محمد مهاجری، روزنامهنگار
در نهایت چند طی چند روز گذشته هادی طحاننظیف، عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان از تایید صلاحیت بیش از هزار داوطلب انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در مرحله بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان خبر داد. او گفت که؛ این تعداد افراد در مرحله قبل از سوی هیاتهای نظارت صلاحیتشان تایید یا احراز نشده بود که در بررسی در شورای نگهبان، صلاحیتشان احراز و مورد تایید قرار گرفت. البته سخنگوی شورای نگهبان با تاکید بر اینکه هنوز بررسی صلاحیتها در مرحله شورای نگهبان به پایان نرسیده است، اعلام کرد که؛ بر اساس قانون، اعضای شورا در این مرحله شخصا به بررسی شکایات میپردازند و اکنون اعضای شورای نگهبان در حال بررسی اعتراضات داوطلبانی هستند که صلاحیتشان در هیاتهای نظارت رد شده یا احراز نشده بود.
برداشت من از اینکه شورای نگهبان تعداد دیگری را تایید صلاحیت کرد این است که اگر حتی تحت تاثیر فشار افکار عمومی و جناحهای سیاسی هم برخی را تایید صلاحیت کرده باشد باید اصل این کار را تحویل گرفت و قطعا در جهت افزایش مشارکت مردم میتواند تاثیر بالقوه داشته باشد.
در عین حال حتی اگر این تغییر رویه برای انتخابات پیشرو، تاثیر ویژهای نگذارد اما در نهایت تصمیم ارزشمندی است و باید در جهت افزایش اعتماد عمومی و بازسازی شأن و جایگاه شورای نگهبان به آن توجه کرد و موثر دانست. به اضافه اینکه شورای نگهبان اعلام کرده که هزار و اندی که تایید صلاحیت شدهاند، نمایندگان دورههای گذشته و فعلی نیستند و افراد عادی هستند پس باید منتظر یک موج دوم در این راه باشیم و احتمالا برخی چهرههای شناخته شده سیاسی نیز در این بین باشند.
البته این موضوع به احتمال زیاد در افزایش مشارکت مردم تاثیر زیادی نگذارد. در واقع صرف تایید یا رد صلاحیت به تنهایی در مشارکت و عدم مشارکت تاثیر ندارد. تایید صلاحیت هرچند شرط لازم برای مشارکت حداکثری مردم است اما شرط کافی نیست. ضعف شدید دولت، ضعف بزرگ مجلس در رویکردهایی که به موضوعات مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردم داشتهاند؛ سبب عدم مشارکت مردم میشود و تایید صلاحیتهای شورای نگهبان، جایگزین ضعفهای دولت و مجلس نمیتواند باشد و در حد خودش میتواند اثرگذار باشد. وقتی یک دولت یا مجلس ضعیف است، هر چقدر هم برخی افراد تایید شوند، در نهایت مردم اقبالی به موضوع نشان نخواهند داد زیرا بر این باورند که رای دادنشان کارکردی ندارد.
به اضافه اینکه یکی دیگر از دلایل سرد شدن فضای انتخابات جدا از بحث شورای نگهبان، ناتوانی گروههای سیاسی در نگهداشت بدنه اجتماعی هم در جریان اصولگرا و هم اصلاحطلب است. حتی اگر الان همه کاندیداهای جریان اصلاحطلب تعیین صلاحیت شوند، باز هم تاثیری در مشارکت نخواهد داشت. اگر این جناح هم در سیستم سیاسی مورد بیمهری قرار گرفته نباید خود را کنار بکشد و باید حداقل در فضای خاکستری بماند و بدنه اجتماعی را با خود همراه کند. اصولگرایان سرمایه اجتماعی ثابتی دارند هرچند بزرگ نیست اما همیشگی است و به اتکای این سرمایه کم میتوانند در سیاست بمانند. اصلاحطلبان نیز باید سرمایه اجتماعی را جدی بگیرند و برای بازسازی آن تلاش کنند. منظور از سرمایه اجتماعی هم افراد فعال سیاسی در این حوزه در جامعه و شبکههای اجتماعی است. البته این جدا از این است که مردم تفکر اصلاحطلبی را قبول دارند، منظور من سرمایه اجتماعی آنهاست که باید بازسازی شود.