محمد تقیزاده، منتقد
نخستین مواجهه با این مستند به سوژه آن مربوط شود؛ اینکه فیلمی مستند درباره همسر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ساخته شود به خودی خودی میتواند جنجالی، کنجکاوبرانگیز و حتی ملتهب و شائبهبرانگیز باشد چنانکه به استناد بررسی برخی نقدهای منفی که روی فیلم نوشته شده، عمده مشکل منتقدین شخص مصطفی رزاقکریمی و پرداخت به زعم آنها جعلی از همسر امام بوده است.
بحث جعلی یا واقعی بودن، اساسیترین بحث در سینمای مستند است؛ اینکه فیلمساز تا چه حد توانسته سوژه خود را به استناد سند روایت کند و تا چه اندازه این روایت خیالی و غیرواقعی است. گروهی از منتقدان مخالف مستند که آن را توصیفی تحریفآلود نامیدند از پرداخت بخشی از زندگی خانم ثققی که در آن زمان به روحانیت علاقهمند نبوده و در خانوادهای متمول و مرفه زندگی میکرده بیشتر عصبانی و ناراضی بودند، گویی مصادره هویت فردی و تاریخی افراد از جمله مواردی است که این دوستان علاقه زیادی به اعمال آن دارند به طوریکه مواجهه با زندگی و شخصیت شهید مرتضی آوینی نیز از دیگر نمونههای شخصیتهای مصادره شده فرهنگ و هنر است چنانکه دختر مرتضی آوینی در گفتوگویی معروف گفته بود:«آوینی خوب، آوینی مرده است.»
از این رو پرداخت شخصیت همسر امام خمینی، همان اندازه که شجاعت و جسارت فیلمساز را طلب میکرده، شائبههای زیادی را درخصوص وابستگی و سیاسیکاری را نیز متوجه او میکرده است اما مصطفی رزاقکریمی با سبقه فعالیت سینمایی از همکاری با ابراهیم حاتمیکیا تا حضور در اروپا و سابقه دیدار و معاشرت با خانواده امام(ره) این فیلم را ساخته است. به نظر میرسد، پرداخت به مشاهیر تاریخی، فرهنگی و سیاسی ایرانزمین از مهمترین اقدامات و سیاستهایی است که متولیان سینمای مستند به خصوص مرکز گسترش سینمای تجربی باید به طور جدیتری به دنبال انجام آن باشد چراکه شبکههای فارسیزبان خارجی در یک دهه اخیر به شدت روی پرترههای مستند تاریخی تمرکز کرده و با روایتهای مخاطبپسند، آنچه که خواستند را تحویل مخاطب فارسی زبان دادهاند. پرداخت زندگی خانم ثقفی که کمتر تصویری از ایشان در دسترس عموم است و کنجکاویهای عمومی که پیرامون او وجود دارد به خودی خود اتفاق مهم و مبارکی است که نباید رنگ و بوی سیاسی و حزبی بگیرد و معنای مصادره و سیاسیکاری را بدان نسبت داد.
خانم خدیجه ثقفی در مستند «بانو قدس ایران» زنی متعلق به طبقه فرهیخته و متمول تهران معرفی شده که گام به گام به عنوان همسری وفادار با امام خمینی(ره) همراه بوده است. تضاد فکری و طبقاتی میان ایشان و حضرت امام نه معنی تایید یکی و تخریب دیگری بلکه به معنی تضادی دراماتیک در شناخت و ارتباط عاطفی میان این دو نفر بسیار موثر بوده است به گونهای که میتوان میزان علاقه خانم ثقفی به حضرت امام همچنین کاریزما و شخصیت برجسته امام راحل را از میان این ارتباط به خوبی استنباط کرد. در واقع کاراکتر امام در فیلم و توضیحات درباره رفتار و منش ایشان میتواند مکملی برای شناخت خانم همچنین دلایل کشش ایشان به امام باشد. از این رو برداشتهای منفی و سطحی از اینکه مستند در جهت بالا بردن شخصیت خانم ثقفی نسبت به امام پیش از ازدواج مطرح میشود، برداشت درست و دقیقی نیست. کاری که مصطفی رزاقکریمی در مستند «بانو قدس ایران» انجام داده، احترام به جایگاه خانم ثقفی و نه تقدیس کردن از او بوده است.
انتخاب مصاحبهشوندگان از جمله دیگر موارد پرسشبرانگیز مستند بوده است. ابهامی که در فیلم مستند «احمد» که درباره سیداحمد خمینی(ره) نیز از همین فیلمساز ساخته شده، مطرح میشود. مخالفان این دو فیلم به طور مشابهی انتخاب مصاحبهشوندگان را گزینشی و در راستای اعمال نظر فیلمساز دانستند. این در حالی است که به نظر میرسد، قرابت و نزدیکی به شخصیتها و موثق بودن نظرات آنها بیشتر مورد توجه رزاقکریمی بوده است.
«بانو قدس ایران» یک مستند مصاحبهمحور است که بار اصلی اطلاعات و روایت را نریشن و مصاحبهها به دوش میکشد. به نظر میرسد، کمبود تصاویر آرشیوی از جمله محدودیتهای فیلم بوده که در نمایش نسخه نهایی نیز به شدت به چشم آمده است چراکه مخاطب با حجم زیادی از مصاحبهشوندگان مواجه میشود که روایت همسر امام خمینی را تبیین میکنند. اینکه در خلال روایت از کودکی خانم تا لحظه فوت ایشان برخی رخدادها جا افتاده و برخی پررنگتر پرداخت شده را میتوان هم به محدودیتهای پخش و هم نقص روایت فیلم ارتباط داد چراکه باید منطق درستی درباره چرایی رخدادهای مهم داخل فیلم و دلیل حذف برخی دیگر از مناسبات مهم فیلم به مخاطب ارائه شود.
باورپذیری چالش اصلی مستند «بانو قدس ایران» قبل از ساخت و هنگام نمایش آن بوده است اینکه چگونه روایتی را به مخاطب ارائه دهند که رنگ و بوی سفارش و حاکمیتی بودن نگیرد و از سوی دیگر وجوه واقعی و استنادی آن حفظ شود، نکته بسیار حائز اهمیتی است که به نظر میرسد در مستند «بانو قدس ایران» سازندگان موفق به انجام آن شدند. اینکه خانم خدیجه ثقفی به عنوان شخصیتی مستقل و در کنار امام معرفی شود و وجوه مختلف شخصیتی و فردی او با وجود شمار زیاد محدودیتها تصویر شود، نکته مهمی است که مخاطب پس از تماشای آن میتواند به آن برسد و در انتها تصویری رئالیستی نه ایدئولوژیک و باورپذیر نه حقنهگونه به تماشاگر خود ارائه دهد.