مورد خراسان جنوبی، مورد عجیبی شده است. یکی از حوزههای انتخابی انتخابات مجلس خبرگان است که مهمترین کاندیدای آن بیرقیب است. در واقع در همان روزی که سیاستمداران بهتزده به اظهارنظر درباره ردصلاحیت حسن روحانی میپرداختند، دبیر ستاد انتخابات استان خراسان جنوبی خبر داد که طبق نتایج اعلام شده از سوی شورای نگهبان از مجموع پنج نفر ثبتنامکننده انتخابات مجلس خبرگان در این استان فقط صلاحیت یک نفر تایید شده است و آن یک نفر هم کسی نیست جز ابراهیم رئیسی. البته هیچ نامی از چهار کاندیدایی که ردصلاحیت شدهاند، وجود ندارد و هنوز نمیدانیم آنها چه کسانی بودند که از این حوزه کاندیدا شده و بعد توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شدهاند.
در این خصوص دو نگاه وجود دارد. عدهای که هوادار دولت و ابراهیم رئیسی هستند، توپ را به زمین شورای نگهبان میاندازند و تاکید میکنند که رد شدن داوطلبان به رئیسی ارتباطی ندارد و این شورای نگهبان است که مسئول این اتفاق است. از آن سو مخالفان رئیسی نیز یادآوری میکنند که در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ نیز وضعیت بهگونهای شد که ابراهیم رئیسی بدون دردسر رئیسجمهور شود و این نشاندهنده آن است که وی چندان معتقد از رقابت با نامزدهای مهم و استخوان خرد کرده نیست. چه آنکه در سال ۱۴۰۰ علی لاریجانی ردصلاحیت شد و در انتخابات خبرگان نیز رئیسجمهور مستقر که تمام ایران او را میشناسد، ترجیح داد به جای تهران و پایتخت، از استانی دور افتاده کاندیدا شود که پیروزیاش حتمی باشد و اکنون حذف رقیبان نیز کار او را نه تنها سهل که اساساً بینیاز از آرای بالا کرده است.
به همین دلیل نیز در شبکههای مجازی موجی به طعنه راه افتاد که همگی این اتفاق را که رئیسی بدون رقیب شده است زیر سوال بردند و یادآور شدند او بدون هیچ نیازی نیز به رای از هماکنون عضو خبرگان دوره بعد است. این موج باعث شد که خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی نیز مقهور آن شود و چند ساعت بعد از اطلاعرسانی درباره انتخابات خبرگان در خراسان جنوبی و بدون رقیب بودن رئیسی، خبر را از سایت خود پاک کند!
حتی وقتی سایت رجانیوز نزدیک به جبهه پایداری و نزدیک به رئیسی به عنوان یار کمکی به کمک ایرنا آمد و کسانی که از خبر بیرقیب بودن رئیسی سخن میگفتند را بیاخلاق توصیف کرد و نوشت: «استانهای دیگر هم همین جورند!» باز موج برنگشت. این سایت نوشته بود: «رسانههای اصلاحطلب طوری وانمود میکنند که گویی شورای نگهبان تعمداً چنین کاری کرده است». در این میان علی نادری، مدیرعامل خبرگزاری ایرنا برای آنکه گریزگاهی بیابد، در توئیتی به شورای نگهبان پیشنهاد کرد تا روحانی را به شرط حضور در خراسان جنوبی تایید صلاحیت کند زیرا هم مشکل ایشان حل میشود، هم مساله رقابت در استان خراسان جنوبی. اما در واکنش به این پیشنهاد محمد مبین، مدیرعامل سابق خبرگزاری برنا در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) نوشت: «اگر آقای رئیسی اهل رقابت بود از همین تهران کاندیدا میشد، شما حواستان باشد از آرای باطله شکست نخورد».
حال باید پرسید که آیا شورای نگهبان به این موضوع نیندیشیده بود که این چنین رقبای دیگر را که طبعاً مقابل رئیسجمهور مستقر رای چندانی نداشتند، حذف کند؟ و دیگر اینکه چرا شورای نگهبان نمیخواهد در هیچ انتخاباتی، آقای رئیسی با رقیبی قدر رقابت کند؟ حذف مخالفان موضوع تازهای نیست اما خبر بیرقیب بودن رئیسی، فصل جدیدی در رقابتهای انتخاباتی برای وی تعریف کرد.
شاید به همین دلیل بود که با اوج گرفتن انتقادات از بیرقیبی ابراهیم رئیسی، هادی طحاننظیف، سخنگوی شورای نگهبان گفت: «درخصوص مباحثی هم که این روزها نسبت به برخی حوزههای انتخابیه مطرح میشود و نسبت به حوزههایی هم که احیاناً تعداد به اندازه کافی وجود ندارد باید عرض کنم هنوز فهرست نامزدها نهایی نیست و داوطلبانی که صلاحیت آنها تایید نشده است ۳ روز فرصت اعتراض دارند و ما از دیروز درحال دریافت شکایات و اعتراضات آنها هستیم».
این سخن یعنی ممکن است یک نفر از آنهایی که در خراسان جنوبی ردصلاحیت شدهاند، دوباره به رقابت برگردند. چون طبعاً هواداران آقای رئیسی نمیخواهند آرا بین ۵ نامزد پراکنده و شکسته شود و رئیسجمهور وقت با آرای بسیار پایین به مجلس خبرگان برود. چه آنکه برخی از الان معتقدند که او نه تنها باید به این مجلس راه پیدا کند بلکه از او به عنوان رئیس آینده خبرگان هم نام میبرند!
اما جدا از سوالی که از شورای نگهبان پرسیدیم، این سوال از آقای رئیسی مطرح است که از چه نگران است که به جای تهران از خراسان جنوبی نامزد شد؟ و چرا اساساً نمیخواهد با رقبای قدر رقابت کند؟ آیا از درصد محبوبیت خود آگاه است؟ آیا نگران است که مشکلات اقتصادی کشور که دولت او باید آنها را حل میکرد، تاثیری در رای او در شهری مثل تهران بگذارد؟
رئیسجمهور حتماً میداند که آنچه او را در این جایگاه نشانده است، رای مردم است. پس باید برای رای گرفتن از مردم، به جای شعار دادن، به عمل کردن روی آورد و کشور را از توفان مشکلات اقتصادی رهایی دهد. امروز با شرکت در یک حوزه انتخابیه دور افتاده و حذف رقیبان، ممکن است در انتخابات خبرگان پیروز شود اما فردا که قرار است دوباره کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شود، دیگر نمیتواند به شهری دور افتاده برود. اگر مشکلات اقتصادی و مصائب و مسائل کشور را حل نکند، ممکن است هر کس مقابل او باشد، رای بیاورد. حتی اگر شورای نگهبان مثل سال ۱۴۰۰ به مدد او بیاید و همه رقیبان را حذف کند باز نباید مطمئن باشد که پیروز آن انتخابات خواهد شد. چون کارنامه چهار ساله او در زمینه اقتصادی قابل دفاع نبود و نباید فراموش کند که در آن سوی دنیا ممکن است، ترامپ رای بیاورد و بلایی که سر روحانی و دولت او آورد را بر سر او هم بیاورد.
سیدابراهیم رئیسی این روزها با یک طعنه دیگر هم مواجهه است. آنجا که حسن روحانی افزایش آرای باطله را در انتخابات ۱۴۰۰ مطرح کرد و از دو انتخابات سالهای ۹۸ و ۱۴۰۰ به عنوان «انتخابات حداقلی» یاد ک و تاکید کرد: «برای اولین بار در سال ۹۸ و ۱۴۰۰ ما انتخابات حداقلی داشتیم. این درد را کجا ببریم؟ شما که میگفتید دولت حاکم محبوبیت ندارد، پس چرا هر کس کوچکترین حمایتی از دولت کرد آن را ردصلاحیت کردید؟ همه طرفداران دولت را تایید میکرد خب رای نمیآوردند. چرا سال ۹۸ کاری کردید که اکثریت مردم پای صندوق رای نیامدند. در سال ۹۲ نزدیک ۷۳ درصد و در سال ۹۶ بیش از ۷۳ درصد مردم پای صندوق رای آمدند. امروز روز امتحان بزرگ تاریخی برای شورای محترم نگهبان است. تاریخ در این روزها درباره شورای نگهبان قضاوت خواهد کرد. باز میخواهند رقیب نامزد اصلی انتخاب آرای باطله باشد؟»
حالا باید سیدابراهیم رئیسی بیشترین تلاشش را انجام بدهد تا هم رقیبش آرای باطله نباشد، هم رقابت را به انتخابات برگرداند و هم برای دو سال آینده که دوباره میخواهد کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شود، مشکلات اقتصادی را حل کرده باشد. اما آیا رئیسی چنین میکند؟ باید منتظر بود و دید.