داروهای هندی که قرار بود از داروخانهها جمع شوند در شبکه بهداشت استان سیستانوبلوچستان توزیع شدهاند
هر وقت نامی از استانهای محروم به میان میآید، سیستانوبلوچستان از قلم نمیافتد و چه تلخ است که همیشه و با آنکه همه میدانند باز هم در میان محرومان رتبه اول برای سالها به ایناستان اختصاص دارد. زمانی این خطه زادگاه قهرمان سرودههای فردوسی، شاعر حماسهسرا بود و حاال اما بیش از همه با فقر، حاشیهنشینی و محرومیت شناخته میشود. در محروم ماندن این استان همین بس که کمترین جادهسازی را در سطح کشور دارد و البته در صدر استانهایی است که مردم آن شناسنامه ندارند و سال ۱۳۹۹ نماینده زاهدان در مجلس اعلام کرد که فقط در این شهر ۳۰ درصد مردم شناسنامه ندارند.
حالا در شهری که تقریباً یکسوم شهروندان آن شناسنامه ندارند، فروش نان و بنزین کارتی است. آن هم در شرایطی که نان برای این مردم حکم کالا برای اشتغال را دارد زیرا از نان برای تامین خوراک دام و طیور استفاده میکنند. از سوی دیگر، سهمیه بنزین در این استان ۱۰۰ لیتر کمتر از استانهای دیگر است و بهانه مسئولان هم قاچاق سوخت است. این در حالی است که در سیستانوبلوچستان یکی از اندک راههای درآمد مردم قاچاق سوخت است و مانند کولبری در شهرهای کردنشین نمیتوان با آن مقابله کرد، جز با اشتغالزایی. با این حال، کاش فقط همین بود؛ کمبود دارو و امکانات بهداشتی از دیگر مواردی است که در این استان بیداد میکند و دکتر کامبیز مشتاقگوهری، مدیرکل اسبق میراث فرهنگی استان سیستانوبلوچستان و رئیس کمیته فرهنگی حزب کارگزاران سازندگی ایران میگوید، آنتیبیوتیکهایی که آذر امسال از هند وارد کشور شدند و بعد هم به دلیل رعایت نکردن استانداردها در ساخت این داروها از داروخانهها جمعآوری شدند، در مراکز بهداشت این استان توزیع شده و برای بیماران تجویز میشوند. مشتاقگوهری در گفتوگویی که با سازندگی انجام داده، نمایی کلی از محرومیت و تبعیضهایی که بر مردمان این استان میگذرد به تصویر کشیده که در ادامه میخوانید.
معصومه رضایی؛ خبرنگار سازندگی
تصاویــر و ویدئوهایـی که در فضای مجازی منتشــر شــده صفهای طولانی مقابل نانواییها در استان سیستانوبلوچستان را نشان میدهد و اخباری هم درباره کمبود نان در این استان وجود دارد، دلیل این اتفاق چیست؟
در استان سیستانوبلوچستان بخشی از نانی که خریداری میشود برای مصرف روزانه خانوادهها نیست بلکه بـرای تغذیه و خوراک دام اسـت. آنچه که مسلم اســت خوراک نان به نسبت جو و علوفه برای دامدار بهصرفهتر است. برای تغذیه مرغ هم همینطور است. مرغــداران، نان میخرند ســپس آن را خرد کــرده و به خوراک برای مرغها تبدیل میکنند.
دلیل استفاده نان برای احشام و مرغداریها چیست؟
با توجه به گران شدن خوراک دام و مرغ، نان هزینه کمتری دارد. خرید نان در اسـتان سیستانوبلوچستان بهعنوان راه چارهای برای جبران گرانی علوفه است. در نتیجه، ظرفیــت نانواییها جوابگوی تقاضای مردم نیست. به همین دلیل این موضــوع هم باعث گرانی نان شده و از سـوی دیگر هم، صفهای طولانی مقابل نانواییهایی تشــکیل میشــود که نان را یارانهای و با کارت میفروشند. همین موضوع مشکلاتی به وجود آورده و باعث شده که در استان با کمبود نان روبهرو باشیم و عدهای از مردم در طول روز نتوانند نان تهیه کنند.
این مساله در کدام شهرها بیشتر است؟
در بسیاری از شهرها مانند زابل، زاهدان و بلوچستان این اوضاع وجود دارد،بهرغم اعتراض نمایندگانمجلس هم،این مشکل همچنان به قوت خود باقیمانده است.
در بعضی استانها نان یارانهای فقط با کارت ارائه میشود، این موضوع چه تاثیری روی صفها طولانی و کمبود نان در اســتان داشته است؟
بخش عمدهای از مردم در این استان بدون شناسنامه هستند، بســیاری از این افراد هم بهرغم اینکه ایرانی و بلوچ هســتند و سن بالایی هم دارند اما شناسنامه ندارند. زیرا درگیر کارهای دولتی نبوده و سالها بدون شناســنامه زندگی کردهاند. الان هم تمایلی به گرفتن شناســنامه ندارند. به همین دلیل در بخشنامه تازه که نان در اســتان فقط با کارت توزیع میشود، مشکلات فراوانی برای این افراد به وجود آمده اســت و امکان خرید نــان یارانهای را از طریق کارت ندارند و از چرخه پخش دولتی نان خارج شده اند. دولت میداند تعداد افرادی که در این اســتان شناســنامه ندارند، فراوان است و بسیاری از این افراد هم با فقر زندگی میکنند اما فروش نان یارانه ای را کارتی کرده اســت. بدترین قسمت فروش نان از طریق کارت این است که به مردم مناطق فقیرنشین، بهویژه افرادی که در سیستانوبلوچستان شناسنامه ندارند، ضربه میزند. این افراد شغل ثابت و مطمئنی ندارند و حالا مجبور هســتند، نان را هم با قیمت چند برابر تهیه کنند.
در مورد بنزین هم همینطور شد؟
بلــه. از زابل تا چابهار یک کارخانه وجــود ندارد که مردم بهویژه جوانان این استان در آن شاغلباشند و به همین دلیل مجبور به انجام کارها خدماتی،ساختمانی و تجارتهای خرد هســتند. در این میان، تمام ظرفیتهایی که بهشکل یارانه درسوخت و دیگر کالاها وجود دارد در قالب مبادلات مرزی گاهی سودی را برای خردهپاها و جوانان بیکار و بیشغل به بار آورده که اینها هم کم شده است. دولت توزیع ســوخت در استان را کاهش داده است. بهانه مسئولان هم این اسـت که در این استان قاچاق سوخت انجام میشود. اما باید به آنان گفت که شما برای مردم این استان امکاناتی فراهم نکردهاید و کارخانه و سرمایهگذاری در این منطقه وجود ندارد بنابراین افراد دارای کارت سوخت، بخشــی از ســوخت خود را که در کارت آنها ذخیره شده، میفروشــند و حالا ســوال این است که چرا سهمیهسوخت را هم در این استان که میتوانست کمک مالی اندکی برای مردم باشد، کم کردهاید.
نتیجه این اتفاق چیست؟
دولت بهقدری با اجرای چنین شیوههایی در این استان رفتارهای غیرانسانی انجام داده که بیشتر از هر جایی دیگری این رفتار در استان سیستانوبلوچستان تنفرانگیز است.
از دیگر مواردی که شأن مردم سیستانوبلوچستان در آن نادیده گرفته میشود...
داروها هندی که وزارت بهداشت قرار بود ازداروخانهها جمع کرده و به کشــور هند برگرداند همه را در سیستانوبلوچســتان و روســتاهای این استان توزیع کرده اند و در حال حاضر، شــبکه بهداشــت آن را به خانههای بهداشت در روستاها و مناطق دورافتاده در این استان میدهد. فقط این نیست؛ شما فکر کنید داروهای تاریخ گذشته را هم در مراکز بهداشت سیستانوبلوچستان پخش میکنند. شیوه توزیع دارو در این استان فاجعه است و در بیخبری مردم داروی هندی که قرار بود جمع شود همچنین تاریخ گذشتهها به آنها فروخته میشود. سوال این است که چنین اتفاقی به بحثهای قومیتی دامن نمیزند؟ چرا دولت چنین کاری انجام میدهد تا هموطنان در استان سیستانوبلوچستان احساس نادیده گرفتن داشته باشند.
شما داروهای هندی مورد نظر را در استان دیدهاید؟
همسرم پزشک یکی از همین مراکز بهداشت است و او مواجهه نزدیک با چنین موضوعی داشته که داروهای هندی که در شهرهای دیگر از داروخانهها جمع شدهاند به خانههای بهداشت روستاهای استان سیستانوبلوچستان انتقال داده شدهاند.
دیدگاه خود را بنویسید