رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سرمقاله : در ستایش تغییر

در ستایش تغییر

بررسی دو تحریمی که رئیس‌جمهور منتخب با آن روبه‌رو است

اکبر منتجبی؛ سردبیر

امروز رئیس‌جمهور ایران با رای و نظر مردم تعیین و نام او اعلام خواهد شد. آرای او متاثر از رای کسانی است که در انتخابات شرکت کردند و کسانی که به هر دلیلی رای ندادند و در این دوره مشارکت نکردند. با این حال فارغ از اینکه رئیس‌جمهور چه کسی است باید دانست که ما امروز در چه وضعیتی هستیم و چه باید کرد.

تحریم خارجی
در مرحله اول انتخابات ریاست‌جمهوری ۶۰درصد مردم حاضر نشدند پای صندوق‌های رای بیایند و یکی از سه نامزد اصلی را انتخاب کنند. از بین کسانی که آمدند و رای دادند ۲۰ درصد به مسعود پزشکیان در دور اول رای دادند که در واقع بنا بر تحلیل بسیاری، رای این افراد نیز آرای اعتراضی بود. زیرا پزشکیان را فردی غیر از دیگران یافته بودند که می‌خواهد زیر میز بزند و مسیری که تاکنون طی شده است را تغییر دهد و قطار را به مسیر اصلی هدایت کند.‌
در واقع این ۸۰ درصد در مرحله اول نشان دادند که معترض و منتقد شرایط موجود هستند. شرایطی که بعد از ریاست‌جمهوری ترامپ بر ایران حادث و تحریم‌های سنگینی علیه کشور وضع شد و نهایتاً دود آن به چشم مردم رفت و فشار آن کمر مردم را شکست. در واقع در ۱۴۰۰ نیز ابراهیم رئیسی با همین وعده شکستن تحریم‌ها و برطرف کردن آن توانست به آرای ۱۸ میلیونی برسد اما متاسفانه دولت او در سه سالی که از آن گذشت، راه دیگری رفت که نتیجه اولیه آن در انتخابات مجلس در سال گذشته با مشارکت ۴۱ درصدی دیده شد اما به آن توجهی نشد و پس از آن در مرحله اول ریاست‌جمهوری با مشارکت ۹/۳۹ درصدی، صدای آن شدیدتر و بلندتر شد. زیرا رئیس‌جمهور هر کسی که باشد، نمی‌تواند به وعده‌ای که داده، پشت کند و آن را نادیده بگیرد و در آن مسیر حرکت نکند که اگر چنین کند هم هواداران او و هم مردم معترض خواهند شد.
بپذیریم یا نپذیریم، امروز دو مولفه در هر انتخاباتی نقش موثری دارد. اول تحریم‌هاست. آنهایی که تحریم‌ها را ابتدا کاغذپاره و بعد از آن نعمت می‌دانستند، امروز با این واقعیت روبه‌رو شدند که کش دادن عدم حل این مساله به امنیت ملی ایران گره خورده است. باید به هر ترتیبی این مساله را حل کرد.
ما از تحریم خارجی به تحریم داخلی رسیده‌ایم. وقتی رئیس دولت نتواند مساله خارجی را حل کند، مساله داخلی به وجود می‌آید. از آن تحریم به این تحریم می‌رسیم. هر چه گره آن طرف سفت‌تر شود، این سو نیز گره بیشتری در کار می‌افتد. بالاخره فشار اقتصادی اگر به اعتراض اجتماعی منجر نشود به اعتراض مدنی که پشت کردن به صندوق است، منجر می‌شود. به خصوص آنکه ما در قبال فشارهای اقتصادی بر مردم، تورم، گرانی و البته افزایش مالیات‌های سنگین نه‌تنها هیچ امتیازی به آنها نمی‌دهیم بلکه در امور اجتماعی مانند حجاب که می‌توان با تساهل و تسامح از کنار آن گذشت، فشار را افزون می‌کنیم. برای آنها حجاب‌‌بان می‌گذاریم، غرور زنان را جریحه‌دار می‌کنیم، خودروهای مردم را توقیف می‌کنیم، فیلترینگ را افزایش می‌دهیم و نهایتاً اگر با اعتراضی روبه‌رو شویم، تلاش می‌کنیم با بگیروببند مساله را به شیوه‌های قدیمی و منسوخ شده، حل کنیم تا گسترده‌تر نشود.
سوال این است که چرا مساله اصلی را حل نمی‌کنیم تا مسائل بعدی خودبه‌خود حل شود؟ چرا نمی‌خواهیم بپذیریم که باید با روش‌های موثر، مردان مورد وثوق و مورد اعتماد مسائل خود را در این جهان چندوجهی حل کنیم؟

تحریم داخلی
نکته بعدی سخن با افرادی است که روش تحریم را برای اعتراض در پیش گرفته و رهرو خارج‌نشینان شدند تا از این طریق هم به‌ اصلاح‌طلبان و هم به جمهوری اسلامی ضربه بزنند و خام‌اندیشانه فکر کنند که می‌توانند با عدم مشارکت در انتخابات، کاری کنند که حکومتی دچار بن‌بست شده و از درون فرو ریزد.
متاسفانه این تجربه و راه در سال ۸۴ نیز پیموده شد و اندیشه غلط آن، همان زمان توسط برخی از دانشجویان ساده تحکیم وحدت بنیان گذاشته شد و ریشه دواند و به امروز کشیده شد. آنها مردم را تشویق می‌کردند یا در انتخابات شرکت نکنند و رای ندهند یا اگر می‌خواهند شرکت کنند، به احمدی‌نژاد رای بدهند تا حکومت دچار بحران شود و از درون فرو ریزد. اما آیا چنین شد؟ نه. نیچه می‌گوید: زخمی که مرا نکُشد قوی‌ترم می‌کند. دولت در دست عده‌ای جوان به ظاهر انقلابی افتاد که آن را تا توانستند آن را از درون تهی کردند و کشور را دچار بحران‌های سنگین. آقای جلیلی از همان دوران احمدی‌نژاد برکشیده و دبیر شورای ‌عالی امنیت ملی شد. در ادامه مذاکرات هسته‌ای ایران به او سپرده شد تا برود و مشکل را حل کند اما نه‌تنها مشکل حل نشد، بلکه قطعنامه‌هایی نیز علیه ایران صادر شد که حاصلش تحریم‌های خردکننده‌ای بود.
با این حال در تمام سال‌های بعد، مدافعان تحریم‌ها دو گروه بودند. اول خارج‌نشینانی بودند که زندگی‌شان به اقتصاد ایران گره نخورده بود و نامه‌های مختلفی برای رؤسای‌جمهوری مختلف آمریکا می‌نوشتند تا تحریم‌ها را علیه مردم ایران بیشتر کنند و دوم اصولگرایانی که از مواهب آن تحریم‌ها بهره وافر می‌بردند تا از تحریم کاسبی کنند. بعدها نیز معلوم شد که بابک‌زنجانی‌ها چه اختلاس‌هایی کرده‌اند که نمونه‌ آخر آن نیز اختلاس‌ چای دبش در دولت آقای رئیسی بود.
اما سوال این است که تحریم انتخابات، آیا روش است و آیا با این روش می‌توان به جواب رسید؟ و مهم‌تر از آن پرسش این است که کدام حکومت با رای ندادن یا مشارکت پایین مردم فروریخته است؟ این چه خیال خامی است که برخی در فکر مردم فرو کرده‌اند؟ آیا در سابقه تاریخی ایران چنین اتفاقی تاکنون رخ داده است که دوباره رخ دهد؟ چرا این افراد فکر نمی‌کنند که یک اقلیت می‌تواند با ۱۰ درصد آرا خودش را تا ۱۰۰ سال دیگر هم حفظ کند؟ رای دادن در کره‌شمالی اساساً بی‌معناست اما آیا کره‌شمالی در ۸۰ سال گذشته فروریخته است؟ رای در عربستان سعودی معنایی ندارد، آیا آن حکومت به زوال رفته است؟ از چین به‌عنوان بزرگ‌ترین دیکتاتوری جهان یاد می‌شود، آیا در تمام سالیان گذشته از مائو به این‌سو چین فروریخت؟ جمهوری آذربایجان سیستم حکومتی خاصی دارد آیا فروریخت؟ عراق دوره‌ صدام‌حسین فروریخت؟ بلاروس فروریخت؟ کوبا فروریخت؟ سوریه فروریخت؟ چرا اندیشه نمی‌کنید که چنین نیست؟ چرا کسی نمی‌گوید که رای اتفاقاً عامل موثر تغییر است. حتی نمونه‌های بسیاری می‌توان آورد که رای ندادن کنش سیاسی برای تغییرات نیست. قهر می‌تواند یک استراتژی برای یک دوره قلمداد شود اما از دل قهر طولانی‌مدت، نمی‌توان به تغییر و توسعه و رفاه و پیشرفت و گفت‌وگو با دنیا ‌رسید.
تنها راه و همچنان تنها راه، استفاده‌ همه‌جانبه از صندوق برای تغییر و اصلاحات است. تغییر زمان‌بر است. تغییر حوصله سر بر است اما چاره چیست؟ بازسازی کشوری که سال‌ها تخریب و تحریم شده، زمان می‌برد اما می‌توان با انتخاب درست و دوری از اشتباهات گذشته هم دولت را پاسخگو کرد و هم به مسیر توسعه بازگشت. واقعیت این است که راهی جز این نیست. دموکراسی همین است ولاغیر. افرادی را انتخاب کنیم و برای تغییرات و اصلاحات صبور باشیم. قرار نیست یک شبه همه چیز درست شود اما می‌توان امیدوار بود که با انتخاب درست، به مسیر درستی افتاده‌ایم.
و در نهایت رئیس‌جمهور منتخب باید بداند در ابتدای شروع به کار خود، با دو تحریم روبه‌رو است و باید از همین امروز درصدد برطرف کردن آن باشد، هم تحریم خارجی را از بین ببرد و با توسعه مسیر آبادانی را آغاز کند و هم تحریم داخلی را از بین ببرد و به رونق سیاسی تبدیل کند. اما آیا رئیس‌جمهور منتخب چنین می‌کند؟ اللـه اعلم

sazandegi

پست های مرتبط

آزمون ناموفق صداوسیما

چرا صداوسیما افتتاح بیمارستان فوق‌تخصصی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در جنوب شهر‌ تهران را…

۷ شهریور ۱۴۰۳

 برنامه صدروزه

رئیس‌جمهور می‌تواند در گام اول برای حل فیلترینگ، گشت‌ارشاد و تحریم‌ها گام‌های…

۳۱ مرداد ۱۴۰۳

دیپلماسی پنهان

چگونه می‌توان از دیپلماسی پنهان برای توسعه و عبور از تحریم‌ها استفاده…

۲۶ مرداد ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید