۰، به دلیل اختلافهای مرزی، فانی در مرز با عراق در چادری که برای سربازان در نظر گرفته شده بود، به سربازان کتاب میداد تا از اوقات خود بهتر بهره ببرند. از همان روزها، فانی کتابهای زیادی را به فارسی و انگلیسی میان سربازان پخش کرده بود و همه کتاب میخواندند و بعد از خواندن کتاب، هر یک دنبال کتاب جدید بودند. بعد از اتمام سربازی فانی آن کتابخانه را اهدا کرد.
کامران فانی از پیشگامان تحصیل در دوره تازهتأسیس کتابداری در ایران بود. سال ۱۳۵۲ از دانشکدۀ علوم تربیتی دانشگاه تهران فوقلیسانس علوم کتابداری و اطلاعرسانی گرفت و از سال ۱۳۵۹ در کتابخانۀ ملی ایران شروع به کار کرد و عضو هیأت علمی، مشاور ریاست و عضو شورای عالی مشاوران این کتابخانه بود. فانی همچنین عضو هیأت امنای کتابخانه مجلس و عضو شورای عالی مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی نیز بود. میتوان گفت کامران فانی بعد از عبور از ۳۰ سالگی، بیشتر هم خود را به آموزش و تدوین «سرعنوانهای موضوعی فارسی» معطوف کرد. او طی سالیان طولانی و بالغ بر ۳۰ سال استاد راهنما و استاد مشاور در پایاننامههای مربوط به کتابداری بود.
فانی نویسنده و مترجم
کامران فانی از نوجوانی زبان انگلیسی را فراگرفت و در مقطع لیسانس عربی را در محضر دکتر مهدی محقق و استاد بدیعالزمان کردستانی آموخت. مطالعۀ مداوم در زمینههای مختلف علمی و ادبی شخصیتی ممتاز از فانی ساخته است. نخستین مطلبی که از فانی منتشر شد در مجلۀ «نگین» (ش۴۳، آذر ۱۳۴۷) و ترجمۀ داستانی از گی دوموپاسان بود. او دربارۀ تاگور هم مقالهای موجز و خواندنی در «نگین» نوشت. کامران فانی نخستین کسی بود که با ترجمۀ کتاب «موش و گربه» گونتر گراس را به فارسیزبانان معرفی کرد، روزهایی که گونتر گراس جایزۀ نوبل ادبی را به دست نیاورده بود و شهرتی عالمگیر نداشت اما خود را به عنوان نویسندهای توانا در ادبیات آلمان تثبیت کرده بود. او نمایشنامۀ «مرغ دریایی» آنتوان چخوف را به فارسی ترجمه کرد. کتابی که خود میپسندد و کتابی خواندنی است و نمایشنامۀ «سه خواهر» چخوف را هم بهطور مشترک با سعید حمیدیان ترجمه کرد. ترجمۀ «سلوک روحی بتهوون» اثر جان سالیوان از دیگر ترجمههای فانی بود. این کتاب به دنیای فکری و روحی هنرمند ممتاز عالم موسیقی میپردازد و همچنان یکی از بهترین آثار دربارۀ بتهوون است. فانی آشنایی خوبی با موسیقی داشت و شنونده متبحر موسیقی بود و ترجمۀ کتاب سالیوان در واقع ادای دینی به بتهوون بود که موسیقیدان محبوبش بود. ترجمۀ فیلمنامۀ «تریستانا» لوئیس بونوئل و «خطابۀ پوشکین» داستایوفسکی (ترجمۀ مشترک با سعید حمیدیان) از دیگر آثار فانی هستند.
مقالۀ کامران فانی دربارۀ «بیتالحکمه و دارالترجمه» و گفتوگوهای او با مجلات مختلف دربارۀ جنبههای ترجمه نیز گوشههایی کمتر دیدهشده از تاریخ ترجمه در ایران را آشکار میکند. کامران فانی با نام مستعار «فرود» هم برای کودکان، آثاری پدید آورده است. دربارۀ جنگ جهانی اول و دوم نیز سلسله مقالههایی برای نوجوانان نوشت که بعداً به صورت کتاب منتشر شد.
فانی منتقد
کامران فانی در عرصۀ نقد و معرفی کتاب نیز کارنامهای درخشان دارد. نقدهای او در مجلۀ «رودکی» و «تحقیقات کتابداری» به خصوص «نشر دانش» خواندنی و آموزنده است. نقد او دور از احساسات و متین و منطقی است. در نقد تُند نمیشد و با متانت، اطلاعات سودمندی به خواننده میداد. طرح این اطلاعات بیشتر تکمیلکننده مباحث طرحشده در کتابی بود که او نقد میکرد. کامران فانی علاقه مطالعاتی گستردهای داشت. تاریخ ایران و جهان، ادبیات به معنی نقد ادبی و داستان و تاریخ ادبیات و فلسفۀ غربی و اسلامی، محورهای اصلی مطالعات بودند. در این زمینهها هم ترجمه کرده و هم نقد نوشته است. توجه ویژه فانی به تاریخ ایران موجب شد، موضوع پایاننامه خود را دربارۀ «ردۀ DSR تاریخ ایران» انتخاب کند. او در گفتوگوی چنین میگوید: «ایران، تاریخ خیلی گستردهای دارد. شمارههایی که در ردهبندی کنگره و دیویی آمده بودند، کفاف تاریخ خیلی گسترده و متنوع سه، چهار هزار سالۀ ایران را نمیدادند. به همین خاطر پایاننامۀ کارشناسی ارشد من در مورد گسترش ردۀ تاریخ ایران بود. تاریخ ایران از ماقبل تاریخ تا جمهوری اسلامی را تقسیمبندی کردم و مسائل مختلف از سلسلهها، رویدادهای برجسته و… را به ترتیب تاریخی تنظیم کردم و به آنها شماره دادم. این ردۀ جدید تاریخ ایران به تصویب کتابخانۀ کنگره هم رسید.»
جهانبینی خاص فانی
داریوش شایگان به مناسبتی دربارۀ خصائل شخصیتی و معرفتی کامران فانی گفته بود:«در توصیف عشقی که کامران فانی به فرهنگ میورزد و احاطۀ وسیعی که بر آن دارد همواره تعبیر فرانسوی homme de Renaissance یا «انسان عهد رنسانس» را به یاد میآورم، یعنی مردانی که به همۀ علوم و معارف روزگار خود احاطه داشتند و به معنای واقعی کلمه علّامه یا به زبان امروزی «فرهیخته» بودند. با کامران فانی میتوان از تئوری بیگ بنگ تـا فلسفه در فیزیک جدید، از فیزیک کوانتوم تا موسیقی قرون وسطای فرانسه و باروک ایتالیا، از نقاشی مکتب ونیز و مکتب هلندیهای قرن هفدهم و از «ورمیر» و «ولاسکز» سخن گفت. با او میتوان از قرآن، از عصر حجر، از نوسنگی، از ایتالیای قرن پانزدهم، از روسیت قرن نوزدهم و از آمریکا سخن گفت و سخنان سنجیده و منسجم او را شنید. سخنانی که نشان از غور و اندیشیدن عمیق در همۀ خواندهها و دانستهها به مدد حافظهای قوی و ذهنی منضبط دارد، خصلتی نادر که بهویژه نزد صاحبنظران ایرانی- که در یک رشته تبحر دارند و در رشتههای دیگر عامیاند- نایافتنی است. خصلتی که فانی را در ایران منحصربهفرد میکند و همراه با دیگر خصائل فانی به او جهانبینی خاصی بخشیده است؛ جهانبینیای متکی بر تعامل، تسامح، بردباری و بلندنظری.»

