دولت جدید و سیاست خارجی ثباتزا
عبدالرضا فرجیراد؛ دیپلمات پیشین و استاد ژئوپلیتیک
در کارزار انتخاباتی که به پیروزی دکتر پزشکیان منجر شد، کاندیداهای اصلی بحث مربوط به روابط خارجی را مورد توجه قرار دادند، هر چند فرصت نبود که به جزئیات پرداخته شود. دکتر پزشکیان بر ژئوپلیتیک بسته دولت فعلی و نیز تفکر کاندیدای نهایی رقیب خود انتقاد داشت و معتقد بود که این ژئوپلیتیک بسته، باعث شده که کشور نتواند از فرصتهای موجود در دنیا بهره گیرد و به همین جهت مردم ایران در فشار معیشتی قرار گرفته و میلیونها نفر در فقر به سر میبرند. از اینرو، پیشنهاد ایشان این بود که باید در روابط خارجی تعادلی بین شرق و غرب به وجود آورد تا بتوان از فرصتهای موجود جهانی بهره برد. لذا بر ادامه مذاکرات جدی با قدرتهای جهانی بهویژه ایالاتمتحده آمریکا تا رفع تحریمها تاکید کردند. درحالی که دکتر جلیلی رقیب دور دوم انتخاباتی بر این اعتقاد بود که کشورهای زیادی در دنیا وجود دارند که جمهوری اسلامی ایران میتواند بدون توجه به چند کشور غربی با آنها معاملاتی داشته باشد و حتی کالاهایی را پایاپای نماید و از این طریق بر مشکلات غلبه کرد. واقعیت امر این است که کمترین کشوری را امروزه در دنیا میتوان یافت که در تحریم قرار گرفته باشد و بتواند بدون رفع تحریمها با تبادل کالا به اقتصاد خود رونق دهد؛ بهویژه آنکه بتواند به رشد ۸ درصدی که در مناظرات مورد بحث قرار گرفت، برسد. دولت جدید ایران اگر میخواهد از این ژئوپلیتیک بسته که هزینههای سنگینی را به کشور تحمیل میکند، خارج شود باید راهحلی برای رفع تحریمهای بینالمللی پیدا کند. هیچ راهحلی بهتر از مذاکره، گفتوگو و بدهبستان را نمیتوان متصور بود که بتواند این مشکل اساسی جمهوری اسلامی را حلوفصل کند. حتی کشوری همچون چین که آمریکا در استراتژی خود آن کشور را در ردیف اول دشمنی قرار داده به دلیل آنکه قدرت جهانی آمریکا را تهدید میکند از طریق مذاکره توانسته سطح روابط اقتصادی و سیاسی خود با ایالاتمتحده را حفظ کند و مشکلاتی را که گاهی در روابط بروز میکند از طریق گفتوگو و بدهبستان به حداقل میرساند. جمهوری اسلامی ایران تصمیمی بر برقراری رابطه با آمریکا ندارد که میتواند این روند ادامه داشته باشد اما تجربه ثابت کرده که گفتوگو با این ابرقدرت میتواند به توافقاتی کموبیش موفق منجر شود که تجربه آن را در برجام و حتی در ١٠ ماه اخیر که منطقه در بحران به سر میبرد شاهد بودهایم. در همین راستا علاوه بر گفتوگو با آمریکا تا رفع تحریمها باید دور تازهای از مذاکرات با اروپا آغاز شود که مدتی از آن غفلت شده است. اروپا همیشه یک سرمایهگذار و واردکننده مهم کالاهای سنتی ایران بوده که چند سالی است از همکاریهای ایران و قاره سبز خبر چندانی وجود ندارد. اگر ما بخواهیم صرفاً در روابط تجاری خود بهویژه فروش انرژی بر یک بلوک تکیه کنیم و رقابتی بین بلوکها چه در امر سرمایهگذاری و چه فروش نفت وجود نداشته باشد باید هزینه بالاتر و ضرر بیشتری را در فروش نفت تحمل کنیم. توسعه رابطه با اروپا یا گفتوگو و بدهبستان با آمریکا بدین معنی نیست که ما از حجم روابط خود با بلوک شرق بهویژه چین و روسیه بکاهیم بلکه برعکس؛ توجه به بلوک شرق باید از اهمیت خاصی برخوردار باشد و ایجاد تعادل در روابط خارجی و رفع تحریمها میتواند بر توسعه رابطه با شرق و افزایش تبادلات تجاری و سرمایهگذاری در ایران نیز بیفزاید. حتی توافق ۲۵ ساله جمهوری اسلامی ایران با چین در گرو تحریمها قرار دارد و با اینکه چهار سال است این توافق به امضا رسیده ولی هیچ تحولی در روابط اقتصادی و سرمایهگذاری چینیها را شاهد نبودهایم.
مساله دیگر، روابط ایران با همسایگان است. ایران با ۱۵ کشور از طریق مرز خاکی و آبی همسایه است ولی از این ظرفیت بالا استفاده مناسب نمیشود. در طول سه سال گذشته بر سیاست همسایگی تاکید زیادی شده ولی بهرغم تلاشهایی که به عمل آمده به دو دلیل توفیق چندانی در این زمینه که بتواند، گره تحریمها را بگشاید به دست نیامده است. یک دلیل آن، تحریمهای بینالمللی است که به خاطر نگرانی از تحریم، کشورهای منطقه رغبت چندانی به همکاریهای اقتصادی گسترده با ایران ندارند و اگر با کشور یا کشورهایی همسطح، تبادلات قابل ذکری وجود دارد در دریافت منابع مالی مشکلات جدی وجود دارد. دوم اینکه، این روابط از عمق خاصی برخوردار نیست و با توجه به شرایط و از زمانی به زمان دیگر متغیر است. دولت جدید باید ضمن اعتمادسازی بیشتر با همسایگان و نیز تثبیت نرخ ارز در داخل کشور، راهبرد خاصی را برای هر کشور همسایه و با توافق دوجانبه تدوین کند. هر کدام از این کشورها ویژگیهای خاص خود را دارند و با یک فرمول نمیتوان با همه آنها به صورت یکسان فعالیت اقتصادی و تجاری را پیش برد. حتماً نوع تبادلی که با پاکستان میتوان انجام داد با تبادلات ما و عراق متفاوت است. ممکن است در مواجهه تجاری با یک کشور ما بهعنوان صادرکننده میوهجات و سبزیجات فعال باشیم اما همسایه دیگر ما خود صادرکننده میوه و سبزیجات باشد. لذا ضروری است با ملاحظات علمی تجارت ضمن فعال کردن بخش خصوصی و حتی ارائه آموزشهای لازم از تخصصهای مختلف در امر واردات، صادرات و معاملات پایاپای بهره گرفت تا شاهد یک شکوفایی در همکاریهای اقتصادی و نیز سیاسی و فرهنگی با همسایگان خود بوده و از تمام ظرفیتهای منطقهای استفاده کرد. امروزه یک پیوستگی ویژهای در اقتصاد بینالملل وجود دارد که برداشتن موانع بزرگ، خودبهخود به برداشتن موانع منطقهای هم کمک میکند.