بزرگداشت محمدحسن سمسار در شبهای بخارا
هفتصدوسیاُمین شب از سلسله شبهای مجلۀ بخارا با همکاری مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی به تجلیل و تکریم یک عمر فعالیت علمی محمدحسن سمسار اختصاص یافت که عصر دوشنبه، ۲۳ بهمن در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد.
جلسه که اجرای آن برعهده علی دهباشی، مدیر مجلۀ بخارا بود با سخنان کاظم موسویبجنوردی، رئیس مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی گشایش یافت. او سخنانش را اینگونه آغاز کرد: «از فرهنگ و تمدن میهن کهنسال ما، ایران، دری بهسوی باغی مصفا و روحپرور گشوده میشود که چشم را مینوازد و روح را به اهتزاز درمیآورد. هنر ایران در طول تاریخ، جلوهگاه وحدت ملی مردمان این سرزمین بوده و هر شهر و منطقهای با وجود اختصاص مکتب خاصی به خویش، سبک و سیاق «هنر ایران» را در خود حفظ کرده و همچون تاروپود در خود تنیده و بافته و بسان تکتک اجزا در ساخت بنای رفیع و بلند به قامت هنر ایران به کار رفته است. تحقیق و پژوهش در این عرصه سخت و دشوار، ولی دلپذیر و جانافزاست و زندگی پژوهشگرِ دلباخته، اندکاندک با هنر ایران درمیآمیزد و خو میگیرد و چشم او ظرایفی را درمییابد که بدانمرتبه برای نگاههای زودگذر ممکن نیست. زندگی در هنر ایران سخت گرانبهاست و باید از عشق و علاقهای وصفناپذیر بهره داشت؛ باید «ارادتی» نشان داد تا «سعادتی» نصیب شود و این همه از آنِ استاد ما، جناب آقای سمسار شده که بیش از نیمقرن از زندگی پربار خویش را در باغ هنر ایران به سر آورده و دست از طلب برنداشته و پیوسته در کار شناسایی و شناخت ابعاد سترگ هنر ایران بوده است. آثار گرانبهای استاد سمسار در این باب خود بخشی فاخر از سرگذشت هنر و فرهنگ ایران است. آشنایان این بحر عمیق نیک میدانند که شناخت درست و دقیق انواع هنرهای ایرانی مستلزم شناخت کافی از تاریخ و فرهنگ ماست و استاد سمسار به گواهی آثار دلپذیری که پدید آوردهاند، احاطۀ خود را بر زوایای کمتر شناخته پهنۀ وسیع تاریخ و فرهنگ ایران و زبان فارسی نشان دادهاند. برای مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی مایۀ کمال سرفرازی و مباهات است که استاد سمسار دیری است که این مرکز را به وجود نازنین خویش و مقالات گرانبهای خود آراستهاند و از آن مهمتر، در طول مدتی قریب ۴۰ سال حضور پربار در این مرکز، آرام و سر بهزیر نهفقط «چشمِ جهانبین» بر آثار هنری افکنده و کتابها را برای کشف اثری و اشارهای به هنرمندان این سرزمین میکاویدهاند بلکه کوشیدهاند، خیل شاگردان و دلبستگان را نیز از لطف حضور و نظر خویش برخوردار کنند. بزرگداشت استاد سمسار در واقع بزرگداشت هنر ایران است و نشانهای است».
صداقت و فرهیختگی
در ادامه احمد مسجدجامعی، قائممقام مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی صحبت کرد و گفت: «در مدیریت شهری توفیق داشتم، پیگیر چاپ آثار استاد باشم. ضمن آنکه ایشان یکی از برگزیدگان جایزۀ تهران هم هست. در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی ۴٠ سال است که حضور دارد و در سال ۱۳۶۳ با همراهی زندهیاد یحیی ذکاء گروه هنر و معماری را پایه گذاشت. ایشان شخصیت چندوجهی دارد. به تاریخ، ادبیات و مطالعات میدانی اشراف دارد و نگاه به تاریخ ایران بدون آنها ژرف نیست و روح ایرانی ندارد. در این زمینه کارهای ایشان تبدیل به نهاد شده است و یکیشان جمعآوری عکسهای کاخ گلستان است و آنچه بعد منتشر شد، همانی است که او تدوین کرد و آرشیو عکس کاخ گلستان شکل گرفت چون تشخیص ایشان دربارۀ تاریخ قاجار سند است و از این منظر یک شخصیت بینظیر و تکرارنشدنی است. همچنین فراموش نکنیم ایشان به جوانان پروبال داد. دیگر آنکه ذهن مسألهیاب دارد و تفکیک و طبقهبندی میکند. صداقت و فرهیختگی او مثالزدنی است و تسلطش بر منابع حیرتانگیز است و در دائرهالمعارف بزرگ اسلامی حدود ٣٠ مدخل دربارۀ خوشنویسان و خطاطان ایرانی نوشته است. همچنین مدخل خوشنویسی در دانشنامۀ اسلامیکا به قلم اوست».
روشمند و هدفمند
سخنران بعد جبرئیل نوکنده، رئیس موزۀ ملی ایران بود سپس پروین ثقۀالاسلامی، مدیر اسبق کاخموزۀ گلستان صحبت کرد و گفت: «دکتر سمسار را توسط پسرداییام، یحیی ذکاء شناختم. وقتی مدیر کاخ گلستان شدم، یاد ایشان افتادم تا کار ذکاء را ادامه دهد. شهریار عدل که نوۀ خاله من بود وقتی از پاریس آمد، گفت برای آلبومخانه سراغ استاد سمسار برو و ١٢ سال از لطف ایشان بهره بردم. افزون بر این ۱۲ سال، زمانی که در کتابخانۀ دانشسرای عالی حضور داشتم اگرچه کتاب ننوشتم، باعث نگارش دهها کتاب ارزشمند و بینظیر شدم و یکیشان آثاری است که دکتر سمسار از آلبومخانه کاخ گلستان به رشتۀ تحریر آورد. امیدوارم دکتر سمسارهای جوانتر به عرصه قدم بگذارند و راهش را ادامه دهند».
در ادامه هایده لاله، رئیس اسبق مؤسسۀ باستانشناسی دانشگاه تهران گفت: «تلاش خستگیناپذیر استاد معزز که بخردانه و توانمند- با شناخت سرزمینمان و مردمانش- با ذهنی پرسشگر، دانا و تیز و دقیق به تعمق و تأمل و کنکاش و بررسی و تحلیل نظاممند و همهجانبهنگر آثار متنوع زیستی و فرهنگی بازمانده از نیاکانمان از دیرباز تاکنون پرداخته و میپردازند، ستودنی است. بیش از ۷ دهه فعالیت پربار و مؤثر آموزشی و پژوهشی استاد و تلاش مستمر ایشان در پیشبرد هر دو رسالت علمی و فرهنگی با رویکردی درست و دغدغههای بهجا در ارتباط با چالشهای دوران معاصر ایران و جهان درخور توجه است. تلاش ایشان برای شناسایی و گردآوری و نگهداری و حفظ و شناساندن و معرفی و نشر دانش و داشتهها و ارزشهای ایرانزمین به اقشار گوناگون و در سطوح مختلف اجتماعی همه به قصد تعالی علمی و فرهنگ مردم جهت شناخت و پاسداشت هویت ملی و فرهنگی و جایگاه ایران و ایرانی بوده است. همه میدانند که جناب دکتر سمسار چگونه روشمند و هدفمند و براساس شناخت سیر تحول رفتار فرهنگی ایرانیان در زمینههای مختلف زیستیشان از یکسو و شناخت رویکردهای جهانیان به ایران و ایرانیت از سوی دیگر بهدور از تعصب و بهدرستی و راستی و در کمال صداقت و امانت واقعیت ایران و حقیقت پس آن را برای هر شنونده و خوانندهای متجلی میکنند. تحصیلات و فعالیتهای مستمر و مؤثر جناب استاد سمسار در حوزۀ تاریخ و باستانشناسی و هنر و حضور پربرکت ایشان در دانشگاه تهران و موزهها و نهادهای فرهنگی و مراکز علمی آموزشی و پژوهشی، سرمایهای غنی برای ما ایرانیان بهجا گذاشته است. جناب استاد در حوزۀ تاریخ هنر همواره به ما آموختهاند که چگونه اصالت و معنای هنر را در درون سرزمین خود جستوجو کنیم و بیابیم و دریابیم و تعریف کنیم. بهواقع هنر نزد ایرانیان چه تعریفی دارد؟ ایشان به ما میآموزند که بدون شناخت خود و سرزمین، شاخصههای هنری و فرهنگی اینسو و آنسوی جهان را، بدون شناخت آنها، بر شاخصههای فرهنگی و هنری خود تحمیل نکنیم و بهگونهای سطحی، بدون فهم نه شرق و نه غرب، راه اندیشه و تلاش برای فهم سیر تحول فرهنگی و هنری ایرانزمین را سد نکنیم و باعث انقطاع فرهنگی نشویم. استاد همواره به یادمان میآورند که ما که هستیم و در کجای جهان قرار داریم. ایشان جایگاه ایران را در عرصۀ بزرگ فرامنطقهای و جهانی میبینند، مرزها را میگسترانند و تلاش بسیار میکنند تا شواهد فرهنگی را در بطن زیستبوم و مردم و جوامعی که در آن میزیند، بسنجند و دربارهشان قضاوت کنند.
استاد هنرشناس
سپس فریبا افکاری، رئیس کتابخانۀ دانشکدۀ مطالعات جهان دانشگاه تهران برای حضار صحبت کرد و گفت: «از اوصاف مردی سخن میگوییم که استاد هنرشناس است و خود هنرمند موزهدار، فهرستنگار، نسخهشناس و باستانشناس. او که نامش با موزهها و کاخ گلستان و میراث فرهنگی عجین شده است. زادۀ شهر شیراز است، مهد اصالت و هنر و کتابت. استاد سمسار دانشیمردی است که با تاریخ و باستانشناسی و مطالعات هنری پیوندی عمیق دارد. او که با موزه و فرهنگ عامه آشناست بیش از ۳۰ سال است که در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی به تحقیق و پژوهش در بخش هنر و معماری مشغول است و بهترین مقالات از خامۀ پرطراوت او به نگارش درآمده است. او که شاگرد قابل استاد زندهیاد مهدی بیانی است، عمر گرانبهای خود را همچون استادش در معرفی و شناسایی و فهرستکردن نسخ خطی کاخ گلستان مصروف داشته است و برای نخستینبار فهرستی که به تمام دقایق و ویژگیهای نسخههای هنری و توصیفات آنها پرداخته است. توصیف دقیق نگارهها و بیان چگونگی ارتباط نقاشی و متن و موضوع از امتیازات این فهرست ارزشمند است. دکتر مهدی بیانی در کاخ گلستان، فهرستی را آغاز کرد و آن را فهرست ناتمام نامید که بهواقع ناتمام نماند و استاد سمسار با همتی قابل تحسین و با وجود کسالت چشم، کار را با شوق فراوان ادامه داد و چشمِ امید به اتمام، تکمیل و چاپ آن دارد. جنبۀ دیگر شخصیت علمی استاد علاوهبر پژوهش، آموزش و استادی و تدریس است. ایشان سالها در گروه باستانشناسی و هنر به تدریس کتابآرایی در نسخههای خطی مشغول بودهاند. آنگاه که رشتۀ کارشناسی ارشد نسخ خطی و مرمت در دانشگاه شهید بهشتی و بنیاد ایرانشناسی به همت مرحوم دکتر حسن حبیبی پا گرفت و ایجاد شد، او از نخستین اساتیدی بود که به خواستاری و دعوت ایشان، پای در بنیاد ایرانشناسی نهاد و سالها دانشجویان بسیاری از دانش بیبخل او خوشهچینی کردند».
الگوی احترامبرانگیز
در ادامه مهرداد اسکویی، عکاس، مستندساز و پژوهشگر تاریخ عکاسی گفت: «استاد محمدحسن سمسار که امروز در شب بخارا از ایشان تجلیل میشود، نام و چهرهای است که برای نسل عکاس، مستندساز و پژوهشگر تاریخ عکاسی ایران احترامبرانگیز است و الگویی است که ما راه و روش او را ادامه میدهیم. هرچه سخن از خدمات فرهنگی این مرد بگویم، کم است و بهگمانم این مراسم تنها بهانهای است که نسل جوان ایران ما بیشتر با این شخصیت ارزشمند، فهرستنگار و تاریخپژوه برجسته معاصر آشنا شوند. برای من و همکاران پژوهشگرم در زمینۀ تاریخ عکاسی محمدحسن سمسار الگویی است چون استادم، بزرگمرد تاریخ ایران، ایرج افشار و یحیی ذکاء که شاگرد ایشان نبودم اما کتاب تاریخ عکاسی ایشان همواره همراه کتابهای تاریخ عکاسی محمدحسن سمسار، کتابهای بالینی ماست.
از استاد سمسار میآموزم که چگونه همت داشته باشم و با همۀ سختیها و کمبودها و نظرتنگیها، هرگز خسته نشوم و به مسیر پژوهشیام با اعتقاد و ایمان ادامه دهم. از او یاد میگیرم که ذخایر و آثار تاریخی عکاسی ایران را حفظ و سعی کنم با پژوهش و فهرستنگاری و انتشار، آن را به نسلهای آیندۀ این آب و خاک منتقل کنم. از استاد میآموزم که طی این این مسیر، فروتن باشم و مانند یک هنرجوی عاشق، گامبهگام برای کشف عرصههای نو و کمتر دیدهشدۀ عکسهای تاریخی ایران، تلاش کنم و برای حفظ و معرفی و اشاعه و انتشار آثار عکاسی ایران خستگی نشناسم.
سپس فریبا افتخار، معاون بخش هنر و معماری مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی دربارۀ تجربۀ سالهای همکاری با دکتر سمسار سخن گفت و در پایان، محمدحسن سمسار گفت: «در برابر این همه لطف جز بیتی از شاعر بزرگ سعدی بهعنوان پاسخ ندارم:
هم تازهرویم هم خجل هم شادمان هم تنگدل
کز عهده بیرون آمدن نتوانم این انعام را
با تمام وجود فرسودهام میگویم، نمیتوانم سپاسم را بیان کنم این همه محبت را و با کمال فروتنی میگویم که اگر کاری انجام دادهام به مدد یاری یاران و امکانات و شرایط مساعدی بوده که در مراکز علمی که در آنها فعال بودهام، انجام گرفته است و سهم ادارهکنندگان این مراکز. من با مدیرانی سروکار داشتم که به کار پژوهش و کوشش در راه معرفی فرهنگ ایرانزمین علاقهمند بودند. مراحل و مراکز مختلفی چون میراث فرهنگی و کاخ گلستان و گستردهتر از همه مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی که به من و امثال من این امکان را داد تا آثاری هرچند خرد به فرهنگ ایران عرضه کنم. امیدوارم خدمات کوچک من که در نظر عزیزان بزرگ آمده، بتواند جرقۀ کوچکی در مقابل شعلۀ بزرگ فرهنگ ایران بوده باشد».