کالبدشکافی سقوط درآمد یوتیوبرهای ایرانی

طی روزهای اخیر جامعه یوتیوبرهای فارسیزبان با شوکی بیسابقه و فلجکننده مواجه شد. موجی از پیامها و ویدئوهای توضیحی از سوی تولیدکنندگان محتوا در فضای مجازی منتشر شد که همگی از کاهش چشمگیر و دراماتیک درآمد تبلیغاتی (خبر میدادند؛ ارقامی که تا چند هفته قبل دستکم ۳ تا ۸دلار بهازای هر هزار بازدید بود، اکنون به ۲/۰ تا یک دلار نزول کرده است. برخی یوتیوبرها بهصراحت اعلام کردند که درآمد ماهانهشان به حدود یکپنجم یا یکدهم گذشته رسیده و ادامه فعالیت حرفهای بدون منابع جایگزین عملاً دشوار و حتی غیرممکن شده است. این تحولات نه به دلیل افت بازدید یا کیفیت محتوا، بلکه نتیجه سختگیریهای تازه شرکت گوگل در تشخیص موقعیت کاربران و اجرای دقیقتر و بیسابقه تحریمهای ایالات متحده است.
از عصر دور زدن تا حذف ناگهانی تبلیغات
پلتفرم یوتیوب فارسی از آغاز فعالیت، همواره با محدودیتهای تحریمی آمریکا روبهرو بوده است؛ تحریمهایی که نمایش تبلیغات برای کاربران ساکن ایران را مسدود میکرد. در نتیجه، بازدیدکنندگان داخل کشور ویدئوها را بدون تبلیغات میدیدند و درآمد کانالهایی که مخاطب اصلیشان ایرانی بود، بسیار محدود میشد. برای سالها، راهکار بسیاری از یوتیوبرها و شرکتهای واسط (استفاده از ترفندهای فنی برای دور زدن این محدودیت بود: ثبت کانال و حساب بانکی در کشورهای دیگر یا استفاده از VPN و پروکسی برای متقاعد کردن سیستم تبلیغات گوگل که بازدیدها از آلمان، هلند یا آمریکا میآید. همین ترفندها باعث شده بود که حتی با نرخ درآمد نسبتاً پایین نیز کانالهای بزرگ، بهویژه در حوزه سرگرمی، گیمینگ و ولاگ، درآمد میلیونها تومانی (و دلاری) داشته باشند. این مدل، هرچند پولساز بود، اما همیشه شکننده و وابسته به دور زدن مکانیسمهای فنی یک ابرشرکت تکنولوژی باقی ماند.
در ماههای پایانی سال ۲۰۲۵ میلادی، مصادف با اواخر ۱۴۰۴ شمسی، گوگل به این شکنندگی پایان داد. این شرکت الگوریتمهای تشخیص موقعیت جغرافیایی خود را بهروزرسانی و سختگیریهای جدیدی اعمال کرد که به «ضربه نهایی» مشهور شده است. به گفته کارشناسان فنی، مکانیسم شناسایی از صرفاً «IPمحور» به «رفتارمحور» و تحلیل «اثر انگشت دیجیتال» (Fingerprinting) تغییر کرده است. الگوریتم جدید دیگر تنها به آدرس IP که توسط VPN جعل شده است، بسنده نمیکند؛ بلکه مجموعهای از نشانهها را تحلیل میکند: نشتیهای DNS، تضاد بین منطقه زمانی و زبان سیستمعامل با موقعیت IP ادعایی و الگوهای ترافیکی مشکوک مانند استفاده همزمان هزاران کاربر از یک آیپی (که نشاندهنده سرورهای دیتاسنتری و VPNهای رایگان است). با این روش، حتی اگر کاربر از VPN پرسرعت استفاده کند، اما زمانبندی سیستم او نشان دهد که در تهران ساعت ۹ صبح است یا درخواستهای DNS او به سرورهای داخلی ایران ارسال شود، هویت واقعی ایرانی او با دقتی بیسابقه شناسایی و ترافیک او عملاً «نامعتبر» یا «پرریسک» اعلام میشود.
سقوط شاخص RPM و فروپاشی مدل اقتصادی
برای درک ابعاد این بحران، باید به دادههای آماری ارائهشده از سوی تولیدکنندگان و شبکههای واسط تکیه کرد. شاخص حیاتی درآمد بهازای هر هزار بازدید شاهد یک سقوط آزاد بوده است. پیش از این تاریخ، میانگین RPM عمومی کانالهای فارسیزبان که ترافیک خود را بهعنوان خارجی ثبت میکردند، بین ۳ تا ۸ دلار بود، اما پس از بهروزرسانی الگوریتم به ۰٫۲ تا یک دلار سقوط کرد. این کاهش ۹۰درصدی بهمعنای یک چیز است: حجم بالای بازدید داخلی دیگر ارزش اقتصادی ندارد.
یک مثال موردی از یک کانال بزرگ نشان میدهد که ویدئویی با یک میلیون بازدید که سابقاً میتوانست تا ۱۱ هزار دلار درآمد ایجاد کند، اکنون با همان تعداد بازدید، تنها ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار عایدی دارد. یوتیوبرهایی که کانالهایشان صرفاً بر حجم بالای بازدید داخلی استوار بود، اکنون با یک واقعیت تلخ روبهرو شدهاند: بازدیدکننده ایرانی از نظر اقتصادی و از دیدگاه تبلیغدهندگان بینالمللی، اکنون «ترافیک نامعتبر» محسوب میشود و شرکتها تمایلی ندارند برای بازدیدهایی که ناقض قوانین تحریمی هستند، هزینه کنند. از منظر اقتصاد پلتفرمها، ارزش هر بازدید براساس سودآوری آن سنجیده میشود و ترافیک ایران دیگر سودآور نیست.
پیامدهای اقتصادی و تغییر استراتژی بقا
این شوک، تمام ساختار اقتصاد تولید محتوای فارسی را زیرورو کرده است. کانالهای سرگرمی، گیمینگ و ولاگ که بیشترین وابستگی را به سیستم تبلیغات یوتیوب داشتند و فاقد اسپانسر خارجی یا محصولات جانبی بودند، به مرز تعطیلی کشیده شدهاند.
بسیاری از یوتیوبرهای کوچک و متوسط میگویند هزینههای تولید ویدئو -از تجهیزات گرفته تا تدوین حرفهای و زمان صرف شده- با درآمد ناچیز جدید قابلجبران نیست و ناچارند فعالیت خود را کاهش دهند یا بهکلی متوقف کنند.
در مقابل، این وضعیت دوگانگی جدیدی ایجاد کرده است: یوتیوبرهای ایرانی خارج از کشور یا کانالهایی که بخش قابلتوجهی از مخاطبانشان را ایرانیان مهاجر تشکیل میدهد، کمتر آسیب دیدهاند. الگوریتم گوگل همچنان به بازدیدکنندگان کشورهای Tier۱ مانند آمریکا و اروپا تبلیغات با نرخ بالا نمایش میدهد. همین امر، یوتیوبرها را به سمت هدفگیری آگاهانه دیاسپورا و تولید محتوای جهانیتر یا حتی تغییر زبان به انگلیسی سوق داده است که البته این راهحل برای همه، بهویژه کسانیکه با محتوای بومی و فارسی موفق شدهاند، امکانپذیر نیست. نقش شرکتهای واسط نیز دستخوش تغییر شده است. این شرکتها که پیشتر، اکثراً نقش «صرافی» برای نقد کردن درآمد را داشتند، اکنون مجبورند به «آژانسهای بازاریابی و جذب اسپانسر» تبدیل شوند. ارزش اصلی یک کانال دیگر میزان درآمد AdSense نیست، بلکه میزان تأثیرگذاری و قدرت رسانهای آن برای تبلیغ مستقیم برندها و بازارهای داخلی و خارجی است.
توهم پلتفرمهای داخلی و راه نجات
در میان این بحران، پیشنهاد مهاجرت تولیدکنندگان به پلتفرمهای داخلی مانند آپارات نیز مطرح شده است. اما تحلیلها نشان میدهد این راهحل توفیق چندانی ندارد. با اینکه آپارات سهم مناسبی از درآمد را به تولیدکننده میدهد، اما درآمد نهایی به ریال است و ارزش اقتصادی آن نسبت به درآمد دلاری یوتیوب، حتی در نرخهای پایین جدید (۰٫۵ دلار)، ناچیز باقی میماند. از اینرو، یوتیوب همچنان بهعنوان «ویترین اعتبار، استاندارد فنی و ابزار برندینگ» برای سازندگان باقی خواهد ماند، اما نحوه پولسازی در آن تغییر میکند.
پوستاندازی ناگزیر
سقوط آزاد درآمد یوتیوب فارسی صرفاً یک اتفاق مقطعی نیست، بلکه نشانه تغییرات بنیادین در اقتصاد پلتفرمهای اینترنتی و اجرای قاطع قوانین بینالمللی است. این واقعه نشان داد که مدل «درآمد دلاری آسان» که بر دور زدن تحریمها بنا شده بود، پایدار نیست.
تلاش گوگل برای انطباق کامل با قوانین تحریمهای آمریکا و تشخیص دقیق موقعیت کاربران ایرانی، زمین بازی را برای همیشه تغییر داده است. امروز، تولیدکنندگان محتوا ناچارند بین دو گزینه، یکی را انتخاب کنند: یا به سرعت مدل کسبوکار خود را از تکیه بر AdSense به مدلهای ترکیبی شامل اسپانسرشیپ و فروش مستقیم تغییر دهند و محتوای خود را حرفهایتر و هدفمندتر سازند، یا از عرصه حرفهای تولید محتوا کنار بروند. آینده یوتیوب فارسی با میزانی که تولیدکنندگان بتوانند با خلاقیت و تفکر راهبردی به این شرایط پاسخ دهند، شکل خواهد گرفت.

