علی اعطا، عضو پیشین شورای شهر تهران و عضو حزب اتحادملت ایران اسلامی
سقوط بالگرد رئیسجمهور و برنامهریزی برای برگزاری انتخابات زودهنگام، مجالی باقی نگذاشت تا کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری، فرصتی برای ارائه برنامه داشته باشد.
به جز یکی از کاندیداها، که از قضا وزیر دولت رئیسی نیز بود و با یک مجلد از برنامه دولت احتمالیاش، عکس یادگاری گرفته بود؛ البته به نظر میرسد در شرایط انتخابات زودهنگام، انتظار ارائه تصویری پردازش شده- و احیاناً روتوش شده- از کاندیداها، با قواعد واقعگرایی سازگار نیست.
انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ در مقایسه با انتخابات ۱۴۰۰ دارای دو تفاوت اصلی است. نخستین تفاوت، ارتقای آشکار سطح رقابت سیاسی نسبت به انتخابات پیشین است. این نکته عموماً از منظر فعالان سیاسی و احزاب اصلاحطلب قابل طرح و درک است.
دومین تفاوت، برگزاری انتخابات زودهنگام به دلیل درگذشت رئیسجمهور محترم در سانحه بالگرد است؛ که این نکته و تبعات و نتایج آن، موضوع اصلی یادداشت ماست. عموماً مطرح میشود که ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی محصول یک روند چند ساله است که مسیر او را برای پذیرش سمت ریاست دولت هموار کرده است. رئیسجمهور فقید با طی طریقی چندین ساله، از مسئولیتهای مختلف در دستگاه قضا و تولیت آستان قدس و ریاست قوه قضائیه، در انتخاباتی به ریاست قوه مجریه رسید. او مجال آن را داشت تا تصویری از خود، مناسب پایگاه سیاسی و اجتماعی و متناسب با شرایط از خود بسازد. برخی دیگر از کاندیداهای این رقابت نیز از زمره کاندیداهای حرفهای و حاضر به یراق در هر انتخابات ریاستجمهوری بودهاند. در این میان، انتخابات زودهنگام پیشرو فرصتی را نصیب اصلاحطلبان کرده است که در زمین انتخابات ریاستجمهوری حاضر شوند. زمینی که سالهاست کمتر امکان بازی مستقیم در آن را داشتهاند، یا به تعبیر رایج از طریق کاندیداهای نیابتی در صحنه حاضر شدهاند. این بار اصلاحطلبان با شرط قاطع عدم حمایت از کاندیدای نیابتی، بالاخره موفق شدند، یکی از سه کاندیدای رسمی خود را از مجرای شورای نگهبان بگذرانند و بازیگر زمین بازی انتخابات شوند. با اعلام نتیجه بررسی صلاحیتها، برخی فعالان سیاسی گمان بردند، امواج انگیزهبخشی که در میان آنها به جریان افتاده است در فضای اجتماعی نیز مابهازایی متناظر دارد. در قبول و رد این گزاره هنوز نمیتوان سخن دقیقی گفت اما پس از نخستین گفتوگوی خبری دکتر پزشکیان که سهشنبهشب از تلویزیون پخش شد، زمزمههایی نقادانه در میان برخی فعالان اصلاحطلب نسبت به ایشان مطرح شد. به گونهای که میتوان به مطالبه برای تغییر گفتمان، انتقاد نسبت به فقدان ایده اقتصادی و حتی مطالبه برای تغییر سیاق ظاهری در رابطه با ایشان اشاره کرد.
به گمان من در این رابطه باید به چند نکته اشاره کرد. نخست اینکه آقای پزشکیان کاندیدایی است که اولاً به دلیل برگزاری انتخابات زودهنگام در ماههای گذشته برای پاستورنشینی تدارک ویژهای ندیده بود ثانیاً در حوزه اقتصادی ادعایی ندارد، اگر در این حوزه داد سخن سر داده بود، میشد به او ایراد و اشکال وارد کرد.
درست است که ایشان ابتدای گفتوگوی ویژه خبری گفت که ما قرار نیست برنامه جدید بنویسیم و سیاست جدید اجرا کنیم و این نکته محل انتقاد برخی از فعالان اصلاحطلب شده است؛ اما به گمانم برای فهم دقیقتر مواضع ایشان باید نکته دیگری را مدنظر قرار داد. کسانی که حداقلی از آشنایی با ساختار تصویب طرح و برنامههای توسعه دارند، میدانند دولتی که بر سر کار میآید، قاعدتاً باید مصوبه جاری و ساری برنامه توسعه ملاک عمل را در دستور کار دارد. اما در همان پنج دقیقه آغازین گفتوگو، سخن واقعگرایانه پزشکیان ذکر این نکته بود که گفت: «اگر در ارزیابیها مشخص شود در برنامه یا نیروها نواقصی وجود دارد باید اصلاحاتی در آن شکل بگیرد.» (نقل به مضمون)
طبیعی است که اگر بنا بر اصلاح مواردی از قوانین یا مفاد مصوبه برنامه باشد، مسیر دیگری جز این نمیتوان متصور بود و البته تردیدی هم نیست که حتماً آقای پزشکیان و همراهان ایشان در صورت پیروزی در انتخابات با چنین مواردی روبهرو خواهند بود که باید با همراهی کارشناسان و متخصصین برخی قوانین و طرح و برنامهها اصلاح شود. در اینجا برای تقریب ذهن میتوان به طرح و برنامههای غیرواقعگرایانه و پراشکالی همچون ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی در ۴ سال اشاره کرد که علاوه بر تعداد زیادی از کارشناسان حتی برخی از دستاندرکاران دولت آقای رئیسی نیز به ناممکن بودن آن اذعان کردهاند.
نکته دیگر اینکه، برخی از دوستان نسبت به ادبیات، گفتار و گفتمان آقای پزشکیان و حتی سبک و سیاق ظاهری ایشان در منظر عمومی نقد وارد کردهاند. درحالی که باید توجه داشت ایشان با مجموعه خصایص و خصوصیاتی که میشناسیم طی چندین دهه در اذهان عمومی جای خود را باز کرده و اینگونه است که پزشکیان، پزشکیان شده است. او نه مانند دیگر کاندیدای محترم و فرهیخته، دکتر آخوندی، به زبان فرهیختگان جامعه سخن میگوید و نه همچون مدیر برجسته و توانمندی همچون دکتر جهانگیری، گفتمان تکنوکراتیک را نمایندگی میکند. پرشکیان گفتمان دیگری دارد. او را روتوش شده نخواهیم. پزشکیان، پزشکیان است.