رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ : رونمایی از شازده

رونمایی از شازده

رونمایی از شازده کوچولو با ترجمۀ لیلی گلستان و تصویرگری نورالدین زرین‌کلک

کتاب «شازده کوچولو» اثر آنتوان دوسنت اگزوپری که با ترجمۀ لیلی گلستان و تصویرگری نورالدین زرین‌کلک در نشر گه‌گاه منتشر شده، عصر جمعه ۲۷ بهمن‌ با حضور لیلی گلستان، توفان گرکانی مترجم، فرزاد ادیبی گرافیست و افشین هاشمی کارگردان و بازیگر در تالار فریدون ناصری خانۀ هنرمندان ایران رونمایی شد.
در این مراسم لیلی گلستان با اشاره به این‌که این اثر را به درخواست آرش تنهایی، مدیر انتشارات گه‌گاه ترجمه کرده، گفت: «زمانی که در ۲۳ سالگی اولین کتابم با عنوان «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» اثر اوریانا فالاچی را ترجمه کردم، همیشه آرزو داشتم سه کتاب دن کیشوت اثر سروانتس، بیگانه اثر آلبر کامو و شازده کوچولو اثر دوسنت اگزوپری را ترجمه کنم. به آقای رمضانی، مدیر نشر مرکز گفتم، آرزو دارم کتاب بیگانه را ترجمه کنم و گفت این کار را انجام بدهم. به رمضانی گفتم این کتاب بارها ترجمه شده و او معتقد بود هر از گاهی باید یک اثر به زبان جدید ترجمه شود و من شروع به ترجمۀ آن کردم. هفتۀ گذشته از نشر مرکز به من خبر دادند این ترجمه به چاپ ۴۶ خود رسیده و من از این بابت خیلی خوشحال شدم. آرش تنهایی هم پیشنهاد ترجمۀ شازده کوچولو را به من داد. به دو تا از آرزوهایم رسیدم و احساس خوشبختی می‌کنم اما کتاب دن کیشوت، اثر قطوری است و فکر نمی‌کنم دیگر بتوانم برسم آن را به اتمام برسانم. برای همین این موضوع را کنار گذاشتم.»
گلستان با اشاره به اینکه از زمان شروع ترجمه، آن‌قدر شازده کوچولو را دوست داشته، همیشه لبخند روی لبش بوده، توضیح داد: «از ۵۳ کتابی که در طول این سال‌ها ترجمه کرده‌ام، با تمام وجودم از این کار انرژی گرفتم و با عشق آن را ترجمه و برای هر جملۀ آن که به پایان می‌رسید، کلی کیف کرده‌ام.» او با اشاره به این‌که شازده کوچولو ترجمه‌های زیادی شده است، اضافه کرد: «مهم‌ترین این ترجمه‌ها از محمد قاضی، احمد شاملو و ابوالحسن نجفی است که هر کدام ترجمۀ خاص خود را از کتاب کرده‌اند و من نیز ترجمۀ خودم را انجام داده‌ام. بعد فکر کردم چه خوب می‌شود که نقاشی دیگر به غیر از دوسنت اگزوپری، کتاب را تصویر کند و اگر اشتباه نکنم، اولین‌بار است که شازده کوچولو با نقاشی کس دیگری غیر از سنت اگزوپری در دنیا چاپ شده و بسیار خوشحالم که این تصویرسازی‌ها توسط نورالدین زرین‌کلک انجام شده است. پس از تماس با زرین‌کلک، او از این کار استقبال کرد و من بسیار خوشحال شدم. او پس از دو تا سه ماه، تصاویر را فرستاد. زرین‌کلک به احترام دوسنت اگزوپری و با وفاداری به او، تصاویر را در همان حال و هوای اصلی کتاب، خلق کرده و نخواسته تا آثار خیلی فضای مدرنی داشته باشد.»
لیلی گلستان با اشاره به این‌که شازده کوچولو را با ترجمۀ قاضی، شاملو و نجفی در گذشته خوانده بوده، توضیح داد: «تا پایان کار اصلاً به فکر قیاس ترجمۀ خود با این سه ترجمه نبودم و پس از آن‌که کتاب را به انتشارات تحویل دادم، دست به قیاس زدم و متوجه شدم ترجمۀ من به حال و هوای ترجمۀ ابوالحسن نجفی نزدیک است. شاید به این دلیل که شخصاً آثار نجفی را همیشه دوست داشته‌ام. در کار ترجمه، انتخاب واژه‌ها برایم از همه چیز مهم‌تر است. واژه‌ها کنار هم قرار می‌گیرند و سبک ترجمه را می‌سازند و رسیدن به سبک نویسنده در ترجمه‌هایم همیشه از هر چیز برایم مهم‌تر بوده است. کتاب دوسنت اگزوپری خیلی لطیف است. در کنار این ظرافت، عقل و منطق نیز در آن جای دارد. حرف‌های شازده کوچولو، حرف‌های حسابی است که یک بچه کوچک ظریف و احساسی آن را می‌زند. بنابراین تلفیق منطق و عقل با احساس و ظرافت موجود در این کتاب کار آسانی نبود.»
او با اشاره به این‌که دو بخش از شازده کوچولو همیشه در ذهنش جای دارد، گفت: «زمانی که در فرانسه مشغول تحصیل رشتۀ طراحی لباس بودم، صبح‌ها در دانشگاه سوربن تاریخ ادبیات فرانسه می‌خواندم. برای یکی از امتحان‌ها باید بخشی از شازده کوچولو را از حفظ به فرانسه می‌خواندم. برای همین صحبت‌های شازده کوچولو با گُل را حفظ کردم. صحبت‌های این قهرمان کوچولو با روباه و گل همیشه در ذهن من باقی مانده است به خصوص زمان‌هایی که خسته‌ام و در فکر فرو می‌روم این صحنه‌ها همیشه جلو چشمم موج می‌زند.»

رقابت شازده کوچولو با انجیل!
در ادامۀ این مراسم توفان گرکانی، مترجم با اشاره به این‌که انسان، اثرش و کار روزمره هنری از هم جدا نیستند، گفت: «دوسنت اگزوپری و شازده کوچولو از هم جدا نیستند. این نویسنده از خانوادۀ اشراف لیون فرانسه بود. کتاب‌های درخشان دیگری نیز نوشته اما شازده کوچولو در دنیا با انجیل رقابت دارد و به زبان‌های باورنکردنی نیز ترجمه شده، این کتاب، اثر منتخب قرن بیستم میلادی بوده و به ۱۵۰ زبان ترجمه شده است. شازده کوچولو، روح شاعرانه و لطیف دوسنت اگزوپری را به نمایش می‌گذارد که می‌گوید، چیزهای مهم را نمی‌توان با چشم دید و باید با قلب آن‌ها را مشاهده کرد. اگزوپری توانست با قلب مخاطبانش ارتباط بگیرد. اگزوپری به عنوان خلبان در جنگ دوم جهانی مفقود شد، سال‌ها جسد و هواپیمایش پیدا نشد تا اینکه چند سال پیش در نزدیکی شهر مارسی خبر پیدا شدن هواپیمای او بر اساس شواهدی اعلام شد اما هنوز بسیاری فانتزی برگشت او را هم‌چون شازده کوچولو دارند. شازده کوچولو کودکی بسیاری از ما، بچه‌ها و نوه‌های ما را با عشق ساخته است، اگزوپری در عمر کوتاه ۴۴ سالۀ خود جوایز بسیاری گرفته و این کتاب همانند قهرمان داستانش ماجراجویی بسیاری داشته، اولین بار به زبان فرانسه در نیویورک چاپ شد. منتقدان فرانسه آن زمان این اثر را «توهمات یک خلبان بی‌سواد» می‌دانستند و خود نویسنده نیز نمی‌دانست که شازده کوچولو با چنان استقبال بزرگی روبه‌رو می‌شود. زمانی که شازده کوچولو را می‌خوانیم، متوجه می‌شویم که نویسنده به ما می‌گوید با قلب‌مان دنیا را ببینیم. شاید نگاهی آرمان‌گرایانه باشد اما اگر کمی آرمان‌گرایانه دنیا را نگاه می‌کردیم شاید دنیای امروز جای بهتری بود.»
در ادامه فرزاد ادیبی، گرافیست با اشاره به تصویرگری این ترجمه توسط نورالدین زرین‌کلک گفت: «در هر ترجمۀ تصویری، یک زبان مبدا، یک زبان مقصد و یک مسیر ترجمه وجود دارد و زرین‌کلک این سه مسیر را به خوبی طی کرده است. گاهی مسیر ترجمه تصویری آن جور که باید هموار نیست و درست پیش نمی‌رود و گرافیست، تصویرگر یا تصویرساز در این مسیر گیر می‌کند. همه ما آثار زرین‌کلک را بارها دیده‌ایم و تصاویر کتاب «قصه گل‌های قالی» از نادر ابراهیمی که توسط نورالدین تصویرسازی شده‌اند، کتاب بالینی من بوده است. در کار ترجمۀ تصویری با فونت‌ها یا تصاویری روبه‌رو هستیم که هر کدام، لحن و لهجه خاص و متفاوت خود را دارند. قرار گرفتن هر کدام در جای خود، بیان متفاوتی ایجاد می‌کند. بنابراین اگر همین تصویرسازی‌های جدید زرین‌کلک در شازده کوچولو با تکنیک و بافت دیگری اجرا می‌شد، متوجه می‌شدیم که لحن و بیان آن تصاویر چقدر تغییر می‌کند. هم‌چنین حسی که از ترجمۀ شازده کوچولوی لیلی گلستان می‌گیریم با حس ترجمۀ قاضی، شاملو و دیگران فرق دارد. هر کدام یک لحن و بیان دارند. حالا باید دید که ترجمۀ تصویری شازده کوچولو از زبان اصلی به زبان فارسی، از زبان گلستان است یا از زبان احمد شاملو یا دیگران، یعنی نوع ترجمه تصویری از چه زبانی با چه لحنی و با چه رویکردی در چه مسیری شکل گرفته و آیا درست در جایش نشسته است یا نه؟ لیلی گلستان علاوه بر این‌که اهل قلم است، اهل هنر هم هست. او مجموعه‌دار و گالری‌دار هم هست. بنابراین واژه و تصویر را خوب می‌شناسد. وقتی به سراغ زرین‌کلک می‌رود، می‌داند که سراغ چه کسی رفته است. در نتیجه، مثلث دوسنت اگزوپری، زرین‌کلک و گلستان در این مجموعه یک کمال جاافتاده و درست شده که نتیجه آن را فرهیخته کرده است.»
در این مراسم نورالدین زرین‌کلک در فیلمی کوتاه در خصوص تصویرسازی شازده کوچولو توضیح داد و گفت: «آخرین کاری که کرده‌ام همین تصویرگری بود که به احترام دوسنت اگزوپری به خالق اثر، وفادار ماندم. همیشه مشغول کار بوده‌ام. در زمان کرونا نیز گلستان سعدی و نظامی گنجوی (خسرو و شیرین و هفت گنبد بهرام گور) را تصویرسازی کردم. ما داستان‌های غنی بسیاری داریم که در حوزۀ تصویر نمی‌دانم به چه علتی به آن‌ها بی‌اعتنایی شده است.» در بخش پایانی مراسم افشین هاشمی بخشی از کتاب شازده کوچولو را برای حاضران خواند.

sazandegi

پست های مرتبط

جهانگشای ایرانی

درباره “نادرشاه افشار” نادرشاه افشار کار خود را به عنوان یک جنگاور…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

قهرکرده‌ها بازگردند

درخواست وزیر ارشاد از سینماگران جشنواره فیلم فجر امسال قرار است، جایی…

استعفا در اوج

“احسان محمدحسنی” از اوج رفت احسان محمدحسنی با اعلام استعفای خود از…

دیدگاهتان را بنویسید