گوشت چگونه از سفره طبقه متوسط و طبقه کارگر حذف شد؟

مهتاب شهریاری؛ خبرنگار سازندگی

بیهوده نیست که اقتصاددانان تورم را ام‌الخبائث‌ اقتصاد می‌دانند. ریشه همه گرفتاری مردم، اشتباهات سیاستمداران و ســردرگمی بازارها را باید در این عامل جست‌وجو کرد. تورم، باعث شده خیلی از کالاها مورد نیاز و ضروری مردم از دسـترس اقشـار کم‌درآمد دورتر شود. هر چه زمان می‌گذرد، خانواده‌های بیشــتری در تله فقر گرفتار می‌شوند و میزان مصرف خیلی از کالاها ضروری به شـدت پایین می‌آید. یکی از کالاهای بسیار ضروری که اخیراً با افزایش قیمت ناگهانی موجه شـده و نگرانی‌های مضاعفی ایجاد کرده، گوشت قرمز است. براســاس آخرین گزارش‌ها، قیمت یک کیلو گوشــت قرمز از ۵۰۰ هزار تومان فراتر رفته و به‌تبع آن مصرف این کالا در حال کاهش شدید است.

هرچند گزارش‌ها رسمی نشان می‌دهد در آذر ماه سال جاری، قیمت گوشت گوسفند ۷ درصد افزایش داشته اما آنها که این روزها برای خرید گوشــت به قصابی‌ها می‌روند از جهش ناگهانی قیمت‌ها حیرت‌زده شده‌اند. مقامات و تریبون‌های دولتی مطابق معمول به تکذیب افزایش ناگهانی قیمت گوشت پرداختند. از جمله‌ روزنامه ایران در این زمینه نوشت:طی چند روز گذشته بسیاری از رسانه‌ها برطبل گرانی سرسام‌آور گوشت‌قرمز دمیده و مدعی شدند، قیمت این فرآورده پروتئینی به نیم میلیون تومان رســیده و دیگر بسیاری از ایرانی‌ها قادر به خرید این محصول نیستند. برای این ادعا نیز این رسانه‌ها متوسل به قیمت ۵۰۹ هزارتومانی گوشت بدون استخوان و پاک کرده گوسفندی بسته‌بندی شده در یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای شدند.

با این حال اما بررسی‌های میدانی خبرنگار روزنامه‌ایران در سطح شهر تهران و فروشگاه‌های زنجیرهای نشــان می‌دهد، هم‌اکنون قیمت هر کیلوگرم شقه گوسفندی تنظیم بازاری منجمد بین ۱۵۰ تا ۱۶۰هزار تومان،گوشت‌ گوسفندی قلوه‌گاه ۱۵۳ هزار تومان، سردست ۱۶۷ هزار تومان و ران ۱۷۷هزار تومان است. با این‌‌حال، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با انتشار تصویرهای زیادی از آخرین خریدها خود بر جهش قیمت گوشت تاکید کردند و به تکذیب ادعای مسئولان پرداختند. 

البته، این وضعیت از مدت‌ها پیش قابل پیشبینی بود؛ آنجا که دولت برای آرام نگه داشتن بازار گوشت، از یک‌سو واردات گســترده را تشویق کرد و از سوی دیگر به سرکوب قیمت‌ها پرداخت. این دو سیاست در حالی اعمال‌شد که هزینه نگهداری دام به‌شدت افزایش یافته بود اما دامداران اجازه نداشــتند، گوشـت را به قیمت واقعی عرضه کنند و به این ترتیب خیلی از دامداران ناچار شــدند، دام‌های مولد خود را روانه کشتارگاه‌ها کنند. به این ترتیب وزارت جهاد کشــاورزی و وزارت صنعت و تجارت را باید متهم اصلی وضعیت فعلی در بازار گوشت بدانیم.

تصویری نگران‌کننده از میزان مصرف گوشت

گــزارش مرکــز پژوهشهــای مجلس نشــان می‌دهد به‌واســطه کاهش درآمد سرانه در دهه ۹۰ و رشد نرخ فقر در کشور، کالری دریافتی خانوارها از سـال ۱۳۹۰ به بعد روند نزولی داشته و میزان کالری دریافتی از سال ۱۳۹۷ به‌ بعد پایین‌تر از مقدار مورد نیاز بوده است. در ادامه هر چند در سال۱۴۰۰ روند کاهشی کالری‌ دریافتی متوقف شده و تقریباً ثابت مانده؛ اما ترکیب کالاهای اساسی مصرفی خانوار دچار تغییر شده است. براساس آمارهای رسمی در سال۱۴۰۰ میزان مصرف گوشت قرمز کلیه دهک‌ها نسبت به سال ۱۳۹۹ افزایش داشته و به‌طور متوسط سرانه مصرف گوشت قرمز خانوار با ۱۴ درصد افزایش به میزان ۵۹۱ گرم در ماه رســیده است؛ اما روند مصرف گوشت سفید(مرغ و ماهی) در ۲دهک فقیرتر جامعه کاهش پیدا کرده است همچنین ســرانه مصــرف خانوارها برای برنج ۳ درصد، لبنیات ۹ درصد و میوه یک درصد کاهش پیدا کرده است.

نکته قابل توجه این است که با شیوع فقر،خانوارهای کم‌درآمد با توجه به تورم گروه‌های خوراکی در دو سال گذشته ناچار به تشدید کاهش مصرف این کالاها شده‌اند. (اقتصاد نیوز)

پروتئین نقش مهمی در حیات انسان دارد و دربسیاری از کشـورها، کمبود پروتئین بعد از کمبود انرژی، دومین عامل سوءتغذیه شــدید و مرگ‌ومیر است. منبع اصلی تامین پروتئین انســان‌ها از محل گوشت چهارپایان اهلی، پرندگان(به‌طور ویژه مرغ) و آبزیان(به‌طور ویژه ماهی):تامین می‌شود. با وجود افزایش سرانه مصرف مرغ و ماهی در جهان همچنین کشــور ما، همچنان گوشت قرمز سهم قابل توجهی از تامین پروتئین انسان‌ها را به عهده دارد. به این ترتیب کاهش مصرف کالاهایی نظیر گوشــت که منبع اصلی تامین پروتئین خانوارها به حســاب می‌آید، ضربات جبران‌ناپذیری به ســامت جامعه وارد می‌آورد.

کاهش کالری دریافتی علاوه‌بر اینکه کاهش رفاه را در پی دارد، اثرات‌ جبران‌ناپذیری را نیز میتواند به همراه داشـته باشد. سوءتغذیه، موضوعی که تاکنون در ایران به‌طور جدی موضوعیت نداشته، با ادامه این روند می‌تواند حتی تبدیل بحرانی شود که در صدر توجهات سیاست‌گذار قرار گیرد. در سال۱۴۰۰ حدود سه درصد از کودکان ایرانی دارای سوءتغذیه بودند و نگران‌کننده‌تر اینکه در برخی استان‌ها این نرخ بســیار بالاتر از این ارقام است. سوءتغذیه در کودکان قطعاً اثرات جبران ناپذیری را در آینده به لحاظ وضعیت سلامت جسمی، هوشی و ذهنی به همراه دارد.

مصرف گوشت قرمز چقدر کم شد؟

همچنین گزارش‌ها برگرفته از مرکز آمار نشان می‌دهد، میزان مصرف گوشت قرمز برای هر فرد شهری در ۱۵ سال گذشته، دست‌کم ۴۰ درصد کاهش یافته است. بررسی داده‌ها هزینه و درآمد خانوار شهری و روستایی نشان می‌دهد که به‌طور متوسط، میزان مصرف گوشت قرمــز برای هر فرد شهری در بازه زمانی ۱۳۸۶ تا ۱۴۰۰ حدود ۴۰ درصد کاهش یافته است. این کاهش برای هر فرد روستایی ۴۸ درصد بوده اســت. داده شاخص قیمت منتشر شده توسط مرکز آمار نشـان می‌دهد که در این‌بازه زمانی،شاخص قیمت گوشت قرمز و گوشت ماکیان برای خانوار شهری ۲۵۸۶/۳ درصد رشد کرده که میانگین ۱۵ سـاله آن برابر است با سالانه ۳۰ درصد تورم گوشت قرمز و گوشت ماکیان. همچنین نسبت خانوارهایی که طول سال گوشت قرمز مصرف کرده‌اند؛ به‌کل خانوارهای شــهری- روستایی نیز نشان می‌دهد که در طول زمان خانوارها کمتری گوشت قرمز مصرف کرده‌اند. و اینکه بررسی مقدار مصرف گوشت‌قرمز میان دهک‌های هزینه‌ای نشــان‌دهنده بروز اتفـاق ویژه‌ای است. آمارها نشان می‌دهد که کاهش مصرف گوشت قرمز در تمامی دهک‌ها رخ داده است، به‌طوری که این میزان کاهش برای هر فرد در دهک دهــم هزینه برابر با ۴۴ درصد بوده اســت. اما ایــن میزان کاهش در دهک اول برابر با ۵۹درصد بوده که بیشترین میزان کاهش در میان سایر دهک‌هاست.

بررسی نسبت خانوارهایی که در طول سال گوشت‌قرمز مصرف کرده‌اند به‌تفکیک میان دهک‌ها نشان می‌دهد که این نسبت در تمامی دهک‌ها کاهشی بوده است. به عبارت دیگر در سال ۱۴۰۰ حدود ۷۹ درصد خانوارها متعلق دهک دهم هزینه گوشت‌ قرمز مصرف کرده‌اند، درحالیکه این نسبت در سال ۱۳۸۶ برابر با ۸۳ درصد بوده است. این نسبت برای دهک اول هزینه طی این دوره از ۳۱ درصد به ۱۷ درصد کاهش پیدا کرده است. (فردای اقتصاد)

البته باید توجه داشـت که لزوماً تمام کاهش رخ داده در میزان مصرف گوشت‌قرمز را نمی‌توان به‌کاهش رفاه خانوار مربوط دانست چراکه عواملی چون تغییر سلیقه خانوارهای ایرانـی در طول زمان و تمایل به جایگزینی گوشــت قرمز با ســایر محصولات، افزایش جمعیت میانســال در هرم جمعیتی کشــور و افزایش طبیعی میزان بیماری‌های قلبی و عروقی از عواملی هسـتند که بادی اثر آنها را به‌صورت دقیق در نظر گرفت. همچنین کاهش میزان مصرف گوشت قرمز لزوماً به معنای مصرف کمتر پروتئین نیست چراکه خانوار ایرانی به‌ دلیل قیمت نســبی کمتر گوشــت ســفید نسـبت به گوشت‌قرمز،بخشی از تقاضا پروتئین خود را به گوشت سفید منتقل کرده است. با این حال این روند کاهشی به‌خوبی با روند کاهشی مصرف سرانه و رفاه ۱۵ ســال اخیر همگام است و ریشه اصلی آن را باید در کاهش قدرت خرید مردم جست.

باسرعت فقیر می‌شویم

گزارش‌ها نشان می‌‌دهد، هزینه سرانه خانوارها ایرانی طی ۱۵ سال اخیر مستمراً کاهش یافته است.همچنین متوسط هزینه حقیقی هر فرد در خانوار شهری به‌طور متوسط ۱۸ درصد کاهش یافته است. به‌صورت طبیعی این کاهش هزینه‌ها به‌صورت یکنواختی روی گروه‌های کالایی مختلف توزیع نمی‌شود و خانوارها ابتدا مخارج خود را روی کالاهای لوکس کاهش‌می‌دهند و درصورت ادامه کاهش رفاه، این کاهش مخارج به نیازها غذایی خانوار نیز تحمیل می‌شود.

بررسی تغییرات مقادیر خوراکی استفاده شده خانوارها می‌توانند دلالت‌های مهمی بر کاهش رفاه ایرانی‌ها داشته باشند. یکی از کاربران توییتر نوشت: هر کیلو گوشت قرمز به نیم میلیون تومان رسیده اما می‌دانيد دردآور کجاست؟اینکه اکثریت مردم جامعه متوجه‌ این افزایش قیمت نشده‌اند؛ زیرا خیلی وقت است گوشت قرمز مثل بسیار دیگر اقلام مواد غذایی از‌ سفره‌هایشان حذف شده است. همان‌طور کـه این توییت دردناک نشان می‌دهد، این روزها کمتر کسی به خرید می‌رود و اگر به دست‌های خالی خریدارانی که از فروشــگاه‌ها بیــرون می‌آیند دقت کنید، شــما هم با فروشندگان هم‌عقیده می‌شــوید که فروش به شدت کاهش یافته است. مردمی که هر بار با پول بیشتری به فروشگاه‌ها می‌روند و با خرید کمتری بیرون می‌آیند؛ احتمالاً معنای تورم و این کســادی را بیش از همیشه درک می‌کنند. جامعه ایرانی سالهاســت گرفتار تندباد تورم اســت اما با درایت دولت اصولگرا روزبه‌روز در باتالق ابرتورم بیشــتر فرو می‌رویم. روزی نیست که کالایی گران نشود و بازاری از تورم در امان بماند. یک روز قیمت گوشت و مرغ پرواز می‌کند،روز دیگر قیمت برنج قد می‌کشد و روز دیگر مقابله با افزایش قیمت لبنیات و پیاز به در بسته می‌خورد. قیمت مسکن و خودرو و لوازم خانگی هم دیگر نیازی به توصیف ندارد. درک مفهوم سفره کوچک شده و تغییر اولویت‌ها این روزها برای هیچکس دشوار نیست.برخی مصرف مواد غذایی خود را به حداقل رسانده‌اند، آنقدر که سبب نگرانی کارشناسان تغذیه شده، برخی دیگر ترجیح می‌دهند به مصرف کالاهای جایگزین رو آورند.