رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ : دانشمندان را حفظ کنیم

دانشمندان را حفظ کنیم

حسن محرابی، پژوهش‌گر

دانشمندان باید زمانی را برای ارتباط دانش علمی با جامعه اختصاص دهند که افراد جامعه بتوانند تصمیم آگاهانه‌ای در مورد ارتباط تحقیق علمی با سرنوشت خودشان بگیرند زیرا تأثیر خاص دانش در یک جامعه غیرقابل انکار است. البته تأثیر و گسترش دانش نیز تا حد بسیار زیادی با قابل فهم بودن انتشارات علمی برای جامعه در ارتباط است. تولید انتشارات علمی همه‌فهم نیز متکی و مبتنی بر ایجاد پیوندهای دانشگاهی و آموزشی بین بخش‌های مختلف جامعه شکل می‌گیرد. به همین جهت برای هر جامعه‌ای و البته جامعۀ ما آگاهی از ارزش‌های علمی دانشمندان‌مان اهمیت دارد.
نکتۀ مهم این است که همۀ ما تحت‌تأثیر فرهنگ‌هایی هستیم که در آن بزرگ شده‌ایم و جوامعی که در آن زندگی می‌کنیم. این فرهنگ‌ها انتظارات، ارزش‌ها، باورها و اهداف ما را شکل می‌دهند. این اثرگذاری چنان است که حتی دانشمندان نیز توسط فرهنگ‌ها و جوامع خود شکل می‌گیرند که به نوبۀ خود بر کار آن‌ها تأثیر می‌گذارد. به‌ عنوان مثال، یک دانشمند ممکن است از شرکت در انواع خاصی از تحقیقات خودداری کند زیرا با باورها یا ارزش‌های او در تضاد است یا در حوزه‌ای دیگر به صورت گسترده فعالیت کند چون به نیاز جامعه و مردم خود وقوف کامل دارد.
در حقیقت به باور کارشناسان پیشرفت علم به تنهایی اتفاق نمی‌افتد؟ شاید تصورکنیم که دانشمندان به تنهایی کار می‌کنند تا اکتشافاتی انجام دهند اما عضویت دانشمندان در یک جامعۀ بزرگ‌تر برای گسترش علم ضروری است. این جامعۀ بزرگ‌تر فقط دولت نیست بلکه دانشمندان باید بتوانند به صورت فردی و صدالبته با حمایت‌های سازمان‌های غیردولتی هم تحقیقات علمی انجام دهند.
همۀ شرکت‌ها و موسسات از انواع مختلفی از امکانات استفاده می‌کنند مثلاً بانک‌ها به آن‌ها اعتبار می‌دهند تا روند فعالیت مالی آن‌ها آسان‌تر شود اما مساله در مورد دانشمندان آن است که آن‌ها نمی‌توانند مانند موسسات تجاری و اقتصادی فعالیت کنند. در حقیقت تجار، بازرگانان، اهل صنعت و مانند آن به ضوابط و مقررات یک موسسه یا بانک باید تن در دهند تا بتوانند فعالیت‌شان را انجام دهند اما این روند در مورد دانشمندان باید برعکس باشد؛ یعنی این دانشمندان هستند که مسیر را تعیین می‌کنند و موسسات باید به تبع آنها به خواسته‌های‌شان رسیدگی کنند.
به ‌عنوان مثال، می‌توان به یک الگوی قدیمی یعنی گالیله اشاره کرد. غالباً تصور می‌کنند که گالیله از طریق تلسکوپ خود در یک روستای دورافتادۀ ایتالیا به فضا نگاه کرده و به تنهایی تحقیق می‌کرد. اما گالیله از سال ۱۵۸۸ در دانشگاه پیزا سمتی داشت که برایش به او کمک‌هزینه می‌دادند. او در مقابل برای دانشجویان تدریس می‌کرد. هم‌چنین او برای کار خود از خانواده ثروتمند و با نفوذ مدیچی کمک مالی دریافت کرد. ضمناً او عضو آکادمی لاینسیان بود، یعنی گروه کوچکی از دانشمندان اروپایی که مرتباً برای بحث در مورد علم گرد هم می‌آمدند و چندین اثر گالیله را منتشر می‌کردند. این نهادهای مختلفی که او با آنها درگیر بود برای حرفۀ او به‌عنوان یک دانشمند بسیار مهم بود و منجر به شناخت گسترده برخی از اساسی‌ترین تحقیقات او شد.
در همین ارتباط باید اشاره کرد که فرانسیس بیکن را به‌عنوان یک فیلسوف می‌شناسیم اما نکتۀ مهم این است که در سال ۱۶۰۰ بیکن فرآیند علمی را به‌عنوان یک تلاش برای جامعه می‌دانست که نیازمند حمایت مالی و فلسفی از سوی نهادهایی مانند دولت‌ها و دانشگاه‌هاست، یعنی از ابتدای پیشرفت علمی، ترکیب دانشمند و نهاد علمی حامی، تثبیت شد. روشن است که دانشمندان افرادی با دانش و درک خاص هستند اما نمی‌توانند به تنهایی عمل کنند. از این‌رو، آن‌ها از سوی انواع موسسات علمی شامل مؤسسات تحقیقاتی، مؤسسات تأمین مالی و انجمن‌های حرفه‌‌ای حمایت می‌شوند و امکانات تحقیقاتی برای‌شان فراهم می‌شود. بدین‌ترتیب مؤسسات تحقیقاتی شبکه‌های حمایتی مهمی برای حمایت از علاقه‌مندان به علم (یا همان دانشمندان بعدی) هستند. هنگامی که زمینه به اشتراک گذاشتن نتایج تحقیقات خود با جامعه علمی گسترده‌تر برای آن‌ها فراهم شود اصولاً مهاجرتی هم دیگر اتفاق نمی‌افتد. از این‌رو، حمایت در قالب‌های مختلف به‌ویژه از سوی جوامع حرفه‌ای، نقش مهمی در تقویت پیشرفت علمی و حمایت از دانشمندان خواهند داشت.

sazandegi

پست های مرتبط

موسیقیدان دلشکسته

درباره “بابک بیات” بابک بیات، موسیقی بسیاری از فیلم‌ها و ماندگارترین ترانه‌های…

۴ آذر ۱۴۰۳

از نصر تا واله

ریاست “حسین واله” بر موسسه حکمت و فلسفه وزیر علوم، تحقیقات و…

جهانگشای ایرانی

درباره “نادرشاه افشار” نادرشاه افشار کار خود را به عنوان یک جنگاور…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید